نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه تربیتبدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
2 گروه مدیریت و بیومکانیک ورزشی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Background and Aims: Genu valgum is among the most common lower limb malalignments impacting people’s performance. The present study’s objective was to investigate the effects of a corrective exercise protocol utilizing TheraBand on muscle activity during running in individuals with genu valgum.
Methods: The present study was a semi-experimental and laboratory study, in which 24 male students (20-30 years old) were randomly divided into the control and experimental groups. Corrective exercises were performed on the experimental group for eight weeks using a thera-band. The electrical activity of selected muscles was recorded via the electromyography system. Statistical analysis was conducted utilizing measures, such as repeated measures Analysis of Variance (ANOVA) (significance level: 0.05).
Results: The findings revealed a significant decrease (69.98%) in bicep femoris muscular activity during the stance phase of running posttest compared to pretest (d=1.88, P=0.002). Moreover, a significant decrease (33.77%) in the electrical activity of the semitendinosus muscle was detected in the posttest compared to the pretest (d=0.86, P=0.024). The electrical activity of other muscles did not indicate any significant differences in the posttest compared to the pretest (P>0.05).
Conclusion: Decline in bicep femoris muscle activity in individuals with genu valgus indicates the positive impact of rehabilitation via TheraBand as well as enhanced performance in their daily activities.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
مفصل زانو مانند مفاصل دیگر بدن تحتتأثیر نقصها، آسیبها و بیماریها قرار میگیرد. عوامل زیادی مفصل زانو را منحصر به فرد ساخته است که از جمله آنها میتوان به حفظ و تحمل وزن بدن در زمان حرکات ایستا و پویا اشاره کرد [1]. از آنجا که پا محل اتصال بدن با زمین است، انحرافات ساختاری بهویژه در زانو احتمال بروز آسیب در افراد را افزایش میدهد و ممکن است مانع مشارکت آنها در فعالیتها شود [2]. ناهنجاری در اندام تحتانی میتواند بر بیومکانیک حرکات انسان مانند دویدن اثر منفی بگذارد و به علائم ناپایداری منجر شود [3]. عواملی همچون تغییرات در راستای مکانیکی اندام تحتانی باعث تغییراتی در فعالیت عضلات اطراف مفاصل و در مکانیک راه رفتن و دویدن میشود که مهمترین تغییر در این محور افزایش والگوس زانو میباشد. چاقی، راشیتیسم (بیماری نرمی استخوان)، ضربه، پارگی رباطهای زانو میتوانند از علل بوجود آمدن زانوی ضربدری باشند [4]. والگوس غیر طبیعی زانو در هنگام دویدن بهویژه در مرحله اتکا و یا در موقع فرود در اجرای ورزشهای مختلف با برخی از آسیبهای شایع زانو نظیر آسیب لیگامنت متقاطع قدامی و نیز آسیب و درد سندرم پتلوفمورال مرتبط است [5]. افراد دارای عارضه زانوی ضربدری میزان بیشتری از خطر پیشرفت بیماری و همچنین ریسک افزایش استئوآرتریت زانو در قسمت خارجی را نسبت به افراد سالم یا بیماران دارای عارضه زانوی پرانتزی نشان دادهاند [6, 7, 8]. پژوهشهای انجام شده بر روی بیماران میانسال و سالخورده دارای عارضه زانوی ضربدری و استئوآرتریت زانو در بخش خارجی نشان داده است این عارضه باعث کاهش گشتاور اداکتوری زانو، کاهش چرخش اداکتوری زانو و کاهش فلکشن زانو میشود در مقایسه با گروه سالم و بیمارانی که این عارضه را در بخش داخلی زانو داشتهاند [9, 10, 11]. گشتاور اداکتوری داخلی زانو، یک نشانگر معتبر برای بارگذاری مکانیکی مفصل زانو طی دویدن [12 ,13]، تنها یک ارتباط ضعیف را با عارضه زانوی ضربدری توسط رادیوگرافی استاتیک نشان داد [14, 15]. همچنین نشان داده شده است افراد مبتلا به زانوی ضربدری و استئوآرتریت خارجی زانو اوج گشتاور ابداکتوری زانوی کمتر، اداکشن کمتر در حالت چرخش و کاهش فلکشن مفصل زانو را در مقایسه با افراد دارای زانوی پرانتزی یا گروه سالم داشتهاند [9, 10]. برخی مطالعات رابطه مستقیمی بین فعالیت عضلات ران با والگوس زانو نشان دادهاند، به این ترتیب که افزایش فعالیت عضلات ران به افزایش والگوس زانو منجر شده بود [16, 17]. برخی مطالعات به بررسی میزان شیوع این عارضه بین دانشآموزان و افراد جامعه پرداخته است که از جمله آنها میتوان به مطالعه بابایی لاهیجانی پرداخت که میزان شیوع اختلالات اندام تحتانی را بین دانشآموزان 11-7 سال شهرستان رشت 60 درصد گزارش کرد [18]. همچنین شجاعالدین در مطالعهای که به بررسی اختلالات اندام تحتانی دانشآموزان دماوندی پرداخته بود میزان شیوع این اختلالات را حدود 69/73 درصد اعلام کرد که از بین این افراد، حدود 91/20 درصد دانشآموزان زانوی ضربدری بودند [19]. با توجه به میزان گسترش و شیوع عارضه زانوی ضربدری، پیدا کردن روش مناسب برای پیشگیری از آسیبهای ثانویه این عارضه و بهبود کارایی عضلات ناحیه زانو از اهمیت بالایی برخوردار است.
