نوع مقاله : مقاله مروری
نویسندگان
گروه آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، دانشکده علوم ورزشی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Background and Aims Inadequate mobility in intellectual disability causes imbalance. Therefore, the purpose of this review was to investigate the effect of motor interventions on improving the balance of intellectual disability.
Methods In this study, a comprehensive review of the effect of motor interventions on improving the balance of the intellectual disability was done by searching the Google Scholar, PubMed, and ScienceDirect databases with the keywords balance, equilibrium, balance in intellectual disability, balance in mentally retarded, intellectual disabled, and also Persian databases of Google Scholar, Megapaper, IranDoc, Magiran, SID, MedLib and IranMedex from 2000 to February 2021. In this search, two languages, Persian and English, were used. After collecting the search results, first, the title and then the abstract of the articles were studied. If the articles complied with the inclusion and exclusion criteria, their results were used in the present review study and otherwise discarded.
Results In the search of texts, a total of 110 articles were found and after deleting similar cases, 44 articles (18 Persian articles and 26 English articles) were selected from the articles that were very closely related to the studied subject.
Conclusion A review of studies has shown that performing motor interventions in most studies improves the balance of intellectual disability. However, due to the limitations of the studies, the conclusions of the present study should be interpreted with caution. Although these results can help coaches, exercise teachers, physiotherapists, and therapists improve the balance of intellectual disability, more detailed studies are needed.
کلیدواژهها [English]
Introduction
Intellectual disability refers to a condition, in which the overall function of the mind is significantly below average, and at the same time, there are deficiencies in adaptive behavior during development, i.e. before the age of 18. Inadequate mobility in intellectual disability causes imbalance. Therefore, the purpose of this review was to investigate the effect of motor interventions on improving the balance of intellectual disability.
Materials and Methods
In this study, a comprehensive review of the effect of motor interventions on improving the balance of the intellectual disability was done by searching the Google Scholar, PubMed, and Science Direct databases with the keywords balance, equilibrium, balance in intellectual disability, balance in mentally retarded, intellectual disabled and also Persian databases of Megapaper, IranDoc, Magiran, SID, MedLib and IranMedex from 2000 to February 2021. In this search, two languages, Persian and English, were used. After collecting the search results, first, the title and then, the abstract of the articles were studied. If the articles complied with the inclusion and exclusion criteria, their results were used in the present review study and otherwise discarded.
Results
A total of 110 articles were obtained. After removing duplicate titles, 82 abstracts were identified for review. After reviewing the abstracts, 33 articles were deleted and 49 articles were selected to read the full text. After reviewing the full text of the articles, five articles were deleted and 44 articles (18 Persian articles and 26 English articles) were included in the study (Table 1).
Discussion
A review of studies showed that performing motor interventions in most studies improved the balance of intellectual disability. However, due to the limitations observed in the studies, such as performing exercises in a small number of sessions and a few weeks, and because only one study performed the exercises for 12 weeks, in future studies, it is necessary to use exercises for a longer period of time and then evaluate its effects. In the studies conducted, no research was observed to evaluate the persistence of the effect of exercise after the end of the training period (follow-up). Therefore, in future research, it is necessary to study the effect of its persistence for several weeks after follow-up exercises. Therefore, the conclusion of the present study should be interpreted with caution. Although these results could help coaches, exercise teachers, physiotherapists, and therapists improve the balance of the intellectually disabled, more detailed studies are needed.
Ethical Considerations
Compliance with ethical guidelines
This article is a meta-analysis/systematic review with no human or animal samples. There were no ethical considerations to be considered in this research.
Funding
This article is a systematic review article and no funding was received from any organization.
Authors' contributions
The authors contributed equally to preparing this article.
Conflict of interest
The authors declared no conflict of interest.
Acknowledgments
The authors express their gratitude to the research and educational officials of Gilan University and the Faculty of Sports Sciences.
مقدمه
کمتوانی ذهنی به شرایطی اطلاق میشود که در آن عملکرد کلی ذهن بهطور مشخصی پایینتر از حد متوسط است و همزمان با آن نارساییهایی در رفتار انطباقی طی دوران رشد، یعنی قبل از 18 سالگی به چشم میخورد. بهعبارتدیگر، پایینتر بودن بهره هوشی از حد متوسط که همراه با کمبودهایی در رفتار تطبیقی است، معلولیتی پدید میآورد که به کمتوان ذهنی معروف است [1]. شیوع کمتوانی ذهنی را بین 1 تا 3 درصد در سراسر جهان گزارش کردهاند [2]. در این میان، کمتوانی ذهنی خفیف 85 درصد، متوسط 10 درصد، شدید 4 درصد و عمیق 2 درصد کل این جمعیت را تشکیل میدهند [3].
