Document Type : Original article
Authors
1 Department of corrective exercises and sport injuries, university of Guilan, Rasht, Iran
2 Department of Corrective Exercises and Sport Injuries, Faculty of Physical Education and Sport Sciences, University of Guilan, Rasht, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
Introduction
With ageing, the risk of acute and chronic diseases increases and people’s functional abilities as well as sensory and cognitive abilities decline. In addition, some changes occur in the musculoskeletal, vestibular, sensory, and visual systems. These systems are involved in maintaining balance. Falling is one of the common problems among the elderly following some diseases. In many cases, lack of balance is considered as one of the main causes of falling. Many studies have been conducted to find new and safe ways to improve the balance of the elderly. Pilates, which encourage the use of mind to control muscles, is a popular exercise. Pilates exercises are performed in static positions (standing, sitting, lying) without the need to travel and jump, and can improve endurance, balance and flexibility. Its continuous, symmetrical and controlled movements are performed in a natural range of motion with a focus on breathing. Siqueira Rodrigues et al. (2010) [17] showed a significant improvement in personal autonomy, static balance, and quality of life of older women after a Pilates exercise program. Due to a research gap in the effects of Pilates exercises on the motor function of the elderly on unstable surfaces in Iran, this study aims to compare the effects of Pilates exercises performed on stable and unstable surfaces on the functional balance and core stability of older women.
Materials and Methods
In this quasi-experimental study, the study population consists of all older women living in private nursing homes in Rasht, Iran. Of these, 36 aged range 60-75 years were selected by a convenience sampling method and randomly assigned into groups of control, Pilates on stable surface, and Pilates on unstable surface. The data were collected using Fullerton advanced balance test, timed up & go test, and McGill core endurance test. Experimental groups performed Pilates exercises for 8 weeks, while the control group performed their routine daily activities. Data were analyzed by one-way analysis of variance, t-test and Bonferroni’s post hoc test in SPSS software, version 16. The significance level was set at 0.05.
Results
The results of the analysis of variance showed a significant difference in the study variables among the three study groups. The results of Bonferroni test showed no significant difference between the groups performed exercises on stable and unstable levels. However, a significant difference was reported between the experimental and control groups (P<0.05)
Discussion
In Pilates exercises, isometric, eccentric and concentric contractions are performed in a single pattern, where the eccentric contractions are used more. These exercises can increase the orientation of the whole body for improving body awareness. Mainly, Pilates exercises with isometric contractions of the core muscles create static and dynamic stability of the whole body. In fact, this workout, while being aware of the alignment of the spine during movements, strengthens the deep postural muscles that support this alignment. Muscle contraction in the core of the body before the movement of the organs, activates the predictive postural response from the central nervous system. Therefore, the exercise program that emphasizes the stability of the core of the body can lead to improved activity prediction and thus reduced balance disorders and body sway.
The results showed that 8 weeks of Pilates exercise on stable and unstable surfaces had a significant effect on the balance and core stability of older women, where the effect of Pilates exercises on a stable surface was higher. It is recommended to use Pilates exercises on stable or unstable surfaces for older women, especially residents of nursing homes, to achieve their personal autonomy.
Ethical Considerations
Compliance with ethical guidelines
All ethical principles were considered in this study. This study has an ethical approval code from Guilan University of Medical Sciences (Code: IR.GUMS.REC.1397.151).
Funding
This article is taken from Azita Jamalzad Fallah's master's thesis under the guidance of Ali Shamsi and Dr. Parisa Sedaghati, Department of Sports Pathology and Corrective Movements, Guilan University of Medical Sciences.
Authors' contributions
All authors were equally contributed in preparing this article.
Conflict of interest
The authors declared no conflict of interest.
Acknowledgments
The authors would like to thank the staff of nursing homes in Rasht city and all seniors participated in this study.