امروزه روشهای مختلفی برای اصلاح عارضه زانوی ضربدری به کار میرود که هدف تمامی آنها پیشگیری از افزایش خطرات آسیب و بهبود این عارضه میباشد. رویکرد جدید طب ورزش در به حرکت درآوردن زود هنگام بیمار با استفاده از درمان عملکردی است و بیحرکتی مطلق با استفاده از آتلهای گچی در حال منسوخ شدن است. تیپینگ یک عضو یا بخشی از بدن مشابه کاربرد یک آتل انعطافپذیر است که به کاهش فشار بر ناحیه آسیبدیده و پیشگیری از بروز ضایعات بیشتر کمک میکند [20]. درمانهای دستی نوعی از درمانهای فیزیوتراپی است که مبنای آن استفاده از دست و اجرای تکنیکهای خاص و ماهرانه برای رهایی از درد، شلسازی عضلانی، تسهیل حرکت در ساختمانهای مختلف بدن، کاهش تورم و افزایش دامنه حرکتی در بیماران مختلف میباشد [21]. همچنین تکنیکهای ریلکسیشن، ماساژ و ورزشهای کششی نیز برای کاهش درد و تنش عضله به کار برده میشود [22]. مطالعات قبلی اثرات مثبتی از برنامههای تمرین اصلاحی با مقدار مناسب برای بهبود اختلالات عضلانی اسکلتی را نشان دادهاند [23, 24]. یکی از ابزار تمرینی جدید و در دسترس برای استفاده در تمرینات اصلاحی تراباند (باند الاستیکی) میباشند [25]. تراباند ابزاری ارزان قیمت، قابل حمل و مفید در افزایش قدرت عضلانی بوده و مشکلات استفاده از کارهای مقاومتی با وزنه بهویژه در افراد دارای عارضه را ندارد [26]. مداخلات تمرینی از جمله تمرینات مناسب مقاومتی با باند الاستیک برای بهبود قدرت و توانایی حفظ تعادل اندام تحتانی مثبت گزارش شده است و میتواند فشار بیش از حد به قسمت داخلی زانو و خطر پیشرفت آسیب ساختاری را کاهش دهد [27]. آکتوک و زایت برگ [28] پژوهش خود را با این سؤال آغاز کردند که آیا تمرینات انجامشده با ترابند در تعادل قدرت عضله زانو تأثیر دارد؟ آنها 27 مرد فوتبالیست حرفهای را تحت تمرینات مقاومتی با استفاده از تراباند قرار دادند که 13 فوتبالیست در گروه تمرین و 14 فوتبالیست در گروه کنترل قرار گرفتند. تمرینات به مدت 10 هفته و بر هر دو پای قالب و غیر قالب اعمال شد و نتایج مثبت و اثرگذاری بر هر دو پا در گروه تمرین مشاهده شد. حال اینگونه موارد در مطالعات بنیادی انجام شده است، اما پاسخ الکترومایوگرافی عضلات زانو بعد از انجام تمرینات درمانی مورد بررسی قرار نگرفته است تا مشخص شود آیا تمرین باعث تغییر و بهبود در پاسخ فعالیت الکترومایوگرافی عضلات متعاقب یک دوره تمرین اصلاحی با استفاده از تراباند میشود؟ روشهای مختلفی برای بررسی تأثیرگذاری تکنیکهای درمانی پیشنهاد شده است که به علت تأثیر این تکنیکها بر روی عضلات، بررسی فعالیت الکتریکی عضلات بهعنوان یک روش مناسب بهنظر میرسد.