افراد کمتوان ذهنی به گوشهگیری گرایش دارند و بهندرت در برنامههای گروهی و ورزشی شرکت میکنند که این تحرک نداشتن و انزواطلبی آنها را بهطور قابلملاحظهای در خطر ابتلا به بیماریهای مزمن قرار میدهد [4]. حفظ تعادل ایستا و پویا در افراد کمتوان ذهنی برای دستیابی به زندگی بهتر و استقلال عملکردی مهم است. توانایی حفظ زندگی مستقل عامل مهمی برای افراد کمتوان ذهنی است [5]. گروه کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر در مقایسه با کودکان عادی همسن تقویمی خود در آمادگی جسمانی و تعادل از امتیازهای کمتری برخوردارند و در انجام امور حرکتی بین 2 تا 4 سال از کودکان عادی عقبتر هستند [6].
تعادل، مهارت حرکتی پیچیدهای است که پویایی وضعیت بدنی بدن را در جلوگیری از افتادن توصیف میکند [7]. برحسب هدف مطالعه، از 3 جنبه نوروفیزیولوژیکی، بیومکانیکی و عملکردی (عملیاتی) میتوان کنترل تعادل را بررسی کرد [8]. از جنبه نوروفیزیولوژیکی، تعادل تعامل سطوح مختلف سازوکارهای کنترل تعادل است، اما ازنظر بیومکانیکی، میتوان تعادل را تحت عنوان توانایی حفظ یا برگشت مرکز ثقل در محدوده پایداری بدون افتادن تعریف کرد [7، 8]. از جنبه نظری، تعادل را بهصورت ایستا و پویا تعریف میکنند. توانایی حفظ مرکز فشار در محدوده سطح اتکا تعادل ایستا و حرکت فعال مرکز فشار هنگام ایستادن، راه رفتن یا هر مهارت دیگری تحت عنوان تعادل پویا تعریف میشود [9].
حفظ تعادل نیازمند تولید و هماهنگی نیروهای لازم است تا حرکات مؤثر جهت کنترل وضعیت بدن ایجاد شوند. سیستم اعصاب مرکزی در حالت ایستاده ساکن و حالت ایستاده هنگام به هم خوردن تعادل، به روشهای مختلف باعث تولید، هماهنگی و تنظیم این نیروها میشود. عوامل متفاوتی در ثبات و حفظ تعادل در این وضعیت مشارکت و نقش دارند. بهطورکلی 2 عامل اصلی را میتوان موجب حفظ تعادل در وضعیت ایستاده دانست:
1. راستای قرارگیری اجزای بدن نسبت به یکدیگر است که تأثیر نیروی جاذبه را کاهش میدهد و موجب جابهجایی مرکز ثقل میشوند.
2. تُن عضلانی (مقاومتی که عضله در برابر طویل شدن از خود نشان میدهد) است که از افتادن و به هم خوردن تعادل بدن در اثر کشش جاذبه جلوگیری میکند.
در حالت ایستاده 3 عامل اصلی در تُن عضلانی نقش دارند که عبارتاند از:
1. سفتی ذاتی خود عضلات،
2. تُن عضلانی زمینهای که در عضلات نرمال وجود دارد،
3. تُن پاسچرال که عبارت است از فعالیت عضلات ضدجاذبه هنگام وضعیت ایستاده ساکن است [10].
جهت رسیدن به تعادل مناسب و کنترل وضعیت بدنی، اعمال نیروی بدن بهتنهایی کافی نیست. سیستم اعصاب مرکزی برای اینکه بتواند بهموقع و بهصورت مناسب برای کنترل تعادل، دستور فعالیت لازم به عضلات را بدهد، باید از موقعیت بدن در فضا و از ساکن بودن یا در حال حرکت بودن آن آگاه شود. این اطلاعات توسط گیرندههای حس بینایی، وستیبولار و حس عمقی (گیرندههای پوستی، مفاصل و عضلات) به سیستم اعصاب مرکزی میرسد و وضعیت بدن را مشخص میکند [10].