مقدمه
با افزایش سن، خطر بیماریهای حاد و مزمن افزایش و تواناییهای عملکردی افراد و قابلیتهای حواس و ادراک آنها کاهش مییابد. با ورود به دوره سالمندی تغییراتی در عملکرد سیستمهای اسکلتی عضلانی، سیستم دهلیزی، سیستم حسی پیکری و سیستم بینایی بهعنوان سیستمهای فیزیولوژیک درگیر در تعادل رخ میدهد؛ ازاینرو یکی از مشکلات جسمانی شایع در بین سالمندان که متعاقب برخی بیماریها یا در اثر فرآیند سالمندی رخ میدهد، زمین خوردن میباشد. در بسیاری مواقع، نقصان تعادل بهعنوان یکی از علل اصلی زمین خوردن به شمار میرود [1، 2]. با افزایش امکانات پزشکی، طول عمر افراد جامعه افزایش یافته، بهطوریکه جامعه سالمندان با گسترش روزافزونی همراه است و پیشبینی شده است که تا سال2050 جمعیت سالمندان جهان نزدیک به 2 میلیارد نفر خواهد بود [3].
در دوران سالمندی، تغییرات منفی ساختاری و عملکردی و اختلال در عملکرد اندامهای بدن ازجمله عملکرد حرکتی افزایش مییابد. این درحالی است که در این دوران بهدلیل کهولت سن و کاهش فعالیت و تحرک بدنی، این افت بیشتر و بیشتر خواهد شد [4]. بنابراین افت قابل توجهی در اجرای مهارتهای حرکتی نظیر انعطافپذیری، قدرت عضلانی و کنترل تعادل بدن در این افراد بهوجود میآید [5]؛ بنابراین تغییرات همهجانبهای که در سیستم عصبی-محیطی رخ میدهد، سبب تغییر در عملکرد سیستمهای اسکلتی-عضلانی، دهلیزی، حسی-پیکری و سیستم بینایی درگیر در تعادل میشود. تغییرات بهوجودآمده در سیستمهای یادشده حفظ تعادل در افراد سالمند را با مشکل مواجه میکند و خطر سقوط را افزایش میدهد [6].
مجموعه کمری لگنی و رانی با ایجاد ثبات در ناحیه مرکزی از بیثباتی ستون فقرات جلوگیری میکند و موجب تسریع در بازگشت به وضعیت تعادل پس از اعمال اغتشاش میشود [7]. عضلات ناحیه مرکزی در بهبود عملکرد بیومکانیکی اندامها مؤثر است، بهطوریکه ازطریق افزایش تولید نیرو و کاهش بارهای مفصلی در انواع فعالیتها عمل میکند [8]. برای برخورداری از استقلال فردی و انجام فعالیتهای فیزیکی روزمره، افراد نیازمند ترکیبی از کنترل پاسچر مناسب و اجزای خاص حرکتی هستند. کنترل پاسچر یا تعادل یکی از شاخصهای میزان استقلال در انجام فعالیتهای روزمره تلقی میشود که با افزایش سن و وقوع یائسگی در زنان، همراه با افت قدرت عضلانی کاهش مییابد [9].
به نظر محققین، ضعف عضلات ناحیه مرکزی بدن میتواند موجب اختلال در انجام فعالیتهای روزمره زندگی شود. بر همین اساس نتایج تحقیقات نشان میدهد تقویت عضلات ناحیه مرکزی بدن میتواند توانایی عملکردی بدن را بهبود بخشد و افزایش توانایی عملکردی نیز موجب انجام بهتر فعالیتهای روزمره شود [10].
از پژوهشهایی که به بررسی تأثیر برنامه تمرین ثبات مرکزی بر تعادل پرداختند، میتوان به مطالعه یو و همکاران که به مقایسه تأثیر 6 هفته تمرینات پایدارکننده تنه با و بدون استفاده از یک سطح ناپایدار بر ساختار عضلات شکم و تعادل بیماران سکته مغزی پرداختند، اشاره کرد. نتایج نشان داد بهبودی قابلتوجهی در ضخامت عضله مایل داخلی، عرضی شکمی در گروه تمرین بر سطح ناپایدار علاوهبر افزایش توانایی حفظ تعادل دیده شد و پیشنهاد کردند که تمرینات تنه بر سطح ناپایدار در توانبخشی بیماران سکته مغزی مفید میباشد [11].