الکترومایوگرافی سطحی یکی از روشهای غیر تهاجمی برای ارزیابی فعالیت و یا مدت زمان فعالیتهای عضلات است که بهطور گسترده در شاخههای متفاوت بیومکانیک اسکلتی عضلانی از جمله در مطالعات توانبخشی، علم ارگونومی و علوم حرکتی استفاده میشود. از مزایای مهم الکترومایوگرافی میتوان به غیر تهاجمی و اقتصادی بودن آن اشاره کرد [29]. در کلیه این کاربردها، سیگنالهای اییامجی در دو فضای کلی فرکانسی و دامنهای تحلیل میشود. از این رو، میتوان از الکترومایوگرافی بهعنوان روشی مناسب برای بررسی تأثیر تمرینات اصلاحی ذکر کرد.
گمان میرود تمرینات با استفاده از تراباند میتواند فعالیت الکتریکی عضلات مرتبط با ژنووالگوم را در افراد زانوی ضربدری بهبود بخشد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثرات یک دوره برنامه تمرین با تراباند بر فعالیت الکتریکی عضلات در افراد دارای عارضه زانوی ضربدری طی دویدن است.
روش کار
پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر افراد دارای زانوی ضربدری شهرستان اردبیل بودند. نرمافزار جیپاور نشان داد برای اندازه اثر برابر با 0/7، سطح معناداری برابر با 0/05 و توان آماری برابر با 0/8 هنگام استفاده از آزمون آنالیز واریانس با اندازههای تکراری با طرح تعاملی درون و بین گروهی تعداد حداقل 12 نمونه در هر گروه مورد نظر میباشد. بنابراین تعداد 24 پسر دارای زانوی ضربدری از دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی بهصورت تصادفی در دو گروه تمرین (20-30 سال) (قد=0/06±1/76، وزن=1/10±83/35 و شاخص توده بدنی=3/45±30/23) و گروه کنترل (30-20 سال) (قد=78/12±1/0، وزن=1/50±80/15 و شاخص توده بدنی=3/20±25/36) قرار گرفتند. برای ارزیابی میزان والگوس افزایشیافته زانو از کولیس استفاده شد. به این صورت که از آزمودنیها خواسته شد در وضعیت آناتومیکی بایستند، سپس فاصله دو قوزک داخلی پاها با استفاده از کولیس اندازهگیری شد. افراد دارای زانوی ضربدری درجه یک (فاصله بین قوزکهای داخلی کمتر از 2/5 سانتیمتر) وارد پژوهش شدند [30].
معیارهای خروج از پژوهش شامل سابقه شکستگی، مشکلات عصبیعضلانی، اختلاف طول اندام بیشتر از 5 میلیمتر، عدم وجود عارضه زانوی ضربدری و یا دارا بودن فعالیت فیزیکی سنگین طی دو روز قبل از آزمون بود. برای حذف اثرات فیزیولوژیکی ناشی از فعالیت فیزیکی سنگین و خستگی بر نتایج پژوهش آزمودنیها از فعالیت سنگین دو روز قبل از آزمون منع شدند. پای برتر همه آزمودنیها سمت راست شناسایی شد [16]. ضمناً در تمامی مراحل، اخلاق پژوهشی رعایت شد و از شرکتکنندگان رضایتنامه شرکت در پژوهش اخذ شد. تمام موارد اجرای پژوهش مطابق با اعلامیه هلسینکی بود [31].
پژوهش حاضر در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون برگذار شد. آزمودنیها کوشش دویدن را در مسیر 10 متری آزمایشگاه پس از قرارگیری الکترودها روی عضلات انجام دادند. هر مرحله با سه کوشش صحیح ثبت شد. تلاش شده است تا سیگنال الکترومایوگرافی تمامی عضلات بهصورت صحیح ثبت شده باشد. آزموندنیها در ابتدای هر دو مرحله آزمون به مدت 10 دقیقه مشغول گرمکردن بهصورت حرکات کششی و جهشی شدند. پس از اتمام آزمون سردکردن انجام شد.
