Document Type : Original article
Authors
1 Department of Corrective Exercises and Sports Injuries, Faculty of Physical Education and Sports Science, Kharazmi University, Tehran, Iran.
2 Department of Biomechanics Sports, Sports Science Institute, Tehran, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
اسپرین خارجی مچ پا، یکی از شایعترین آسیبهای اندام تحتانی در رشته بسکتبال است. در بیش از 40 درصد موارد اسپرین خارجی مچ پا، وضعیتی به نام بیثباتی مزمن مچ پا به وجود میآید. بیثباتی مزمن مچ پا با تغییر در ثبات مفصل و ناتوانی در انجام فعالیتهای ورزشی مرتبط است. این آسیب بر اساس اسپرین مجدد، خالی کردن مچ پا یا گزارش فرد از نقص عملکرد مچ پا بیش از یک سال پس از اولین اسپرین، تشخیص داده میشود [1].
در افراد دچار بیثباتی مزمن مچ پا نسبت به افراد سالم، تغییراتی در قدرت، عملکرد عصبی-عضلانی، تعادل و کنترل پاسچر، نیروی عکسالعمل زمین و راه رفتن ایجاد میشود [2, 3]. طی چند سال گذشته، عصبشناسان استراتژی حرکات اندام تحتانی بیماران دچار بیثباتی مزمن مچ پا را در فعالیتهایی مانند فرود، پرش و برش بررسی کردند. مطالعات نشان داده است که هنگام فرود، کینماتیک (در مفاصل مچ پا، زانو و ران) و کینتیک افراد دچار بیثباتی مزمن مچ پا تغییراتی مییابد [4].
تغییرات در مفاصل پروگزیمال مچ پا میتواند سبب افزایش احتمال آسیب در مفصل زانو و ران شود. از طرفی، افراد دچار بیثباتی مزمن مچ پا هنگام فرود، اینورژن و پلانتار فلکشن بیشتری نشان میدهند. این تغییرات طی فعالیتهای پویا سبب تغییرات کینماتیک در مفاصل پروگزیمال مچ پا میشود که شامل کاهش فلکشن زانو و افزایش زاویه والگوس است [5].
کاهش فلکشن زانو در افراد دچار بیثباتی مزمن مچ پا میتواند نیروی برشی قدامی درشتنی را طی فرود افزایش دهد که با آسیب لیگامنت صلیبی قدامی مرتبط است. همچنین در این افراد، افزایش در اکستنشن زانو، ابداکشن ران، والگوس زانو هنگام فرود مشاهده شده است [6]. تغییرات کینتیکی شامل نیروی عکسالعمل بزرگتر و میزان نیروی بارگیری در عمل فرود افراد دچار بیثباتی مزمن مچ پا از دیگر تغییرات مشاهده شده است. این تغییرات بهطور بالقوه میتواند احتمال آسیب مجدد افراد در مفصل مچ پا و زانو را نیز افزایش دهد [5].
دالاهانت و همکاران گزارش کردند که اوج نیروی عکسالعمل زمین عمودی و خلفی طی فرود، در افراد دچار بیثباتی مزمن مچ پا استرس بیش از حدی بر ساختار اسکلتی-عضلانی اندام تحتانی وارد میکند؛ بنابراین احتمال آسیب بافت نرم را افزایش میدهد [7]. فرود، عملی ضروری در ورزش است که در بسیاری از فعالیتهای ورزشی مختلف، شامل بسکتبال، والیبال و ژیمناستیک استفاده میشود. عمل پرش و فرود طی این فعالیتهای مختلف ورزشی با مقادیر بالایی از نیروی عکسالعمل زمین همراه میشود. افزایش مقادیر نیروی عکسالعمل زمین طی فاز فرود پس از پرش، زمانی که زانو بین صفر تا 25 درجه فلکشن است، گزارش شده است و نیروی عکسالعمل زمین بیش از حد میتواند به آسیب اندام تحتانی منجر شود [8]؛ بنابراین کاهش توانایی ورزشکار برای از بین بردن این نیروهای تأثیرگذار، هنگامی که از یک پرش فرود میآید، میتواند احتمال آسیبهای اندام تحتانی را افزایش دهد [9, 10].