همچنین نقص در کنترل تعادل موجب تأخیر در رشد روانیحرکتی میشود [11]. نتایج مطالعات نشان داد افراد کمتوان ذهنی نسبت به افراد سالم، کاهش امتیازات تعادل دارند. دلایل ضعف تعادل کمتوانان ذهنی شامل رشد کنیتیکی کمتر، تأخیر در بلوغ مخچه، برخوردار نبودن از تجارب محیطی و برنامههای تمرینی، هیپوپلازی مخی، ضعف شدید در مفاصل، ضعف عضلانی، ضعف توانایی حسیحرکتی، کاهش تونیسته عضلانی و اندازه کوچک مخچه و ساقه مغز است. راهبردهایی که برای جبران ضعف تعادل استفاده میکنند، شامل عرض گام بیشتر، طول گام کوتاهتر، سرعت راه رفتن پایین و همانقباضی عضلات است [11].
روشهای اندازهگیری تعادل ایستا شامل آزمون ایستادن یک پا، آزمون لک لک، آزمون رومبرگ، آزمون رسیدن کاربردی، سیستم محاسبه امتیاز خطای تعادل، ایستادن روی صفحه نیرو و تخته تعادل هستند [12، 13]. روشهای اندازهگیری تعادل پویا شامل آزمون 4 گام مربعی، آزمون گام به پهلو، آزمون تعادلی گردش ستارهوار، آزمون گامهای متوالی، آزمون تینتی، آزمون چندگانه ثبات پرش یک پا و آزمون زمان برخاستن و رفتن هستند [12].
باتوجهبه مطالعات انجامشده میتوان گفت تعادل در زندگی کمتوانان ذهنی اهمیت بسیار زیادی دارد. تعادل یکی از مهمترین عوامل آمادگی جسمانی و سلامت در افراد سالم است و این عامل در افراد کمتوان ذهنی از اهمیت بالقوهای برخوردار است، چراکه نداشتن تعادل کافی در آنها باعث ایجاد محدودیت در انجام فعالیتهای روزمره و حیاتی در آنها میشود و همانطور که تحقیقات بارها نشان داده است، تعادل در این گروه نسبت به افراد سالم دچار نقص بوده و نیازمند توجه و انجام فعالیتهای ورزشی جهت بهبود تعادل در این گروه است. با وجود اینکه بیشتر تحقیقات پیشین گزارش کردند که همراه با انجام فعالیت ورزشی تعادل نیز بهبود پیدا میکند، اما تعدادی از محقیقن معتقدند که انجام برخی تمرینات ورزشی تأثیر چندانی بر بهبود تعادل ندارد.
بنابراین باتوجهبه تناقضات موجود، ارائه یک جمعبندی تا زمان حاضر الزامی است. پس این مطالعه با هدف بررسی و مروری نظاممند بر مطالعاتی انجام شده است که تاکنون در حوزه اثر مداخلات حرکتی بر بهبود تعادل کمتوانان ذهنی انجام شدهاند. پیشبینی میشود نتایج حاصل از پژوهش حاضر راهنمای مناسبی برای شناسایی تمرینات مناسب جهت بهبود تعادل در کمتوانان ذهنی باشد.
مواد و روشها
در این مطالعه، مروری جامع در رابطه با بررسی اثر مداخلات حرکتی بر بهبود تعادل کمتوانان ذهنی ازطریق جستوجو در پایگاههای پابمد، گوگلاسکالر و ساینس دایرکت و با کلیدواژههای Balance ،Equilibrium ،Balance in Intellectual Disability ،Balance in Mentally Retarded ،Intellectual Disabled و همچنین در پایگاههای فارسی مگاپیپر، مگیران، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، مدلیب، ایران مدکس و ایرانداک از سال 2000 تا فوریه 2021 انجام شد.
همه اصطلاحات بدون هیچ محدودیت تحقیقی در جستوجو در برخی موارد با یکدیگر ترکیب شدند. علاوهبراین، جستوجوی دستی و بررسی کامل منابع مقالات برای یافتن مقالاتی که ازطریق جستوجوی الکترونیکی یافت نشدند، انجام شد. در این جستوجو از 2 زبان فارسی و انگلیسی استفاده شد. پس از گردآوری نتایج جستوجو، ابتدا عنوان و سپس خلاصه مقالات مطالعه شد. چنانچه مقالات با معیار ورود و خروج همخوانی داشت، از نتایج آنها در مطالعه مروری حاضر استفاده و در غیر این صورت کنار گذاشته شد.
انتخاب مطالعه
مرحله اول
غربالگری عنوان و چکیده مطالعات توصیفی با تمرکز بر اثر مداخلات حرکتی بر بهبود تعادل کمتوانان ذهنی و انتشار به زبان فارسی و انگلیسی انجام شد.