نوارهای تراباند از مقاومت پایین تا مقاومت بالا به ترتیب ( زرد، قرمز، سبز، آبی، سیاه و نقرهای ) برای اجرای تمرینات مقاومتی مورد استفاده قرار گرفت [32]. در این پژوهش به علت عدم توان اجرای حرکات توسط آزمودنیها فقط از سه رنگ زرد، قرمز و آبی استفاده شد. دو هفته اول تمرینات کششی برای گروه عضلات اداکتور ران، عضله دو سررانی و کشنده پهن نیام انجام شد. مدت زمان کشش شامل چهار نوبت 30 ثانیهای برای هر حرکت بود [33]. بعد از دوره دو هفتهای پروتکل تمرینات کششی، آزمودنیها تمرینات مقاومتی با تراباند را برای مدت 6 هفته و سه جلسه در هفته اجرا کردند. آزمودنیها قبل از اجرای تمرینات با شیوه تمرینات آشنا شده بودند.
هر جلسه تمرینی شامل 10 دقیقه گرمکردن عمومی، به دنبال آن تمرینات مقاومتی 35 تا 40 دقیقه و در پایان تمرینات سردکردن انجام میشود. به دنبال مرحله سازگاری دو هفتهای با مقاومت خارجی با شدت پایین نوار تراباند زرد رنگ، یک ست شامل 14 تکرار در هر حرکت بود و مقاومتِ بیشتر تنها زمانی اعمال میشد که آزمودنی قادر بود حرکت را بهطور کامل و بدون هیچ چالشی اجرا کند. شدت تمرین بهطور پیشروندهای با توجه به میزان مقاومت هر نوار (بر اساس جدول طول نیرو ترابند) از رنگ زرد به قرمز و بالاتر افزایش پیدا کرد [34]. همچنین، حجم تمرین نیز با افزایش تعداد ستها از یک به دو توسعه پیدا کرد. نرخ افزایش بر اساس بهبود در هر فرد بود و رنگ نوار زمانی تغییر میکرد که شرکتکننده قادر به اجرای دو یا تعداد تکرار بیشتری در ست دوم باشد [35].
تمرینات کششی و مقاومتی در هر دو پا بهصورت همزمان انجام میشد. نمونهای از تمرینات مقاومتی با استفاده از تراباند در تصویر شماره 1 قابل مشاهده است.
از آزمودنیها خواسته شد طی جلسات تمرین اصلاحی در هیچ تمرینی شرکت نکنند. پس از اتمام دوره تمرینات اصلاحی، پسآزمون مشابه پیشآزمون از آزمودنیها گرفته شد. برای حذف اثرات فیزیولوژیک آنی آخرین جلسه تمرینی، پسآزمون 6 روز پس از آخرین جلسه تمرینی انجام شد [36]. همچنین در جدول شماره 1، نمونهای از حرکات کششی و تقویتی مورد استفاده در پژوهش نشان داده شده است.
میزان فعالیت عضلات درشت نئی قدامی، دوقلوی داخلی، پهن داخلی، پهن خارجی، راست رانی، دوسر رانی، نیمه وتری و عضله سرینی میانی سمت راست طی دویدن ثبت شد. برای ثبت فعالیت الکتریکی عضلات از دستگاه الکترومایوگرافی 8 کاناله بیسیم و الکتروهای سطحی مدل دو قطبی (ساخت کشور انگلستان) جفت الکترود مرجع نقره/کلرید نقره دو قطبی (شکل دایرهای با قطر 11 میلیمتر؛ فاصله 25 میلیمتر از مرکز تا مرکز؛ امپدانس ورودی 100MΩ؛ نسبت رد شایع حالت 110 دسی بل در 50 تا 60 هرتز) استفاده شد. فیلترهای پایینگذر500 هرتز و بالاگذر 10 هرتز و همچنین ناچ فیلتر (برای حذف نویز برق شهری) 60 هرتز برای فیلترینگ دادههای خام الکترومایوگرافی انتخاب شد [39]. همچنین نرخ نمونهبرداری در فعالیت الکتریکی عضلات برابر 1000 هرتز قرار گرفت. محل عضلات منتخب و اعمالی مانند تراشیدن محل الکترودگذاری و تمیز کردن با الکل (70 درصد اتانول-C2H5OH) طبق توصیهنامه اروپایی جهت سنجش غیرتهاجمی فعالیت الکتریکی عضلات سطحی انجام شد [40].