همچنین نتایج کیم و همکاران نشان داد تمرینات شکم بر سطح ناپایدار باعث درگیر شدن بیشتر عضلات ناحیه مرکزی و همچنین استقامت عضلات راست شکمی و مورب خارجی بهطور معناداری بیشتر بوده است. باتوجهبه این مطلب میتوان گفت که ناحیه مرکزی بدن در حالت انجام تمرین بر سطح ناپایدار از حیث فعالیت عضلانی و واحدهای حرکتی برای ایجاد ثبات در ناحیه مرکزی و انجام حرکات اندامهای فوقانی و تحتانی بیشتر فعال میشوند [12]. در همین راستا، نتایج برخی مطالعات نشان میدهد که استفاده از تمرین بر سطح ناپایدار میتواند با ایجاد چالش حسی-حرکتی در اندام تحتانی برای حفظ پاسچر و تعادل سبب بهبود حس عمقی و تعادل در افراد شد [11، 13].
تحقیقات بسیاری ضعف بیشتر تعادل زنان سالمند را در مقایسه با مردان همتای خود نشان دادهاند و اختلاف تعادل در 2 جنس، بهعنوان عاملی مهمی در زمین خوردنهای مداوم زنان سالمند در مقایسه با مردان گزارش شده است [14]. تحقیقات انجامشده در این رابطه اثر مثبت ورزش بر بهبود تعادل در سالمندان گزارش کردهاند. کاو و همکاران طی تحقیقی عنوان کردند تمرینات بدنی منظم میتواند بهطور مؤثری خطر افتادن را کاهش دهد، تحرک و ایمنی حرکتی را در زنان مسن ارتقا بخشد [15].
در سالهای اخیر استفاده از روشهای تمرینی نوین بیشتر موردتوجه قرار گرفته است. ازاینرو تمرینات پیلاتس که استفاده از فکر را جهت کنترل عضلات تشویق میکند، مورد استقبال قرار گرفته است. تمرینات پیلاتس در وضعیتهای ایستا (ایستاده، نشسته و خوابیده) و بدون طی مسافت و پرش انجام میشود و موجب بهبود استقامت، تعادل و انعطافپذیری میشود. این تمرینات پیوسته، متقارن و کنترلشده در دامنه حرکتی طبیعی همراه با تمرکز بر تنفس انجام میشود [16]. در این راستا، رودریگز و همکاران به بررسی تأثیر برنامه تمرینی پیلاتس بر روی زنان سالمند پرداختند و بهبود معناداری را در استقلال شخصی، تعادل ایستا و کیفیت زندگی زنان سالمند نشان دادند [17].
باتوجهبه موارد مطرح شده و خلاء تحقیقاتی که در بهکارگیری از سطوح ناپایدار در حین اجرای تمرینات پیلاتس بر روی عملکرد حرکتی سالمندان وجود دارد.
بنابراین در این مطالعه به مقایسه تأثیر تمرینات پیلاتس با و بدون سطح ناپایدار بر تعادل عملکردی و ثبات مرکزی تنه زنان سالمند خواهیم پرداخت.
مواد و روشها
این تحقیق از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون میباشد. جامعه آماری این تحقیق را سالمندان زن، مقیم مراکز سالمندان شهر رشت تشکیل داد. براساس تحقیقات پیشین از بین این افراد 36 نفر سالمند باتوجهبه معیارهای ورود و خروج، در محدوده سنی 60-75 سال بهصورت دردسترس بهعنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. بهطور تصادفی ساده (انتخاب شماره در لیست آزمودنیهای تحقیق) در 3 گروه تمرینات پیلاتس روی سطح پایدار (12 نفر)، تمرینات پیلاتس روی سطح ناپایدار (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند [12، 17].
معیارهای ورود شامل جنسیت زن، دامنه سنی بین 60-75 سال، عدم وجود هرگونه آسیب در اندام تحتانی ازطریق مطالعه پرونده پزشکی و مشاهده و اظهارنظر شرکتکننده، کسب نمره 24 یا بالاتر در آزمون کوتاه وضعیت ذهنی، توانایی استقلال در فعالیتهای روزانه، نداشتن مشکلاتی همچون سلامت عمومی، اختلالات نورولوژیک و عدم استفاده از عصا و ناتوانی در راه رفتن مستقل و کسب رضایتنامه آگاهانه از سالمندان برای شرکت در مطالعه بود.