تحقیقات بیومکانیکی نشان میدهد که کینماتیک مفصل در توانایی تغییر و جذب ضربه ناشی از فرود، تأثیرگذار است؛ بنابراین سازگاریهای کینماتیک ممکن است برای توزیع نیروهای بارگذاریشده بیش از حد و سریع، ناکارآمد باشد و احتمالاً حساسیت برای آسیبهایی مانند بیثباتی مزمن مچ پا را افزایش دهد [11].
روشن کردن الگوهای کینماتیک متنوع برای هر عمل میتواند بینشی برای افزایش احساس بیثباتی در بیماران دچار بیثباتی مزمن مچ پا فراهم کند و همچنین راهی برای پیشگیری از اسپرین مجدد مچ پا و بهبود روشهای توانبخشی برای بازگشت به بازی باشد [6]؛ بنابراین شناسایی آزمایشی که بتواند کینماتیک و نیروی عکسالعمل زمین را دستکاری کند، مهم است [8].
برنامههای تمرینی که تأکید بر پرش دارد، سبب افزایش عملکرد و کنترل پاسچر در افراد دچار بیثباتی مزمن مچ پا میشود [5]. تمرینات پلایومتریک در توسعه کنترل و قدرت عضلات برای کاهش آسیب ضروری به نظر میرسد. این تمرینها توان عضلات، پرش عمودی، شتاب و سرعت دویدن را افزایش میدهد و میتواند سبب بهبود بیومکانیک اندام تحتانی شود. با این حال، اگر درست انجام نشود، از تمرینات پلایومتریک نمیتوان انتظار داشت که تأثیر مفیدی در کاهش آسیب داشته باشد، چه بسا که آسیبزا نیز باشد؛ بنابراین تأکید برنامههای سنجش ورزشی بر آموزش صحیح تکنیک پرش و فرود است [12]. روشهای متنوعی برای آموزش مناسب بیومکانیک فرود برای پیشگیری از آسیبهای بعدی به کار برده میشود [13].
بازخورد، یکی روشهایی است که برای اصلاح سریع بیومکانیک مضر افراد و کاهش نیروی عکسالعمل بیش از اندازه استفاده میشود. بازخورد میتواند به عنوان اطلاعات حسی تعریف شود که طی انجام یا بعد از یک تلاش برای تغییر حرکات در اختیار شرکتکنندگان قرار میگیرد و میتواند شامل اطلاعات حسی مرتبط با حرکت (مثل، حس یا صدایی که شرکتکننده هنگام انجام عمل تجربه میکند) یا با توجه به هدف مرتبط با نتایج عمل باشد [14].
با توجه به مطالب بیانشده و مشاهدات میدانی، به نظر میرسد ورزشکاران دچار بیثباتی مزمن مچ پا، بر اثر اختلال احتمالی در حس وضعیت مفاصل یا بر اثر ترس از آسیب مجدد، از حجم تمرینات پلایومتریک در برنامه تمرینی خود کاسته و هنگام اجرای آن با تغییرات ناخواسته و آسیبزا مواجه میشوند؛ بنابراین نهتنها از مزایای عمکردی این تمرینات محروم میشوند، بلکه ممکن است سلامت خود را نیز به خطر اندازند.
در مطالعات گذشته، تمرینات پلایومتریک و بازخوردی سبب بهبود بیومکانیک اندام تحتانی در عمل فرود در افراد سالم شده است. با وجود این شواهد، هنوز مشخص نیست که تمرینات پلایومتریک همراه با بازخورد چگونه میتواند بر افراد دچار بیثباتی مزمن مچ پا تأثیر بگذارد. با این توضیح، هدف از اجرای این پژوهش، تأثیرسنجی یک دوره تمرین پلایومتریک با بازخورد بر زاویه فلکشن زانو و نیروی عمودی عکسالعمل زمین در افراد دچار بیثباتی مزمن مچ پا بود.
مواد و روشها
جامعه آماری تحقیق تجربی حاضر، شامل مردان بسکتبالیست آماتور 18 تا 28 سال شهر تهران، که حداقل سه جلسه در هفته به تمرین بسکتبال میپرداختند و دچار بیثباتی مزمن مچ پا بودند.
