Document Type : Original article
Authors
Department of Corrective Exercises and Sports Injury, Faculty of Physical Education & Sport Sciences, University of Guilan, Rasht, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
اسپرین خارجی مچ پا یکی از شایعترین آسیبهای عضلانیاسکلتی در ورزشکاران است که حدود 1۵ درصد از آسیبها را در بین تمام آسیبها به خود اختصاص میدهد و باعث غیبتهای طولانی از شرکت در فعالیتهای ورزشی میشود [1، 2]. اسپرین مچ پا باعث عوارض جانبی همچون احساس بیثباتی مچ پا، درد، تورم و اختلال در عملکرد حسیحرکتی مچ پا شامل ضعف عضلانی، مشکلات تعادلی و حس عمقی میشود که به طور کلی همه این عوامل به عنوان بیثباتی مزمن مچ پا تعریف میشوند [3، 4]. در حالی که مطالعات همین عوامل را مانند تأخیر بازتابی عضله نازک نئی [5]، نقص در تعادل [6]، کاهش قدرت عضلات مچ پا [7] و نقص در حس عمقی [8] به عنوان افزایشدهنده بیثباتی مزمن مچ پا بیان کردهاند. با این حال هنوز سازوکارهای بهوجودآورنده بیثباتی مزمن مچ پا به طور کامل مشخص نیست [9، 10].
دو تئوری به صورت سنتی، به عنوان دلیل اصلی آسیبهای مزمن مچ پا پذیرفته شده است: بیثباتی مکانیکی و بیثباتی عملکردی. بیثباتی مکانیکی و عملکردی احتمالاً دارای ماهیتهای اختصاصی متقابل نیستند، اما با احتمال زیاد یک پیوستار از مداخلات پاتولوژیک در بیثباتی مزمن مچ پا را شکل میدهند [11] (تصویر شماره 1).
تحقیقات نشان داده است که تغییرات بیومکانیکی و نقصهای حسیحرکتی در افراد مبتلا به بیثباتی مزمن مچ پا رخ میدهد و میتواند میزان فعالیت افراد را در طول زندگی کاهش دهد و همچنین منجر به آسیبهای فرسایشی مچ پا شود [13]. شایع بودن میزان این عارضه در میان ورزشکاران رشتههای مختلف و دور ماندن آنها از تمرینات و مسابقات ورزشی انگیزه مهمی در جهت شناخت عوامل تأثیرگذار بر وقوع این آسیبدیدگی به حساب میآید و شناخت روشهای شناسایی این عارضه ضروری به نظر میرسد. وان میشلن [14] در مدل پیشگیری از آسیبهای ورزشی، ضرورت شناسایی بهموقع آسیب برای کاهش و برطرف کردن نقصها و عوامل خطرزای احتمالی را نشان داد. در همین راستا شناسایی دقیق و زودهنگام بیثباتی مزمن مچ پا میتواند راهکارهای مناسب و زودهنگامی را برای پیشگیری و جلوگیری از بیثباتی مزمن مچ پا فراهم کند.
با توجه به شیوع بالای اسپرین مچ پا و ناتوانیهای عملکردی مرتبط با آن، برای اندازهگیری نتایج بالینی و ارزیابی توانایی افراد آسیبدیده برای بازگشت به فعالیت، به ابزارهای اندازهگیری معتبر و دقیق نیاز است [15، 16]. ارزیابیهای عملکردی در اندام تحتانی به سه گروه تقسیم میشود: 1. سیستمهای امتیازدهی خودگزارشی که به صورت مشاهدهای مواردی مانند درد، تورم، بیثباتی و سطح فعالیت را ارزیابی میکنند؛ 2. آزمونهای مبتنی بر عملکرد که سعی در ارائه شرایط مرتبط با ورزش یا فعالیتهای زندگی روزمره قابل اندازهگیری را دارند؛ 3. سیستم امتیازدهی جهانی که ترکیبی از آزمونهای خودگزارشی و آزمونهای عملکردی است. آزمونهای عملکردی باید قادر به تشخیص نقصهای عملکردی باشند [15].