اوج فعالیت عضلات ذکرشده بهصورت بیشترین انقباض ایزومتریک ارادی ثبت شد. برای نمونه امویآیسی فعالیت عضله دوقلوی داخلی بدین صورت ثبت شد که از آزمودنی خواسته شد روی یک پا (پای سمت راست که الکترود بر روی آن قرار دارد) ایستاده و به مدت 5 ثانیه بر روی پنجه خود قرارگیرد. همچنین برای ثبت اوج فعالیت عضله درشتنی قدامی آزمودنی پای خود را در زیر یک صفحه ثابت قرار داد و حرکت دورسی فلکشن را انجام داد (پاشنه روی زمین ثابت بود و پنجه رو به بالا حرکت کرده و انقباض ایزومتریک را ایجاد کرد) و اوج فعالیت ایزومتریک این عضله ثبت شد.
با استفاده از نرمافزارBiometrics ltd و مَتلب تمامی دادههای الکترومایوگرافی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت و اطلاعات حاصله در محیط اکسل ثبت شد.
نرمال بودن توزیع خطاها، ناخودهمبسته بودن خطاهای مدل و ثابت بودن واریانس خطاها مورد تأیید قرار گرفت. آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازههای تکراری برای مقایسه دادهها بین پیشآزمون و پسآزمون دو گروه استفاده شد. از نسخه 21 نرمافزار SPSS و در سطح معناداری برابر با 0/05>P استفاده شد. از تست بنفرنی بهعنوان تست تعقیبی استفاده شد.
میزان اندازه اثر در این پژوهش با استفاده از رابطه دی کوهن و به ترتیب زیر محاسبه شد [41] (فرمول شماره 1):
نتایج
جدول شماره 2 نشاندهنده میانگین و انحراف استاندارد پیشآزمونهای دو گروه کنترل و آزمایش میباشد.
طی مقایسه پیشآزمونهای دو گروه آزمایش و کنترل، نتایج هیچگونه اختلاف معناداری را در عضلات منتخب اندام تحتانی نشان نداد (0/05<P) (جدول شماره 2).
جدول شماره 3 نشاندهنده میانگین و انحراف استاندارد گروه آزمایش و کنترل طی پیشازمون و پسآزمون دویدن میباشد.
مطابق نتایج، فعالیت الکتریکی عضله دوسر رانی کاهش معناداری را در فاز اتکای دویدن به اندازه 69/98 درصد طی پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون نشان داده است (0/002=P؛ 1/88=d)(جدول شماره 3). همچنین در یافتههای تحقیق فعالیت الکتریکی عضله نیمه وتری در فاز اتکای دویدن طی پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون کاهش معناداری به اندازه 33/77 درصد نشان داده شد (0/024=P؛ 0/86=d) (جدول شماره 3). فعالیت الکتریکی در سایر عضلات هیچگونه اختلاف معنادری را پس از دوره تمرینی نشان نداد (0/05<P) (جدول شماره 3).
بحث
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثرات یک دوره تمرین با تراباند بر فعالیت الکتریکی عضلات در افراد دارای عارضه زانوی ضربدری طی دویدن بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد فعالیت الکتریکی عضله دوسر رانی در گروه آزمایش طی پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون کاهش معناداری داشت. همچنین فعالیت الکتریکی عضله نیمه وتری نیز کاهش معناداری را در گروه آزمایش پس از تمرینات اصلاحی با استفاده از تراباند از خود نشان داد. سایر عضلات هیچگونه اختلاف معناداری نشان ندادند.