از جامعه آماری فوق، با توجه به ملاحظات آماری و بر اساس پیشنهاد نرمافزار G-power، تعداد 24 نفر به صورت هدفمند و با توجه به معیارهای ورود و خروج تحقیق انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. معیارهای بیثباتی مزمن مچ پا مطابق با کنسرسیوم بینالمللی مچ پا پیشنهاد شد که شامل تشخیص بیثباتی مزمن مچ پا با استفاده از پرسشنامه کامبرلند بود، افرادی که نمره پایینتر از 24 دریافت کردند به عنوان افراد دچار بیثباتی مزمن مچ پا شناخته شدند. همچنین همه آزمودنیها حداقل طی شش ماه اخیر احساس خالی کردن مچ پا را تجربه کرده بودند و حداقل یک اینورژن حاد مچ پا که منجر به تورم، درد و بدعملکردی، طی حداقل دوازده ماه قبل از تحقیق رخ داده بود [5].
برای شناسایی پای آسیبدیده، افرادی وارد تحقیق حاضر شدند که بیثباتی مزمن مچ پا را در پای غالب خود داشتند. از بین 24 نفر، در هجده نفر پای راست، پای غالب بود و در شش نفر پای چپ، پای غالب بود. معیارهای خروج افراد از مطالعه، داشتن سابقه کمردرد، داشتن هرگونه آسیب و ناهنجاری (مانند زانوی پرانتزی، زانوی ضربدری و کف پای صاف) اثرگذار در روند تحقیق در اندام تحتانی، شرکت در برنامه توانبخشی مچ پا در طی شش ماه گذشته [15] بود.
قبل از اندازهگیری متغیرها، خلاصهای از طرح تحقیق در اختیار شرکتکنندگان قرار داده شد. سپس غربالگری آزمودنیها بر اساس معیار ورود و خروج انجامشده و افرادی که مایل به همکاری بودند، فرم رضایتنامه دریافت کردند. سپس با توجه به نمرات کسبشده از پرسشنامه کامبرلند افراد واجد شرایط انتخاب و به دو گروه (کنترل و آزمایش) تقسیم شده و پیشآزمون از افراد گرفته شد.
برای اندازهگیری زاویه فلکشن زانو از سیستم آنالیز حرکت مدل Vicon با نرخ نمونهبرداری 250 هرتز استفاده شد [16]. مارکرگذاری با استفاده از روش پلاگین گیت به صورت دو طرفه روی اندامها صورت گرفت. بدین صورت که دو عدد مارکر روی خار خاصره قدامی فوقانی، دو عدد مارکر روی خار خاصره خلفی تحتانی، دو عدد مارکر روی قسمت میانی ران، دو عدد روی اپیکندیل خارجی زانو، دو عدد روی قسمت میانی ساق پا، دو عدد روی قوزک خارجی پا، دو عدد روی قسمت خلفی پاشنه و دو عدد روی متاتارس دوم هر پا قرار داده شد (تصویر شماره 1).
برای اندازهگیری نیروی عکسالعمل زمین از دو صفحه نیروی کیستلر با نرخ نمونهبرداری برابر هزار هرتز استفاده شد [17]. تکلیفی که آزمودنیها باید انجام میدادند، شامل فرود دو طرفه روی دو صفحه نیروی مجزا بود. به منظور شبیهسازی فرود، افراد از روی سکویی به ارتفاع سی سانتیمتر [18] عمل فرود را روی صفحه نیروهای مجزا با پای برهنه انجام میدادند. قبل از اجرای آزمون از آزمودنیها خواسته شد که پنج دقیقه عمل گرم کردن را انجام دهند.
برای از بین بردن اثر بازخورد داخلی به شرکتکنندگان تکنیکهای صحیح و غلط فرود گفته نشد. به آزمودنیها آموزش داده شد که روی مرکز صفحه نیروها فرود آیند و تعادل خود را هنگام فرود حفظ کنند. تلاشی به عنوان تلاش موفق در نظر گرفته شد که هر پای آزمودنی به صورت مجزا روی صفحه نیروها قرار گرفته و هنگام انجام عمل فرود، پاسچر فرد پایدار باشد (تصویر شماره 2).
پس از اندازهگیریهای اولیه، گروه آزمایش، علاوه بر تمرینات عادی روزانه، به مدت شش هفته تمرینات نویز و وستین [19]، هر هفته سه روز و هر روز به مدت 45 دقیقه تمرینات پلایومتریک همراه با بازخورد خارجی را تحت نظر مربی انجام میدادند [19]. طی انجام تمرینات توسط گروه آزمایش، از گروه کنترل خواسته شد که تمرینات عادی بسکتبال خود را انجام داده و از شرکت در تمرینات بدنسازی و تمریناتی که تداخل در روند تحقیق ایجاد میکند، اجتناب کنند.