مرحله دوم
غربالگری کل متن باتوجهبه موارد انتشار معیار و مشخص بودن جامعه هدف بود. غربالگری تمام متون را یک محقق انجام داد. یک محقق ارشد دیگر لیست نهایی مقالات انتخابشده را برای اطمینان از اینکه کل مقالات با هدف مطالعه همسو است، بررسی کرد.
معیارهای ورود به مطالعه شامل افراد مبتلابه کمتوان ذهنی و نداشتن سایر معلولیتها، دامنه سنی بزرگتر از 6 سال، مقالات به زبان انگلیسی و فارسی و مطالعاتی که بهصورت تمام متن به چاپ رسیده بودند.
معیارهای خروج از مطالعه شامل مقالاتی که بهصورت خلاصه در کنگرهها و سمینارها به چاپ رسیده بودند و مقالاتی که بهصورت مروری بودند. براساس معیارهای بیانشده 110 مقاله اسخراج شدند که تنها 44 مقاله (18 مقاله فارسی و 26 مقاله انگلیسی) بررسی شد (تصویر شماره 1).
یافتهها
فرایند انتخاب مطالعات در تصویر شماره 1 نشان داده شده است. 110 مقاله به دست آمد. بعد از حذف عنوانهای تکراری 82 چکیده برای بررسی مشخص شدند. بعد از بررسی چکیده مقالات 33 مقاله حذف شدند و 49 مقاله برای مطالعه تمام متن انتخاب شدند. بعد از بررسی تمام متن مقالات 5 مقاله حذف و 44 مقاله (18 مقاله فارسی و 26 مقاله انگلیسی) وارد مطالعه شد. خلاصه یافتههای برخی از مقالات در جدول شماره 1 ارائه شده است.
مطالعات انجامشده درزمینه اعمال پروتکلهای تمرینی جهت بهبود تعادل کمتوانان ذهنی و همچنین خلاصه برخی مطالعات نیز در جدول شماره 2 اشاره شده است.
گلوبوویچ و همکاران به بررسی اثر تمرین ورزشی بر آمادگی جسمانی کودکان کمتوان ذهنی پرداختند. در این مطالعه، تعداد 42 کودک مبتلابه کمتوانی ذهنی و 45 کودک سالم با دامنه سنی 6 تا 12 سال شرکت داشتند. از آزمون فلامینگو جهت ارزیابی تعادل ایستا آزمودنیها استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد کودکان مبتلابه کمتوانی ذهنی نسبت به کودکان سالم آمادگی جسمانی پایین و ضعف تعادل بیشتری داشتند [14].
جیازگازوگلو و همکاران به بررسی اثر تمرینات اسبسواری بر تعادل و قدرت نوجوانان کمتوان ذهنی پرداختند. 10 آزمودنی در گروه آزمایش و 9 آزمودنی نیز در گروه کنترل قرار داشتند. برای ارزیابی تعادل از آزمون ایستادن جفت پا با چشم باز و بسته و ایستادن تک پا با چشمان باز استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد تمرینات اسبسواری میتواند باعث بهبود معناداری در تعادل آزمودنیها، بهخصوص تعادل روی یک پا شود [15].
میکوناچک و همکاران به بررسی اثر تمرینات عملکردی روی سطح ناپایداری بر تعادل نوجوانان کمتوان ذهنی پرداختند. 34 نفر با دامنه سنی 14 تا 16 سال در این مطالعه حضور داشتند. برای ارزیابی تعادل از آزمون ایستادن بر صفحه استابلومتریک آلفا استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد تمرینات ورزشی اگر منظم استفاده شود، باعث بهبود تعادل در کمتوانان ذهنی میشود [16].
دهقانی و گونی به بررسی تأثیر تمرینات تعادلی بر تعادل ایستا و پویا کمتوانان ذهنی پرداختند. 22 دانشآموز کمتوان ذهنی در این مطالعه شرکت داشتند. برای ارزیابی تعادل از خردهآزمونهای برونسکی اوزرتسکی استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد تمرینات تعادلی باعث بهبود معناداری در تعادل ایستا و پویا در دانشآموزان کمتوان ذهنی میشود [17].
کاچوری و همکاران به بررسی تأثیر تمرینات ترکیبی قدرتی و حس عمقی بر قدرت عضلانی و تعادل پاسچرال در پسران مبتلا به کمتوان ذهنی پرداختند. 20 کودک مبتلابه کمتوانی ذهنی در این مطالعه شرکت داشت. برای ارزیابی تعادل ازطریق ایستادن روی صفحه استابلومتریک استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد پارامترهای پاسچرال بهطور معناداری در وضعیت ایستادن دو پا و تک پا روی سطح سفت و همچنین ایستادن دو پا روی سطح نرم با چشمان باز و بسته کاهش پیدا کرد [18].