وجود نقصهای عملکردی در ورزشکاران، منجر به وقوع آسیب در هنگام اجرای ورزشی و درنتیجه از دست رفتن زمان بازی و از بین رفتن منافع اقتصادی میشود [17]. همچنین این نقصهای مزمن منجر به اثرات منفی روانی در ورزشکاران میشود و حتی ممکن است منجر به کنارهگیری آنان از ورزش و بهویژه ورزش حرفهای شود [18]. همینطور پیدا کردن راهی با هزینه و صرف زمانی کم، جهت شناسایی و اندازهگیری محدودیتهای عملکردی مچ پا برای جلوگیری از آسیب مجدد و طراحی برنامههای بازتوانی، امری مهم به شمار میرود. آزمونهای عملکردی مسیر بازتوانی و بازگشت به ورزش را برای ورزشکاران هموار میکند. ولی با مرور مطالعات قبلی مشخص شد که مطالعه جامعی که به جمعآوری آزمونهای ارزیابی عملکردی بیثباتی مچ پا ورزشکاران پرداخته شود، وجود ندارد. مشخص شدن اینکه مطالعات از چه نوع آزمونهای عملکردیای برای ارزیابی بیثباتی مچ پای ورزشکاران استفاده میکنند، بسیار مهم است، چراکه مطالعات از آزمونهای ارزیابی عملکردی بیثباتی مچ پا به دیدی کلی میرسند که این دید کلی میتواند منجر به این شود که مطالعات به بررسی دقیقتر و بهتری از این آزمونها بپردازند تا مشخص شود که کدامیک از این آزمونها، اطلاعات دقیق و معتبرتری از بیثباتی مچ پای ورزشکاران میدهد. بنابراین هدف این مقاله مروری، گردآوری آزمونهای عملکردی تعیینکننده بیثباتی مچ پای ورزشکاران است.
مواد و روشها
در این مطالعه، بررسی جامعی بر آزمونهای ارزیابی عملکردی بیثباتی مزمن مچ پا صورت گرفت. جستجو در پایگاههای وب آو ساینس، ساینس دایرکت، مدلاین، پابمد، گوگل اسکالر، اسکوپوس، پدرو و کاکرین با کلیدواژههای Ankle instability or functional ankle instability or chronic ankle instability or mechanical ankle instability* and balance* or dynamic balance or static balance or postural control * and functional tests* or physical examination or functional performance tests or lower extremity tests or functional hop or hop test or functional ankle testing* and athletes* or sport participation* and ankle injuries* or ankle sprain or recurrent ankle sprain or lateral ankle sprain* and return to play* or return to sport* and musculoskeletal scoring* or self-report disability. انجام شد. همچنین این کار در پایگاههای فارسی ایران مدکس، ایران داک، مگ ایران، مدلایب و پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی با کلیدواژههای بیثباتی مزمن مچ پا، بیثباتی عملکردی مچ پا، آزمونهای عملکردی، کنترل پاسچر، تعادل، عملکرد ورزشی، پیچخوردگی مچ پا، تعادل پویا، کنترل عصبیعضلانی، آزمون پرش فرود، ثبات پاسچرال، نقصهای حرکتی، پیشگیری از آسیب از سال 1994 تا آوریل 2020 صورت گرفت. علاوه بر این، جستوجوی دستی و بررسی کامل منابع مقالات نیز انجام شد.
پس از گردآوری نتایج جستوجو، ابتدا عنوان و سپس خلاصه مقالات مطالعه شد. چنانچه مقالات با معیار ورود و خروج همخوانی داشت از نتایج آن در مطالعه مروری استفاده و در غیر این صورت کنار گذاشته میشد. بر اساس معیارها و اهداف تحقیق، 23 مقاله پس از مراحل ارزیابی انتخاب شد. تمام مقالات به صورت متن کامل فراهم شد.