تمرینات پلایومتریک همراه با بازخورد خارجی انجام شد. این تمرینات، شامل پرش دیوار، پرش تاک، پرش اسکات، پرش به پهلو، پرش به جلو و عقب، پرش 180 درجه، پرش طولی، پرش تک پا با تغییر پا است که با توجه به هفته تمرینی، زمان و تکرار انجام آن تغییر مییابد. بهطور مثال، جهت بازخورد در پرش اسکات باز خورد خارجی، مانند 1. فرود آمدن با زانوها و انگشتان مقابل مانع هماندازه با لگن 2. آوردن دستها بالای سر مانع هنگام اسکات 3. رساندن دستها به سمت سقف در هر پرش 4. وانمود کردن نشستن روی صندلی هنگام فرود 5. تصور کردن توپی بین زانوها در کل حرکت داده شد. پس از اتمام تمرینات برای بررسی اثر تمرینات، مراحل اندازهگیری مطابق پیشآزمون در هر دو گروه (کنترل و آزمایش) دوباره اجرا شد.
پس از جمعآوری اطلاعات تحقیق، تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار مطلب صورت گرفت. همچنین دادههای مربوط به ویژگیهای آزمودنیها، از قبیل سن، قد و وزن به علاوه متغیرهای تحقیق در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی در نسخه 21 نرمافزار SPSS تجزیهوتحلیل شد. آزمون تی زوجی جهت مقایسه درونگروهی و آزمون تی مستقل جهت مقایسه نتایج بهدستآمده بین گروههای تحقیق استفاده شده است. سطح معناداری کوچکتر از 0/05 در نظر گرفته شد.
یافتهها
بین گروهها تفاوت معناداری از نظر مشخصات عمومی وجود نداشت. میانگین متغیر سن در گروه آزمایش (2/83±22/33) و در گروه کنترل (2/71±23/58)، میانگین متغیر قد در گروه آزمایش (6/28±181/41) و در گروه کنترل (7/27±182/0)، میانگین وزن در گروه آزمایش (7/42±71/83) و در گروه کنترل (7/04±75/62) بود. همچنین، میانگین شاخص توده بودنی در گروه آزمایش (2/10±21/83) و در گروه کنترل (1/91±22/84) بود.
در پیشآزمون، در میزان حداکثر فلکشن زانو و حداکثر نیروی عمودی عکسالعمل زمین، بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود نداشت (0/05>P)، ولی در پسآزمون در میزان حداکثر فلکشن زانو و حداکثر نیروی عمودی عکسالعمل زمین بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده شد (0/05<P)، بهگونهای که حداکثر فلکشن زانو افزایش یافته و حداکثر نیروی عمودی عکسالعمل زمین کاهش یافت (تصویر شماره 3).
در میزان حداکثر فلکشن زانو و حداکثر نیروی عمودی عکسالعمل زمین پیشآزمون و پسآزمون در گروه کنترل اختلاف معناداری وجود نداشت (0/05>P). همچنین در میزان حداکثر فلکشن زانو و حداکثر نیروی عمودی عکسالعمل زمین پیشآزمون و پسآزمون در گروه آزمایش اختلاف معناداری مشاهده شد (0/05<P) (جدول شماره 1).
بحث
هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر شش هفته تمرینات پلایومتریک همراه با بازخورد، بر حداکثر زاویه فلکشن زانو و حداکثر نیروی عمودی عکسالعمل زمین در تکنیک فرود مردان بسکتبالیست دچار بیثباتی مزمن مچ پا بود. نتایج نشان داد که در میزان حداکثر زاویه فلکشن زانو و حداکثر نیروی عمودی عکسالعمل زمین پس از اعمال تمرینات بین دو گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود داشت (0/05<P)، بهطوری که میزان حداکثر زاویه فلکشن زانو افزایش یافت و حداکثر نیروی عمودی عکسالعمل زمین پس از تمرینات پلایومتریک همراه با بازخورد کاهش پیدا کرد.
تمرینات پلایومتریک به بهبود کنترل نوروماسکولار و ثبات داینامیک، کاهش وقوع آسیبهای جدی زانو و کاهش احتمال آسیب از طریق افزایش ثبات عملکردی مفصل در اندام تحتانی کمک میکند. تمرین پلایومتریک، از طریق افزایش حداکثر فلکشن زانو و ران در طی عمل پرش-فرود، مزیت مکانیکی ساختارهای بافت نرم را افزایش داده و بدن را قادر به جذب نیروهای وارد بر مفصل میسازد [20].