بلومقویست و همکاران به بررسی اثر تمرینات ورزشی بر تعادل پاسچرال کمتوانان ذهنی پرداختند. نتایج این مطالعه اشاره میکند پرداختن به فعالیت ورزشی باعث بهبود تعادل پاسچرال نمیشود، اما استقامت عضلات تنه را بهبود میبخشد [19].
اوندا و همکاران به بررسی مطالعهای تحت عنوان روش فلندکرایس در جهت بهبود عملکرد و تعادل بدن در افراد مبتلابه کمتوان ذهنی پرداختند. تعداد 32 فرد میانسال مبتلابه کمتوانی ذهنی در این مطالعه حضور داشتند. ارزیابی تعادل ازطریق ایستادن بر روی صفحه استابلومتریک انجام شد. نتایج این مطالعه نشان داد روش فلندکرایس میتواند یک ابزار خوب به منظور پیشگیری از کاهش عملکرد و بهبود تعادل در میانسالان مبتلا به کمتوان ذهنی باشد [20].
لانو و همکاران به بررسی تأثیر برنامه تمرینی مقطعی در بهبود آمادگی جسمانی کمتوانان ذهنی دارای اضافه وزن یا چاقی که در مدارس مخصوص تحصیل میکردند، پرداختند. برای ارزیابی تعادل ایستا و پویا بهترتیب از آزمونهای ایستادن روی یک پا با چشمان بسته و راه رفتن روی چوب موازنه استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد انجام 12 هفته تمرینات ورزشی باعث بهبود تعادل ایستا و پویا در کمتوانان ذهنی میشود [21].
شاشیدارا به بررسی تأثیر 8 هفته تمرینات یوگا بر تعادل و راه رفتن دختران مبتلابه کمتوان ذهنی پرداختند. 30 کمتوان ذهنی در این مطالعه شرکت داشتند. برای ارزیابی تعادل ایستا و پویا بهترتیب از آزمونهای لک لک و زمان برخاستن و رفتن استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد انجام 8 هفته تمرینات یوگا میتواند باعث بهبود تعادل ایستا و پویا کمتوانان ذهنی شود [22].
حسینی و همکاران به بررسی اثر 8 هفته تمرینات قامتی و تعادلی بر عوامل آمادگی جسمانی کودکان کمتوان ذهنی پرداختند. 30 دانشآموز کمتوان ذهنی در این مطالعه حضور داشتند. برای ارزیابی تعادل ایستا و پویا بهترتیب از آزمونهای لک لک و تعادل روی عرض چوب استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد انجام 8 هفته تمرینات قامتی و تعادلی اثر معناداری بر تعادل ایستا داشت، اما بر تعادل پویا اثر معناداری نداشت [23].
زارع و همکاران به بررسی تأثیر تمرینات تعادلی بر تعادل ایستا و پویای دانشآموزان دختر کمتوان ذهنی پرداختند. 32 دانشآموز دختر کمتوان ذهنی در این مطالعه حضور داشتند. برای ارزیابی تعادل از آزمونهای ستاره، لک لک و شارپند رومبرگ استفاده شد. نتایج این مطالعه بیان کرد اجرای تمرینات تعادلی پس از 8 هفته تعادل پویا و ایستا روی یک پا در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بهبود معناداری داشت، اما تعادل ایستا روی دو پا در هیچ گروهی بهبود معناداری نداشت [24].
ایلبیگی و همکاران به بررسی اثرات یک برنامه تمرینی طنابزنی بر تعادل پسران کمتوان ذهنی آموزشپذیر پرداختند. 20 پسر کمتوان ذهنی در این مطالعه شرکت داشتند. از آزمون وای و لک لک بهترتیب برای ارزیابی تعادل پویا و ایستا استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد تمرینات طنابزنی باعث بهبود تعادل ایستا و پویا در دانشآموزان کمتوان ذهنی بین 11 تا 17 سال میشود [25].
قاسمپور و همکاران موضوع (آیا تمرینات یکپارچگی حسیحرکتی بر تعادل ایستا و پویا کودکان کمتوان ذهنی تربیتپذیر تأثیر دارد؟) را بررسی کردند. 20 دختر و 20 پسر کمتوان ذهنی در این مطالعه حضور داشتند. برای ارزیابی تعادل از خردهآزمونهای برونیسکی اوزرتسکی استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد بعد از انجام 50 جلسه تمرینات یکپارچگی حسیحرکتی باعث بهبود تعادل ایستا و پویای کمتوانان ذهنی میشود [26].