معیارهای خروج شامل عدم تمایل به ادامه همکاری در تحقیق و عدم شرکت در 2 جلسه پیاپی تمرینی بود. آزمون کوتاه وضعیت ذهنی برای ارزیابی کیفیت هوشیاری با تشخیص و غربالگری دمانس استفاده میشود. حداکثر نمرات آن 30 میباشد. آزمونهای پژوهش در پیش و پسآزمون شامل ارزیابی استقامت عضلات ناحیه مرکزی، آزمون زمان برخاستن و رفتن و ارزیابی تعادل پیشرفته فولرتون بود.
آزمون کوتاه وضعیت ذهنی
این آزمون بهعنوان ابزار مناسبی برای تشخیص و غربالگری دمانس بهکار میرود. از 3 آیتم 5 امتیازی که هر آیتم آن 5 سؤال 1 امتیازی است، تشکیل شده است. 3 آیتم 3 امتیازی، 1 آیتم 2 امتیازی و 4 آیتم 1 امتیازی تشکیل شده است. آیتمهای 5 امتیازی آن شامل: جهتیابی مکانی و زمانی میباشد. آیتمهای 3 امتیازی آن شامل: اجرای دستور 3 مرحلهای (مانند بلند شو، راه برو، بشین) حافظه اخیر و حافظه فوری است. آیتم 2 امتیازی آن نامیدن 2 شیء است که هر شیء 1 امتیاز را دربر دارد. آیتمهای 1 امتیازی آن نیز شامل خواندن، نوشتن، تکرار و شکل است.
ارزیابی استقامت عضلات ناحیه مرکزی
این آزمونها شامل تست استقامت اکستنسورهای تنه، پل زدن به پهلوی راست و چپ و فلکشن تنه در زاویه 60 درجه میباشد. هدف از آزمون فلکشن تنه در زاویه 60 درجه ارزیابی استقامت عملکردی عضلات قدامی ناحیه مرکزی بدن بود. بدینصورت که فرد در حال تکیه به تختهای که در 60 درجه است، زانوهای خود را 90 درجه خم میکند و دستها به حالت ضربدر روی سینه قرار میگیرد و مچ پا توسط یار کمکی یا نوار ثابت میشود. تخته از پشت فرد دور شده، مدتزمانی که فرد این حالت را حفظ کرد، ثبت شد زاویه لگنی در حین تست با گونیامتر تحتنظر قرار داشت و به محض مشاهده تغییرات زاویه تست پایان مییافت (تصویر شماره 1) [17].
توانایی عضلات ناحیه خلفی تنه با تست تحملی اکستنسورهای تنه اندازهگیری شد. فرد به حالت دمر، طوریکه لگن در لبه تخت قرار میگرفت، دراز میکشید. فرد برای ثبات از ناحیه لگن و پا حمایت میشد و با کمک نیمکتی در جلو، دستها را ضربدری در سینه قرار میداد، یک موقعیت افقی را کسب میکرد، مدتزمانی را که فرد میتوانست این موقعیت افقی را حفظ کند به عنوان رکورد فرد ثبت شد [17]. فرد آزمون پل زدن به پهلو را به این صورت اجرا میکرد؛ در وضعیت جانبی درازکش قرار میگرفت، بهطوریکه پای بالایی در جلوی پای پایینی قرار داشت و مفاصل ران هیچ فلکشنی نداشتند. سپس فرد ران خود را بلند کرده، تنها از بازو و پای خود برای حمایت بدن استفاده میکرد و بازوی طرف مقابل نیز روی سینه قرار داشت. زمانیکه که فرد میتوانست این حالت را حفظ کند، ثبت میشد. در هر 2 طرف چپ و راست این آزمون برای ارزیابی قدرت عضلات جانب مرکزی بدن اجرا شد [17].