معیارهای ورود به مطالعه: در مرحله اول، غربالگری عنوان و چکیده مطالعات توصیفی با تمرکز بر آزمونهای ارزیابی عملکردی بیثباتی مزمن مچ پا و انتشار به زبان فارسی و انگلیسی انجام شد. یک دستیار تحقیق به صورت مستقل چکیدههای مقالات را بررسی میکرد. مرحله دوم غربالگری کل متن با توجه به موارد انتشار شاخص (آزمونهای ارزیابی عملکردی بیثباتی مچ پا) و مشخص بودن جامعه هدف (ورزشکاران دارای بیثباتی مچ پا) بود. غربالگری کل متن توسط یک محقق انجام شد. یک محقق ارشد نیز لیست نهایی مقالات انتخابشده را جهت اطمینان از اینکه تمام مقالات با هدف تحقیق همراستاست، چک کرد. خلاصه اطلاعات توصیفی توسط دستیار تحقیق جمعآوری شد و توسط محقق ارشد چک شد. از یک جدول نمونه (تصویر شماره 2) برای استخراج اطلاعات جامعه هدف، آزمونهای ارزیابی عملکردی بیثباتی مچ پا و نتایج آنها استفاده شد.
معیارهای خروج مقالات عبارت بود از: مقالاتی که جامعه آماریشان ورزشکار نبودند، مقالاتی که در آنها نحوه اجرا بهخوبی مشخص نشده بود، مقالاتی که بر روی مفاصل دیگر (مثل زانو و ران) انجام شده بود و مقالاتی که از ابزارهای آزمایشگاهی دقیق استفاده کرده بودند و جز آزمونهای عملکردی طبقهبندی نمیشوند از مطالعه کنار گذاشته شدند.
یافتهها
فرایند انتخاب مطالعات در تصویر شماره 2 نشان داده شده است.
با جستوجو در منابع الکترونیکی 163 عنوان مقاله به دست آمد. با جستوجوی دستی و بررسی منابع مقالات تعداد 15 عنوان دیگر به دست آمد. بعد از حذف عنوانهای تکراری تعداد 149 چکیده برای مرور مشخص شدند. بعد از بررسی عنوان و چکیده مقالات، 91 مقاله حذف شدند و 58 مقاله برای مطالعه کل متن انتخاب شدند. بعد از بررسی کل متن مقالات، 23 مقاله که با 49 آزمون مختلف، ارزیابی عملکردی بیثباتی مچ پا ورزشکاران را موردمطالعه قرار داده بودند، انتخاب شدند و نتایج آنها گزارش شد (تصویر شماره 2).
با جمعبندی نتایج بهدست آمده از مرور مطالعات مشخص شد که مطالعات از 4 روش برای ارزیابی عملکردی بیثباتی مچ پا استفاده کردهاند. از 49 آزمون مختلف در 23 مقاله که ارزیابی عملکردی بیثباتی مچ پا را مورد مطالعه قرار داده بودند؛ 25 آزمون مرتبط با عملکرد،7 آزمون سیستم کنترل پاسچر، 10 آزمون به صورت خودگزارشی و 7 آزمون سیستم نمرهدهی، برای ارزیابی عملکردی مچ پا استفاده شده بود که هریک از این آزمونها در جدول شماره 1 به صورت جداگانه همراه با توضیحات آورده شده است. قابل توجه است که هریک از این گروه آزمونهای ارزیابی عملکردی بیثباتی مچ پای ورزشکاران، در فازهای مختلفی از آسیب مچ پا مورد بررسی قرار گرفته بودند و یک آزمون مختص ارزیابی عملکردی مرحله خاصی از اسپرین مچ پا نبود.