توزیع غیر طبیعی نیروهای وارده بر اندام تحتانی باعث تحمیل بار اضافه بر مفاصل اندام تحتانی و متعاقب آن حرکات غیر طبیعی و ناکارآمدی عضلات میشود [42]. برهم خوردن حالت طبیعی اندام تحتانی نیروهای وارده بر کمپارتمانهای داخلی و خارجی را منجر میشود که این امر تمایل به رشد و پیشرفت به یک سمت مفصل زانو را نشان میدهد، زیرا بیشتر بارهای وارده بر زانو در یک بخش یا کمپارتمان وارد میشود [13]. ناکارآمدی عضلات در اندام تحتانی عارضههای مختلفی به دنبال دارد [43] که از عارضههای شایع آن میتوان به زانو ضربدری و زانو پرانتزی اشاره کرد که هر دو، نوعی اختلال در راستای طبیعی ساق پا هستند [44, 45].
والگوس یا ضربدری شدن زانو با ایجاد تغییراتی در راستای طبیعی وضعیت بدنی در اندام تحتانی، به نوبه خود ممکن است تغییراتی در راستای مرکز ثقل بدن نسبت به سطح اتکا ایجاد و کنترل تعادل بدن را محدود کند [46]. یک مطالعه مدلسازی محدود بر روی یک آزمودنی سالم با عارضه زانوی ضربدری در مقایسه با افراد سالم و یا دارای عارضه زانوی پرانتزی طی راه رفتن نشان داد بیشترین فشار در این فرد در قسمت کمپارتمان خارجی زانو ایجاد میشود [47]. همچنین جعفرنژادگرو و همکاران [37]
در پژوهشی که طی آن به بررسی تأثیر تمرینات اصلاحی بر مولفههای نیروهای عکسالعمل زمین و همچنین ویژگیهای کینماتیکی سالمندان مبتلا به زانوی ضربدری طی حرکت فرود پرداختند، 26 مرد سالمند مبتلا به زانوی ضربدری را مورد مطالعه قرار دادند. طبق نتایج آنها، تمرینات اصلاحی منتخب باعث بهبود در ویژگیهای کینماتیکی بین افراد مبتلا به زانوی ضربدری شده و مؤلفههای نیروهای عکسالعمل زمین را نیز بهبود بخشیده است. این بهبود منجر به کاهش آسیبهای ثانویه و همچنین پیشگیری از خطرات ناشی از افزایش زاویه والگوس زانو شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد فعالیت الکتریکی عضله دوسر رانی و نیم وتری در گروه آزمایش پس از یک دوره تمرین اصلاحی با تراباند کاهش معناداری داشت. برخی مطالعات رابطه مستقیمی بین فعالیت عضلات ران با والگوس زانو نشان دادهاند. به این ترتیب که افزایش فعالیت عضلات هیپ به افزایش والگوس زانو منجر شده بود [16, 17].
عضله دوسر رانی که در افراد دارای زانوی ضربدری کوتاه شده و نیاز به کشش برای بهبود عملکرد در حرکاتی مانند راه رفتن و دویدن دارد، طبق نتایج بهدست آمده کاهش فعالیت را داشته است که این یک نتیجه مطلوب از اثر دوره تمرین اصلاحی است. طی پژوهشی که رامسی و همکاران [48] روی اثر بریس زانو بر بیومکانیک و فعالیت الکترومایوگرافی عضلات ناحیه زانو در افراد دارای آسیب رباط صلیبی قدامی و زانوی ضربدری انجام دادند، پاسخ عصبی عضلانی به بریس زانو در ارتباط با حرکت قدامی درشت نئی به هنگام فرود پس از پرش افقی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد به هنگام پوشیدن بریس فعالیت دو عضله نیم وتری و دوسر رانی بهطور معناداری کاهش یافت. فغالیت عضله راست رانی بهطور معناداری با افزایش روبهرو بود. هیچ کاهش ثابتی در حرکت قدامی درشتنئی دیده نشد. یافتههای اولیه این تحقیق با توجه به تعداد آزمودنی محدود، نشان داد ثبات مفصلی ممکن است نتیجه بازخورد حس عمقی باشد تا اینکه تأثیرثباتدهندگی مکانیکی بریس.
نتایج این مطالعه با یافتههای پژوهش حاضر همسویی دارد. البته باید بیان کرد نوع مداخله در پژوهش حاضر از نوع اکتیو است و مداخلاتی مانند استفاده از بریس از نوع مداخلات پسیو میباشد. بریس زانو از جمله مداخلاتی است که در درمان عارضههای راستای اندام تحتانی استفاده میشود. همچنین در افرادی که رباط صلیبی قدامی آنها مورد جراحی قرار گرفته است برای افزایش حمایت در مفصل زانو استفاده از بریس زانو توصیه میشود [49]. تحقیقات پیشین نشان دادهاند استفاده از بریس زانو در افراد دارای درد زانو و آسیبدیدگان رباط صلیبی قدامی منجر به افزایش حفظ تعادل و ثباط مفصل زانو میشود و عملکرد عضلات چهارسر ران را بهبود میبخشد [50].