در مطالعهای، هوآنگ و همکاران، تأثیر تمرینات پلایومتریک و ترکیبی را بر بیومکانیک اندام تحتانی افراد دچار بیثباتی مچ پا بررسی کردند و نشان دادند این تمرینات میتواند حداکثر زاویه ران و زانو را در صفحه ساجیتال افزایش داده و حداکثر زاویه در ران و مچ پا را در صفحه فرونتال و همچنین نوسان پاسچر را در فرود کاهش دهد [21].
همچنین بنجامین و همکاران، طی تحقیقی تأثیر بازخورد را بر فرود زنان هندبالیست مشاهده کردند. نتایج نشان داد که فلکشن در لحظه برخورد و حداکثر فلکشن زانو نسبت به گروه کنترل پس از بازخورد ویدئویی افزایش پیدا کرد [22]. با وجود متفاوت بودن پروتکل تمرینی مورد استفاده، میتوان یافتههای پژوهش حاضر را همسو با نتایج این تحقیقات دانست.
تکنیک فرود مناسب بهصورت خودکار رخ میدهد. تمریناتی مانند تمرینات پلایومتریک که فرود را شبیهسازی میکنند، بدن را قادر به ساختن حرکات ایمن کرده و تأثیر مثبت بر استراتژی یادگیری عملکردی حرکت میگذارند و با بهبود تکنیک فرود، موجب کاهش نیروی عکسالعمل و پیشگیری از آسیب میشوند [23].
یک راه برای تصحیح الگوی حرکتی ناقص، استفاده از بازخورد است. دادن دستورالعمل و به کار بردن آن در برنامه تمرینی به آموزش فرود مناسب کمک میکند و همچنین توانایی استفاده از مکانیسم فیدفوروارد را بالا میبرد [24]. بازخورد کلامی، شامل دستورالعمل تمرکز داخلی و تمرکز خارجی است. در یادگیری حرکتی تمرکز خارجی، زمانی که توجه بیمار به سمت خروجی عمل یا تأثیر آن حرکت است (مانند تصور کردن ضربه به یک توپ برای تسهیلسازی اکستنشن زانو در طی راه رفتن) استفاده میشود [24].
به کار بردن دستورالعمل خارجی در کسب مهارت تأثیرگذار است و آن را بالقوه برای انتقال تمرین به فعالیت خاص و مورد نیاز ورزش و مهارتهای حرکتی پیچیده مهیا میکند؛ بنابراین دستورالعمل خارجی میتواند کنترل خودکار حرکات را افزایش داده و سبب بهبود عملکرد شود [25]. تکرار تمرینات پلایومتریک همراه با بازخورد باعث بهبود بیشتر سیستم عصبی، افزایش هماهنگی عضلات و تسهیلسازی عملکرد میشود. سازگاری بازخورد خارجی میتواند کنترل خودکار حرکات و عملکرد را افزایش دهد [27 ،26].
پروتکلهای پیشگیری و توانبخشی میتوانند با ترکیب فعالیتهای سیستم کنترل نروماسکولار فیدفوروارد و فیدبک ترکیب، موجب افزایش ثبات پویای مفاصل شوند. کنترل حرکتی فیدفوروارد جهت فعالیتهای مقدماتی عضلات به کار میرود، در حالی که کنترل حرکتی فیدبکی، فعالیت واکنشی عضله را تنظیم میکند. با استفاده از بازخورد خارجی کلامی میتوان حرکات ایمن انجام داد. به کار بردن بازخورد خارجی به صورت مشاهده حرکات صحیح یا استفاده از الگویی جهت شناسایی استراتژی میتواند سبب افزایش عملکرد پرش و فرود شود [23].