آزمون تعادل پیشرفته فولرتون
برای ارزیابی تعادل عملکردی از ابزار سنجش تعادل پیشرفته فولرتون استفاده شد. این آزمون دارای 10 مورد است که ابعاد مختلف تعادل را مورد ارزیابی قرار میدهد. شامل ایستادن جفت پا با چشمان بسته، دستیابی به جلو برای گرفتن شیء، بهصورت دایره کامل چرخیدن، بالا و پایین رفتن از پله، راه رفتن تاندوم، ایستادن روی یک پا، ایستادن روی فوم با چشمان باز و بسته، پرش دو پا، راه رفتن همراه با چرخش سر و کنترل پاسچر واکنشی میباشد. کمترین نمره هر آیتم صفر و بیشترین نمره 4 بود. در مجموع بالاترین امتیاز آزمون 40 میباشد. از مزایای این آزمون میتوان به ارزیابی تعادل سطح بالا و توانایی پیشگویی سقوط در سالمندان دارای سطح عملکرد بالا اشاره کرد. این آزمون برای ارزیابی ابعاد چندگانه دخیل در تعادل، طراحی شده است و هر 3 سیستم حسی، اسکلتی-عضلانی و عصبی-عضلانی را که ممکن است علت اختلال تعادل بهوجودآمده باشند، ارزیابی میکند. پایایی آزمون–باز آزمون 0/96 و پایایی بین آزمونگران 0/94-0/97 محاسبه شده است [18].
آزمون زمان برخاستن و رفتن
اﻳﻦ آزﻣﻮن ﺗﻮﺳﻂ ماتیاس در سال 1986 طراحی شد و ﻣﻘﻴﺎس اﻣﺘﻴﺎزدﻫﻲ 1 ﺗﺎ 5 دارد و دارای رواﻳﻲ و ﭘﺎﻳﺎﻳﻲ ﺑﺴﻴﺎر ﺑﺎﻻﻳﻲ اﺳﺖ [19]. آزﻣﻮن زمان برخاستن و رفتن ﺷﺎﻣﻞ ﻧﺸﺴﺘﻦ روی ﺻﻨﺪﻟﻲ، ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪن و راه رﻓﺘﻦ ﺗﺎ 3 ﻣﺘﺮ، ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ و ﺑﺎز روی ﺻﻨﺪﻟﻲ و ﻧﺸﺴﺘﻦ اﺳﺖ. ﻧﺴﺨه ﺑﻌﺪی اﻳﻦ آزﻣﻮن ﺗﻮﺳﻂ ریچاردسون در سال 1991ﻣﻄﺮح ﺷﺪ ﻛﻪ وی در آن ﺑﻪﺟﺎی ﻣﻘﻴﺎس ﻛﻤﻲ، ﻣﻘﻴﺎس زﻣﺎﻧﻲ را ﻣﻼک ﻗﺮار داد؛ ﻳﻌﻨﻲ ﻣﺪت زﻣﺎﻧﻲ را ﻛﻪ ﺷﺨﺺ اﻳﻦ ﻣﺎﻧﻮر ﺣﺮﻛﺘﻲ را از لحظه ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪن از روی ﺻﻨﺪﻟﻲ ﺗﺎ ﻧﺸﺴﺘﻦ ﻣﺠﺪد اﻧﺠﺎم ﻣﻲدﻫﺪ با کرنومتر اندازهگیری میکنند.[20] این آزﻣﻮن دارای رواﻳﻲ و ﭘﺎﻳﺎﻳﻲ ﺑﺴﻴﺎر ﺑﺎﻻﻳﻲ در ﺳﺎﻟﻤﻨﺪان و ﻏﺮﺑﺎﻟﮕﺮی اﻓﺘﺎدن اﺳﺖ [21].