بحث
هدف از مطالعه حاضر بررسی چگونگی روشهای ارزیابی عملکردی بیثباتی مچ پا بود. با مرور مطالعات مشخص شد که مطالعات از روشهای متعددی به بررسی عملکردی بیثباتی مچ پا پرداختهاند که در مطالعه مروری حاضر 23 مقاله پیدا شد که با 49 آزمون متعدد به بررسی و ارزیابی عملکردی بیثباتی مچ پا پرداخته بودند. با جمعبندی مطالعات میتوان اینچنین اظهار کرد که آزمونهای ارزیابیهای عملکردی بیثباتی مچ پا در 4 گروه، تقسیمبندی میشوند و شامل ارزیابی عملکردی بیثباتی مچ پا از طریق آزمونهای مبتنی بر عملکرد، آزمونهای ارزیابی کنترل پاسچر، آزمونهای خودگزارشی که با توجه به پرسشنامهها انجام میگیرد و سیستمهای نمرهدهی میشود که روش بررسی این مقالات با توجه به تقسیمبندیهایی که انجام شده است، مورد بحث قرار میگیرد.
گروه اول آزمونهایی هستند که از طریق ایجاد شرایط مرتبط با عملکرد، به بررسی ارزیابی عملکردی مچ پا پرداخته بودند.در مطالعه مروری حاضر 25 آزمون مشخص شد که از طریق ارزیابیهای عملکردی همچون آزمونهای چابکی، آزمونهای پرشی (همچون هاپ تستها)، آزمونهای بررسی عملکردی دورسی فلکشن مچ پا و آزمونهای بالا و پایین رفتن از پله به بررسی عملکردی بیثباتی مچ پا پرداخته بودند [15، 19-29]. نمره دهی این آزمونها اکثراً بر اساس زمان انجام آزمون و مسافت انجام آزمون صورت گرفته است و همچنین به مقایسه مسافت و زمان پای دارای اسپرین و بدون اسپرین مچ پا هم پرداخته بودند. آزمونهای عملکردی، نمیتوانند اختلالات خاص را (مانند پارگی لیگامنت) شناسایی کنند، ولی عملکرد اندام تحتانی را میتوانند مورد بررسی قرار دهند. درنتیجه در پیشبینی و شناسایی آسیبهای ورزشی میتوانند عملکرد مناسبی داشته باشند [41].
از آنجا که آزمونها به صورت عملکردی اجرا میشوند، در نتیجه مطالعات متعددی، به بررسی اینکه آیا آزمونهای عملکردی در شناسایی مچ پا با و بدون اسپرین دقیق عمل میکنند یا خیر پرداختهاند. درنتیجه مطالعات نتایج متفاوتی را گزارش کردهاند. در یک مطالعه مشخص شد که آزمونهای triple-crossover hop و shuttle run قادر به تمایز بین مچ پا با و بدون اسپرین نیستند [15]. در حالی که در مطالعات دیگر نشان داده شده است که آزمونهایsingle hop for distance [44-42]، triple hop for distance [43 ،42]، crossover hop for distance [44-42]، 30-m agility hop [44]، shuttle run [45 ،44] از پایایی و روایی مناسبی برای ارزیابی عملکردی مچ پا برخوردار هستند.
بخش دوم آزمونهای ارزیابی کنترل پاسچر هستند که با مرور مطالعات مشخص شد که 7 آزمون کنترل پاسچر برای بررسی عملکردی مزمن مچ پا در مطالعات مختلف استفاده شده است [21،23، 25 ،28 ،30-32]. این آزمونها هم بر روی دو پا و هم بر روی یک پا انجام شده است. در تفسیر این آزمونها هم به مقایسه پای با و بدون اسپرین مچ پا پرداخته شده است و هم نقص در کنترل پاسچر را نشاندهنده ضعف در عملکرد مچ پا و پیشبینی آسیب دوباره اسپرین مچ پا دانستهاند. در مورد آزمونهای کنترل پاسچر میتوان اینگونه اظهار کرد که برای اینکه شخص در اجرای آزمونهای کنترل پاسچر موفق عمل کند، باید اطلاعات حسی سیستمهای مختلف بهدرستی و دقیق دریافت شود تا شخص بتواند در هنگام اجرای آزمونهای کنترل پاسچر عملکرد مناسب را داشته باشد.