شواهد نشان میدهد که بازخورد خارجی، تأثیر مثبتی بر عملکرد و راهبردهای یادگیری عملکرد حرکتی متنوع مانند پرش عمودی و پرش طول دارد. تکنیک فرود بهتر بعد از پرش، به صورت خودکار در طی تمرین یا بازی رخ میدهد؛ بنابراین انتقال خودکار از محیط تمرینی به زمین بازی اهمیت فراوان دارد [28]. مطالعات پیشین نشان دادند که مزایای استفاده از تمرکز خارجی بیشتر از تمرکز داخلی برای افزایش تکنیک فرود ایمن است. ماکروک و همکاران یافتند که نُه هفته تمرین با تمرکز خارجی در پرش طول، به افزایش در اوج فلکشن زانو و افزایش زمان برخورد در مقایسه با تمرکز داخلی و گروه کنترل منجر شده است. فلکشن زانو در جذب انرژی طی فرود نقش مهمی ایفا میکند [26].
کاهش فلکشن زانو میتواند باعث افزایش احتمال آسیب ناشی از بارگذاری نیروهای بیش از حد بر بدن شود. از طرفی، فرود با زانوی بازشده نیروی عکسالعمل زمین را افزایش داده و افراد را در یک وضعیت با احتمال آسیب بالا قرار دهد که ناشی از تغییر سریع در انرژی جنبشی است [29]؛ بنابراین افزایش در فلکشن زانو بعد از تمرینات طی فرود میتواند پتانسیل آسیب رباط صلیبی قدامی ناشی از فرود با زانوی کاملاً بازشده را کاهش دهد. تحقیقات نشان میدهند که کاهش در زاویه فلکشن زانو (فلکشن زانو بین صفر تا سی درجه) نشاندهنده انقباض نسبتاً بزرگ عضله چهارسر است که میتواند باعث افزایش در نیروهای برشی قدامی تیبیا شود که سبب پارگی رباط صلیبی قدامی میشود [30].
از سوی دیگر، افزایش فلکشن زانو طی فرود نیروی عکسالعمل را کاهش داده و موجب فرودی آرام همراه با جذب انرژی میشود [31]. نتایج بهدستآمده از این تحقیق با نتایج تحقیق گوکلر و همکاران [24]، قاسمی پایین دهی و همکاران [32]، ترادا و همکاران [33] و هوآنگ و لین [34] همسو بود.
در این مطالعات، میزان فلکشن زانو پس از انجام تمرینات افزایش پیدا کرد و میزان نیروی عکسالعمل عمودی زمین کاهش یافت. افزایش زاویه فلکشن زانو و ران در طی پرش-فرود بدن را قادر میکند که نیروهای بیشتری در مفصل جذب کرده و ویژگیهای مکانیکی ساختارهای بافت نرم را که ثبات مفصل را فراهم میکند، افزایش دهد؛ بنابراین افزایش زاویه زانو طی فرود بهعنوان استراتژی کاهش ضربه نیز درنظر گرفته میشود [35].
با توجه به یافتهها و بحثهای صورتگرفته، به نظر میرسد افراد مبتلا به بیثباتی مزمن مچ پا نیز میتوانند از مزایای تمرینات پلایومتریک با بازخورد استفاده کنند. در این تحقیق سعی شد آزمودنیهای دو گروه آزمایش و کنترل برای انجام پروتکل یا اجتناب از تمرینات مداخلهگر توجیه شوند. با این حال، عدم کنترل کامل فعالیتهای آنها در خارج از زمان تمرین، ازجمله محدودیتهای پژوهش حاضر بود که میتواند بر نتایج مؤثر بوده باشد.
نتیجهگیری
نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تمرینات پلایومتریک همراه با بازخورد بر افزایش فلکشن زانو و کاهش نیروی عکسالعمل زمین طی فرود در بسکتبالیستهای دچار بیثباتی مزمن مچ پا تأثیر معناداری دارد؛ بنابراین افزودن تمرینات پلایومتریک همراه با بازخورد خارجی توسط مربی میتواند در برنامههای تمرینی بسکتبالیستهای دچار بیثباتی مزمن مچ پا سبب کاهش آسیب شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در اجرای پژوهش، ملاحظات اخلاقی مطابق با دستورالعمل کمیته اخلاق دانشگاه خوارزمی درنظر گرفته شده است.این مطالعه دارای کد کمیته اخلاق دانشگاه خوارزمی تهران IR.KHU.REC.1398.029 و همچنین کد کارآزمایی بالینی IRCT20191222045850N1 است.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه معین ساغری با راهنمایی سید صدرالدین شجاع الدین و مشاوره مجتبی عشرستاقی در گروه بیومکانیک و آسیبشناسی ورزشی دانشگاه خوارزمی تهران است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت یکسان داشتهاند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
References