پروتکل تمرینات پیلاتس
هر 2 برنامه تمرینات پیلاتس در سطح پایدار و ناپایدار بهمدت 8 هفته و 3 بار در هفته بهصورت 1 روز در میان که هر جلسه حدود 1 ساعت طول میکشید، برای گروههای آزمایش انجام شد. هر 2 گروه، یعنی گروه آزمایش اول اجرای تمرینات پیلاتس روی مت و گروه آزمایش دوم اجرای تمرینات پیلاتس بر روی فوم، تمرینات پیلاتس را بدون ابزار خاص (به جهت قابلیت اجرایی آن در شرایط مختلف و دسترسی آسان) و با حضور مربی انجام دادند. در ابتدای هر جلسه پس از فراهم کردن مقدمات جلسه تمرین شامل ارزیابی وضعیت پاسچر ازنظر حفظ صحیح راستای ستون فقرات وکنترل تنفس و نحوه درست ایستادن در کلاس پیلاتس حدود 5 دقیقه و انجام تنفس پیلاتس و حرکات کششی که همراه با توضیحات مربی، حدود 10 دقیقه اجرا میشد، شروع شد. ادامه جلسه تمرینی با انجام تمرینات اختصاصی تعدیلشده حدود 40 دقیقه ادامه مییافت. در پایان کلاس نیز سرد کردن و برگشت به حالت اولیه حدود 5 دقیقه انجام میشد. تمرینات از سطح پایین شروع و بهتدریج پیشرفت میکرد تا وقتی که که آزمودنیها قادر بودند خود را در موقعیت های مختلف کنترل کنند [22].
شدت تمرینات برای هر آزمودنی متوسط بود، بهطوریکه با ادامه تمرینات افراد بدون احساس خستگی تمرینات را با تکرار بیشتر انجام میدادند. به این صورت که تمرینات با 6 تکرار شروع میشد و با 12 تکرار پایان مییافت. درصورتیکه آزمودنی در حین انجام تمرین قادر به نگهداری پاسچر صحیح خود نبود، تمرین تعدیل میشد. این تمرینات برای هر 2 گروه، یکسان اجرا شد. در طول این مدت، گروه کنترل نیز هیچ مداخلهای دریافت نکردند. (جدول شماره 1).
در تجزیهوتحلیل دادهها از آﻣﺎر ﺗﻮﺻﻴﻔﻲ و استنباطی اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﺑـﻪمنظور بررسی نرمالیتی دادهها از آزمون شاپیرویلک استفاده شد. برای آزمون فرضیهها از تحلیل آنووا یکطرفه برای مقایسات بینگروهی و تعقیبی بونفرونی برای مقایسات دو به دوی بینگروهی و از آزمون تی همبسته برای مقایسات درون گروهی، با استفاده از نسخه 16 نرمافزار SPSS استفاده شده اﺳﺖ.
یافتهها
مشخصات فردی آزمودنیهای تحقیق، شامل میانگین و انحرافمعیار قد، وزن و سن در جدول شماره 2 ارائه شده است.
نتایج آزﻣﻮن تی زوجی نشان داد بین میانگین پیش و پسآزمون همه متغیرهای وابسته تحقیق 2 گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد. (جدول شماره 3).
نتایج آزﻣﻮن تحلیل واریانس نشان داد بین 3 گروه تحقیق تفاوت معناداری وجود دارد (جدول شماره 4)، نتایج آزمونهای تعقیبی بونفرونی نشان داد بین گروههای تمرینات بر سطح پایدار و ناپایدار تفاوت معناداری وجود ندارد.
(جدول شماره 5)با این حال، بین گروههای تجربی و گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده شد (P<0/05).
بحث
هدف از پژوهش حاضر، تأثیر تمرینات پیلاتس در سطح پایدار و ناپایدار بر تعادل عملکردی و ثبات مرکزی تنه زنان سالمند بود. نتایج بهدست آمده از پژوهش حاضر نشان داد، تمرینات پیلاتس روی سطح پایدار و ناپایدار در مقایسه با گروه کنترل بر تعادل عملکردی و استقامت عضلانی ناحیه مرکزی (ثبات مرکزی) زنان سالمند تأثیر معناداری داشته است. اثرگذاری تمرینات در هر 2 گروه آزمایش میتواند نشاندهنده قدرت محتوای تمرینی پیلاتس ارائهشده در این تحقیق باشد که بر متغیرهای تحقیق در هر 2 گروه تمرینی در سطح پایدار و ناپایدار اثرگذار بوده است.
در تأیید نتایج این تحقیق، شارون و همکاران به اثربخشی تمرینات پیلاتس در مقایسه با تمرینات سنی بر تعادل و سقوط سالمندان ساکن در مراکز سالمندان پرداختند. هر 2 گروه بهمدت 12 هفته 2 بار در هفته و هر بار 1 ساعت تمرین کردند. نتایج تفاوت معناداری بین نتایج تعادل در هر 2 گروه مشاهده شد.