یکی از عوامل حسی که در حفظ کنترل پاسچر نقش اساسی دارد، سیستم حس عمقی است که از طریق گیرندههای حسی موجود در مفاصل و مخصوصاً کف پا دریافت میشود و در حفظ کنترل پاسچر مناسب نقش اساسی دارد [46]. مطالعات مشخص کردهاند که بعد از آسیب مچ پا، گیرندههای حسی موجود در مفصل مچ پا بهدرستی عمل نمیکند و درنتیجه شخص دارای اسپرین مچ پا دچار نقص در حس عمقی میشود [47-49]، همچنین مطالعات مختلف نقص در حس عمقی را علت اصلی آسیبهای پیدرپی مچ پا و درنتیجه بیثباتی مزمن مچ پا دانستهاند [50، 51]. بنابراین آزمونهای کنترل پاسچر نقش اساسی در اندازهگیری و شناسایی وضعیت عملکردی مچ پا دارند. در یک مطالعه نشان داده است که آزمون تعادلی ستاره وقتی به صورت کینتیکی و کینماتیکی در افراد دارای بیثباتی مزمن مچ پا استفاده میشود، اطلاعات دقیقتری از استراتژی به کار گرفتهشده در حین اجرای آزمون تعادلی در افراد دارای بیثباتی مزمن مچ پا فراهم میکند [52]. در بین آزمونهای تعادلی در ارزیابی کنترل پاسچر افراد داری بیثباتی مچ پا نشان داده شده است که آزمون DLBT اطلاعات دقیقتری از وضعیت عملکردی و کنترل پاسچر افراد دارای بیثباتی مزمن مچ پا در مقایسه با افراد سالم فراهم میکند [31].
بخش سوم آزمونهای خودگزارشی هستند که توسط پرسشنامههایی انجام میگیرد و فرد آزمونشونده احساس خود در هنگام اجرای فعالیتهای روزمره زندگی، در هنگام اجرای فعالیتهای ویژه رشته ورزشی خود، درد، تورم، خالی کردن و ناپایداری مچ پای خود را گزارش میدهد. در این مطالعه مروری 10 آزمون خودگزارشی شناسایی شد که با پرسشنامههای مختلف به ارزیابی عملکردی مچ پا پرداخته بودند [15 ،23 ،32 ،33 ،36-38]. مطالعات مختلفی به بررسی این پرداختهاند که آیا پرسشنامههای عملکردی قادر به بررسی دقیق مچ پا هستند یا خیر. در مطالعه مروری دوناهو و همکاران، مشخص شد که هیچیک از پرسشنامههای خودگزارشی بهتنهایی قادر به شناسایی دقیق اینکه آیا شخص دچار بیثباتی عملکردی مچ پا شده است یا خیر نیستند. نتایج مطالعه آنها نشان داد که ترکیب نتایج دو پرسشنامه AII و CAIT قادر به تعیین وضعیت پایداری مچ پا هستند [38]. بنابراین در هنگام استفاده از پرسشنامههای خودگزارشی برای پیشبینی دقیق نیاز است که از چند پرسشنامه همزمان استفاده کرد و یا پرسشنامههای خودگزارشی را همزمان در کنار آزمونهای عملکردی دیگر برای پیشبینی دقیق وضعیت پایداری و عملکردی مچ پا استفاده کرد. چراکه مطالعات نشان دادهاند که استفاده از پرسشنامههای خودگزارشی در کنار آزمونهای عملکردی پیشبینی بهتر و مؤثرتری از ناپایداری مچ پا ارائه میدهد. همچنین میتوان میزان برگشتپذیری ورزشکار به رقابتهای ورزشی را نیز پیشبینی کرد [21 ،23].