طبق نتایج مطالعات گذشته، هنگامی که فردی فعالیت رو به جلو مانند راه رفتن و دویدن داشته باشد و همچنین شُک در جهت جلو به وی وارد شود، گروه عضلات چهارسر ران نقش مهمی را برای جلوگیری از حرکت بدن به سمت عقب ایفا میکنند که در افراد بدون هیچگونه عارضه، میزان فعالیت عضله پهن داخلی هنگام مواجه شدن با حرکات ناگهانی نسبت به عضله پهن خارجی بیشتر میباشد [51]. این در حالی است که این موضوع در افراد دارای زانوی ضربدری صدق نمیکند [51]. نتایج پژوهش حاضر هیچگونه تفاوت معناداری در گروه آزمایش پس از تمرینات اصلاحی در گروه عضلات چهارسر ران نشان نداد. همچنین برغمدی و همکاران [52] طی پژوهشی که بر روی افراد سالمند دارای زانوی ضربدری انجام دادند، اثرات یک دوره تمرین اصلاحی با استفاده از تراباند را بر شاخص تقارن اندام تحتانی و ضربه در این افراد را بررسی کردند. با توجه به نتایج بهدست آمده از این تحقیق، آنها بیان کردند تمرینات مورد استفاده، هیچگونه تأثیری بر شاخص تقارن اندام تحتانی در سالمندان دارای زانوی ضربدری نداشت. بهطور کلی مطالعات بیشتر در ارتباط با اثرات ترکیبی تمرینات اصلاحی، استفاده از کفشهای ورزشی و ارتوزها مورد نیاز میباشد تا نتایج کاملی در این زمینه به دست آورد [53, 54, 55 ,56, 57, 58, 59, ,60].
پژوهش حاضر دارای محدودیتهایی بود که از مهمترین آنها میتوان به عدم حضور جنس مؤنث و بررسی اثرات تمرینات اصلاحی بر رویآنها اشاره کرد. ثبت نکردن نیروهای عکسالعمل زمین یکی دیگر از محدودیتهای پژوهش حاضر بود.
نتیجهگیری
نتایج پژوهش حاضر نشان از کاهش معناداری فعالیت الکتریکی عضله دوسر رانی داشت. کاهش فعالیت این عضله که در افراد دارای زانوی ضربدری کوتاه شده است، نشاندهنده تأثیر مثبت تمرینات اصلاحی با استفاده از تراباند میباشد و بهبود عمکرد و کارایی را در فعالیتهای روزمره و ورزشی این افراد را افزایش میدهد. فعالیت الکتریکی سایر عضلات کمپارتمان داخلی که در این افراد از خود ضعف نشان میدهند، هیچگونه تغییری نشان نداد که احتمالاً به علت کمبودن زمان دوره تمرینات تقویتی در این افراد میباشد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در اجرای پژوهش ملاحظات اخلاقی مطابق با دستورالعمل کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی اردبیل درنظر گرفته شده است و کد اخلاقIR-ARUMS-REC-1397-091 دریافت شده است. پژوهش حاضر با کد کار آزمایی بالینی IRCT20181223042082N1 به ثبت رسیده است.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از طرح پژوهشی آقای امیرعلی جعفرنژادگرو در گروه مدیریت و بیومکانیک ورزشی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل میباشد.
مشارکت نویسندگان
مفهومپردازی و نظارت: امیرعلی جعفرنژادگرو؛ روششناسی: فرشاد قربانلو؛ تحقیق، نگارش، پیشنویس اصلی، و نگارش، بررسی و ویرایش: همه نویسندگان؛ گردآوری اطلاعات: فرشاد قربانلو و امیر فتح اللهی؛ تجزیهوتحلیل دادهها: فرشاد قربانلو و امیر فتح اللهی؛ تأمین مالی و منابع: امیرعلی جعفرنژادگرو، فرشاد قربانلو و امیر فتح اللهی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
References