غلامی و همکاران به بررسی تأثیر برنامه تمرینی ثبات مرکزی بر تعادل ایستا و پویای دانشآموزان کمتوان ذهنی پرداختند. 30 دانشآموز پسر کمتوان ذهنی در این مطالعه حضور داشتند. برای ارزیابی تعادل ایستا و پویا بهترتیب از آزمونهای شارپند رومبرگ و زمان برخاستن و رفتن استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد تمرینات ثبات مرکزی میتواند باعث بهبود تعادل ایستا با چشمان باز و بسته و تعادل پویا میشود [27].
سالاری و همکاران به بررسی تأثیر 12 هفته تمرینات ادراکیحرکتی بر تعادل پویا پسران کمتوان ذهنی 11 تا 14 سال پرداختند. 30 دانشآموز کمتوان ذهنی با میانگین سنی 7/12 سال در این مطالعه حضور داشتند. برای ارزیابی تعادل پویا از دستگاه بایودکس استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد تمرینات اداراکیحرکتی باعث بهبود تعادل در شاخص قدامیخلفی و شاخص کلی میشود، اما پیشرفت معناداری در شاخص داخلیخارجی مشاهده نشد [28].
طهماسبی و همکاران به بررسی تأثیر تمرینات ریباند بر تعادل ایستا و پویای کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر پرداختند. 30 دانشآموز پسر با دامنه سنی 7 تا 11 سال در این مطالعه شرکت داشتند. برای ارزیابی تعادل از خردهآزمونهای برونیسکی اوزرتسکی استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد تمرینات ریباند تأثیر مثبتی بر تعادل ایستا و پویا کودکان کمتوان ذهنی دارد [29].
احمدی و همکاران به بررسی تأثیر 6 هفته تمرینات ثبات مرکزی بر تعادل پویای کمتوانان ذهنی و افراد سالم پرداختند. 31 دانشآموز کمتوان ذهنی در این مطالعه شرکت داشتند. برای ارزیابی تعادل پویا از آزمون وای استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد تمرینات ثبات مرکزی میتواند باعث بهبود تعادل پویای کمتوانان ذهنی در جهت خلفیداخلی شود [30].
قائینی و همکاران به بررسی تأثیر 8 هفته تمرینات ریتمیک محلی بر تعادل پویای دانشآموزان دختر کمتوان ذهنی در مقطع ابتدایی پرداختند. 20 دانشآموز دختر کمتوان ذهنی در این مطالعه شرکت داشتند. برای ارزیابی تعادل پویا از آزمون ستاره استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد اگرچه مقطع ابتدایی دوره مساعدی برای رشد عملکردهای تعادلی است، اما عناصر موجود در تمرینات ریتمیک محلی، توانایی بهرهگیری از این پتانسیل را نداشتند [31].
بحث
هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر پروتکلهای تمرینی بر بهبود تعادل کمتوانان ذهنی بود. نتایج مطالعه مروری حاضر نشان داد برنامهها و پروتکلهای ورزشی ابزاری بهینه در بهبود تعادل ایستا و پویای افراد کمتوان ذهنی هستند، ازجمله این مطالعات میتوان به مطالعه جیازگازوگلو و همکاران که از تمرینات اسبسواری جهت بهبود تعادل کمتوانان ذهنی استفاده کردند، اشاره کرد [15].
همچنین کنگ و همکاران از تمرینات تایچی [42]، اویدو و همکاران از تمرینات ترکیبی [50]، شریفی و همکاران از تمرینات تحریک وستیبولار [32]، ین هسو و همکاران از تمرینات تعادلی واقعیت مجازی [49] و فوتایدو و همکاران از تمرینات ریتمیک ژیمناستیک جهت بهبود تعادل استفاده کردند [56]. بیشتر مطالعات به نتایج مثبت فعالیت بدنی و انجام برنامههای تمرینی مختلف بر بهبود وضعیت تعادل افراد کمتوان ذهنی دست یافتند.
اما برخی مطالعات هم نتایج متناقضی را گزارش کردند، ازجمله مطالعه حسینی و همکاران که به بررسی تمرینات قامتی و تعادلی بر عوامل آمادگی جسمانی کمتوانان ذهنی پرداختند. نتایج این مطالعه نشان داد تمرینات قامتی و تعادلی باعث بهبود تعادل ایستا آزمودنیها شده، اما بر تعادل پویای آنها تأثیر معناداری نداشت [23].