بخش چهارم آزمونهای عملکردی، سیستمهای نمرهدهی برای ارزیابی عملکردی مچ پا هستند. در مطالعه مروری حاضر 7 آزمون یا درواقع سیستم نمرهدهی برای ارزیابی عملکردی مچ پا شناسایی شد [39 ،40]. این سیستم مدیریت پروتکلهای محافظهکارانه که بر روی شخص دارای اسپرین مچ پا اعمال میشود، موفقیت روشهای جراحی و شدت یا پیشآگاهی اسپرین مچ پا را در مرحله حاد آسیب ارزیابی میکند. درواقع مقیاس نمرهدهی این سیستمها به صورت رتبهبندی است و بر اساس نمره که از هر آیتم به دست میآید، وضعیت عملکردی مچ پای شخص موردآزمون، مشخص میشود. با این سیستمها آزمونگر اطلاعات ذهنی در مورد وضعیت عملکردی مچ پا را به دست میآورد. با این حال این بخش از آزمونهای عملکردی به صورت گسترده در مطالعات مختلف استفاده نشده است. در جستوجوی این مطالعه، نویسندگان اطلاعات کافی در مورد روایی، پایایی، حساسیت و ویژگی این بخش از آزمونها به دست نیاوردند که نشاندهنده این میتواند باشد که این بخش از آزمونهای ارزیابی عملکردی به طور دقیق توسط مطالعات دیگر مورد بررسی قرار نگرفته است و به نظر میرسد که محققان به این گروه از آزمونهای ارزیابی عملکردی بیثباتی مچ پا کمتر توجه کردهاند و این گروه از آزمونها محبوبیت کمتری در بین مطالعات داشته است. به نظر میرسد که این گروه از آزمونهای عملکردی از اعتبار کمتری نسبت به سایر گروه آزمونهای ارزیابی عملکردی برخوردار هستند.
نتیجهگیری
در مطالعه مروری حاضر مشخص شد که 49 آزمون متعدد برای بررسی و ارزیابی بیثباتی عملکردی مچ پا استفاده شده است. مرور مطالعات نشان میدهد که آزمون ارزیابیهای بیثباتی عملکردی مچ پا در 4 گروه تقسیمبندی میشوند و شامل ارزیابی عملکردی بیثباتی مچ پا از طریق آزمونهای مبتنی بر عملکرد؛ آزمونهای ارزیابی کنترل پاسچر؛ آزمونهای خودگزارشی که با توجه به پرسشنامهها انجام میگیرد و سیستمهای نمرهدهی، میشود. با جمعبندی مطالعات میتوان اینچنین اظهار کرد که مطالعات از آزمونهای واحدی برای ارزیابی عملکردی بیثباتی مچ پا ورزشکاران استفاده نمیکنند. این مطالعه به صورت کلی به شناسایی، معرفی و توضیحات کلی در مورد چگونگی اجرای آزمونهای ارزیابی عملکردی بیثباتی مچ پا پرداخته است. بنابراین نیاز است بررسیهای دقیق و بیشتری درباره این 4 گروه آزمون انجام شود تا مشخص شود کدامیک از این 4 گروه آزمون، ارزیابی دقیقتری از بررسی عملکردی بیثباتی مچ پا ورزشکاران ارائه میدهد و همچنین ممکن است نیاز باشد که ترکیبی از از 4 گروه آزمون عملکردی مورد استفاده قرار بگیرد تا اطلاعات معتبرتری از بیثباتی عملکردی مچ پا ورزشکاران ارائه شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله یک مقاله مروری سیستماتیک / فراتحلیل است و هیچ نمونه انسانی و حیوانی ندارد و هیچ ملاحظات اخلاقی در نظر گرفته نشده است.
حامی مالی
این مقاله هیچ کمک مالی از هیچ سازمانی دریافت نشده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت یکسان داشته اند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع نداد.
Refrences