علت این تناقض میتواند ناشی از تعداد کم نمونه و نوع آزمون بهکار رفته در این مطالعه باشد. از آزمون تعادل روی عرض چوب جهت اندازهگیری تعادل پویا استفاده شد. بهنظر میرسد آزمون مناسبی برای ارزیابی تعادل پویا در کمتوانان ذهنی نیست. همچنین در مطالعهای دیگری نیز قائینی و همکاران [31] به بررسی تأثیر 8 هفته تمرینات ریتمیک محلی بر تعادل پویای دانشآموزان دختر کمتوان ذهنی در مقطع ابتدایی پرداختند. نتایج این مطالعه نشان داد تمرینات ریتمیک محلی نمیتواند باعث بهبود تعادل پویای آزمودنیها شود. در این مطالعه برای ارزیابی تعادل پویا از آزمون ستاره استفاده شده بود که بهنظر میرسد این آزمون برای دختران کمتوان ذهنی در مقطع ابتدایی آزمون دشواری باشد، به همین دلیل نتایج تعادل پویا در این مطالعه معنادار نشد.
در مطالعه دیگر، قمری و همکاران [39] به بررسی تأثیر تمرینات تعادلی همراه با تمرینات حرکات درشت بر عملکرد تعادلی و حرکات درشت کودکان کمتوان ذهنی پرداختند. نتایج این مطالعه نشان داد تمرینات تعادلی تأثیری بر تعادل کمتوانان ذهنی نداشت. تعدادِ کم نمونه در این مطالعه که 20 نفر بودند میتواند دلیل تناقض نتایج این تحقیق باشد. همچنین شاید همزمانی تمرینات تعادلی و حرکات درشت، باتوجهبه اینکه نیاز به پردازش بیشتر سیستم عصبی مرکزی دارد، زمان لازم برای اثربخشی تمرینات تعادلی را تحتتأثیر قرار داده باشد. بهطورکلی تعادل توانایی کنترل بدن در وضعیت ساکن یا متحرک است. تعادل پدیده پیچیدهای است که چند عامل در آن دخالت دارند. این عوامل شامل بینایی، حس لامسه، گیرندههای حس عمقی و سیستم وستیبولار است [57].
باتوجهبه تحقیقات انجامشده و سازوکار فیزیولوژیکی نیروی کشش جاذبه پیوسته بدن را به طرف زمین میکشد و از حالت تعادل خارج میکند. سازوکارهای گوناگون و پیچیدهای وجود دارد که در این روند دخالت داشته و بدن را در حالت تعادل حفظ میکند. آغاز فعالیت این سازوکارها هنگامی است که بدن در خطر سقوط قرار میگیرد. در این حالت این سازوکارها فعال میشوند تا تعادل مجدد ایجاد شود. این سازوکارها شامل انقباض طبیعی عضله، تحریک گیرندههای عمقی و فراخوانی الگوهای حرکتی است و بهوسیله الگوهای معینی در غشای مغز کنترل و هماهنگ میشود. درگیر شدن این سیستمها متناسب با واکنشهای خودکار بوده و شامل تغییرات قابل پیشبینی در قوام عضله با وضعیت سر و تنه است. این تغییرات با افزایش تطابقی فعالیت عضلات خمکننده و بازکننده برای بازیابی تعادل است [58].
باتوجهبه تحقیقات گزارششده در مطالعه مروری حاضر بیشتر پروتکلهای تمرینی از نوع تمرینات تعادلی و ترکیبی بود و البته تمرینات دیگری، ازجمله اسبسواری، طناببازی، رقص و فعالیتهای ریتمیک نیز استفاده شدند، اما با پیشرفت روزافزون مطالعات و انواع روشهای تمرینی بهنظر میرسد تنوع کمتری از تمرینات در جهت بهبود تعادل کمتوانان ذهنی استفاده شده است و نیاز است از تمرینات متنوعتر و جدیدتری نیز جهت بهبود تعادل کمتوانان ذهنی استفاده شود. کمتوانان ذهنی اغلب بهدلیل کمتحرکی علاقه کمتری به انجام تمرینات ورزشی دارند. به همین دلیل، بهتر است در ابتدا از تمرینات بنیادی و ساده و اغلب با ماهیت بازی استفاده شود تا این گروه نسبت به تمرینات ورزشی علاقه پیدا کنند تا از این طریق فعالیت بدنی جزوی از امور روزانه آنها شود. سپس از این طریق است که میتوان شاهد بهبود تعادل و کاهش سقوط در کمتوانان ذهنی بود.
این مطالعه مروری روش جستوجوی نظاممند داشت، اما فاقد ارزیابی کیفی مقالات ازنظر آماری (متاآنالیز) بود. بیشتر مقالات بهدستآمده از مجلات معتبر بینالمللی بود و از نظر رتبهبندی کیفی، مقاله در سطح مقبول برآورد میشود، اما در تعمیم نتایج آن احتیاطهای لازم باید رعایت شود.
همچنین راهبردهای جستوجوی کاملی بهکار گرفته شد، اما تنها مقالات انگلیسی و فارسی مرور شد و ممکن است مقالات مربوط دیگری به زبانهای دیگر وجود داشته باشد؛ بنابراین با در نظرگرفتن محدودیتهای ذکرشده بهنظر میرسد، بهتر باشد تحقیقاتی که در آینده در این حیطه انجام میشود به بررسی مقالات بهصورت متاآنالیز بپردازند.
نتیجهگیری
تعادل یکی از مهمترین عوامل آمادگی جسمانی و سلامت در افراد سالم است و این عامل در افراد کمتوان ذهنی از اهمیت بالقوهای برخوردار است، چراکه نداشتن تعادل کافی در آنها باعث ایجاد محدودیت در انجام فعالیتهای روزمره و حیاتی در آنها میشود و همانطور که تحقیقات بارها نشان داده تعادل در این گروه نسبت به افراد سالم دچار نقص بوده و نیازمند توجه و انجام فعالیتهای ورزشی جهت بهبود تعادل در این گروه است.
نتایج حاصل از گزارش تحقیقات انجامشده در مطالعه مروری حاضر نشان داد انجام مداخلات حرکتی در بیشتر تحقیقات باعث بهبود تعادل کمتوانان ذهنی میشود. البته باتوجهبه محدودیتهای موجود در مطالعات انجامشده ازقبیل تفاوت در نمونههای مورد مطالعه، روشهای اندازهگیری تعادل و پروتکلها و مداخلات حرکتی مختلف، نتیجهگیری مطالعه حاضر باید با احتیاط تفسیر شود. این نتایج میتواند به مربیان، معلمین ورزش، فیزیوتراپیستها و درمانگران در بهبود تعادل کمتوانان ذهنی کمک کند، اما به مطالعات بیشتر و دقیقتر در این زمینه نیاز است.
محدودیتهایی که در مطالعات انجامشده مشاهده شد ازقبیل:
1. تمرینات ورزشی در تعداد جلسات و تعداد هفتههای کمی انجام شده بود و تنها یک مطالعه بود که 12 هفته تمرینات را اجرا کرده بود. بر همین اساس در مطالعات آینده نیاز است که از تمرینات ورزشی در مدت طولانیتری استفاده شود و سپس اثرات آن را ارزیابی کنند.
2. در مطالعات انجامشده هیچ تحقیقی مشاهده نشد که بعد از اتمام دوره تمرینات پیگیری (فالوآپ) ماندگاری اثر تمرینات را بررسی کند؛ بنابراین نیاز است که در تحقیقات آینده حتماً بعد از تمرینات پیگیری اثر ماندگاری آن را در طول چند هفته بررسی کنند.
3. نحوه کورسازی و جلوگیری از ایجاد سوگیری در تحقیق در بیشتر مطالعات بهصورت واضح توضیح داده نشده بود.
4. همچنین محیط انجام تمرینات و اینکه چه شخصی بر این تمرینات نظارت داشت نیز بهطور واضح بیان نشده بود؛ بنابراین مطالعاتی که در آینده قرار است در این زمینه انجام شود، بهتر است تحقیقاتی با کیفیت بالا و گزارشات دقیق انجام گیرد تا بتوان از این طریق شاهد کارآمدی مطالعات و درنتیجه بهبود وضعیت تعادل کمتوانان ذهنی باشیم.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله یک مقاله مروری سیستماتیک است. هیچ نمونه انسانی و حیوانی ندارد , هیچ ملاحظات اخلاقی در نظر گرفته نشده است.
حامی مالی
این مقاله هیچگونه کمک مالی از سازمان تأمینکننده مالی در بخشهای عمومی و دولتی، تجاری، غیرانتفاعی دانشگاه یا مرکز تحقیقات دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت یکسان داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از مسئولین پژوهشی و آموزشی دانشگاه گیلان و دانشکده علوم ورزشی تشکر و قدردانی میکنند.
References