همچنین گروه پیلاتس بهبود معناداری در مقیاس اطمینان تعادلی خاص نشان داد. این محققین بیان کردند که اگرچه هر 2 برنامه پیلاتس و برنامه تعادل سنتی در بهبود تعادل مؤثر هستند، اما نتایج بهبود تعادل بیشتری را در گروه پیلاتس نشان دادند [23]. در همین راستا میتوان به تحقیق ناتالی و همکاران که به بررسی تأثیر 12 هفته تمرینات منتخب پیلاتس بر تعادل عملکردی در زنان سالمند پرداختند، اشاره کرد. نتایج نشان داد تمرینات منتخب پیلاتس، تعادل پویا، قدرت اندام تحتانی و مسافت راه رفتن را در سالمندان بهبود میبخشد. بنابراین ممکن است این نوع ورزش بهطور بالقوه برای حفظ آمادگی جسمانی در سالمندان مؤثر باشد [24]. از سوی دیگر، عدم تفاوت بین 2 نوع سطح تمرینی بهکاربرده شده، شاید به این دلیل باشد که 2 سطح پایدار و ناپایدار درنظر گرفتهشده، تفاوت چندانی نداشتند و محتوای برنامه تمرینی کامل و مؤثر بوده است.
در تحقیق دیگری رولر و همکاران به بررسی تأثیر تمرینات تعدیلشده پیلاتس در کاهش خطر سقوط در سالمندان بر روی 4 فاکتور دخیل در سقوط (تعادل، تحرکپذیری، خود کارآمدی و دامنه حرکتی فعال) در سالمندان 65 ساله و بالاتر در معرض خطر سقوط در مقایسه با گروه کنترل پرداختند. نتایج نشان داد تمرینات منتخب پیلاتس منجر به کاهش خطر سقوط شده و بهبود قابلملاحظهای در تعادل استاتیک و پویا، عملکرد حرکتی، تعادل خودکارآمد و دامنه حرکتی اندام تحتانی در سالمندان داشته است [25].
در تناقض با نتایج این تحقیق میتوان به مطالعه گابیزون و همکاران که به بررسی تأثیر تمرینات پیلاتس بر روی سطح پایدار بر کنترل تعادل و وضعیت سلامتی سالمندان پرداختند، اشاره کرد. تمرینات پیلاتس 36 جلسه در گروه آزمایش انجام شد، اما گروه کنترل هیچگونه مداخلهای نداشتند. نتایج نشان داد تفاوتی بین گروه پیلاتس و کنترل در پایداری وضعیتی و میزان تعادل عملکردی پایه و یا وضعیت سلامتی وجود نداشت و علت را عدم اختصاصیبودن تمرینات پیلاتس بیان کردند. بنابراین بهبودی در حفظ تعادل یا تعادل عملکردی در سالمندان مستقل مشاهده نشد [26].
ازآنجاییکه در تمرینات پیلاتس انقباضات ایزومتریک و اکسنتریک و کانسنتریک بهصورت یک الگو انجام میشود که انقباضات اکسنتریک بیشترین کاربرد را دارد [27]، این تمرینات شامل افزایش موقعیتیابی کل بدن با هدف بهبود آگاهی بدن است. بهطور عمده تمرینات پیلاتس با انقباضهای ایزومتریک عضلات ناحیه مرکزی مسئول ایجاد ثبات ایستا و پویای بدن میباشد [28]. درواقع، این روش تمرینی ضمن آگاهی از راستای ستون مهرهها حین حرکات، موجب تقویت عضلات پاسچرال عمقی که این راستا را حمایت میکنند، میشود [28]. بهعلاوه شروع انقباض عضلات ناحیه مرکزی قبل از حرکت اندامها، موجب فعالشدن پاسخ پیشبینی پاسچری از سوی سیستم عصبی مرکزی میشود؛ بنابراین برنامه تمرینی که بر جنبههای ثبات ناحیه مرکزی تأکید بیشتری دارد، منجر به بهبود پیشبینی فعالیت و درنتیجه کاهش اختلال تعادل و نوسان مرکزی میشود [29].
در این راستا، مطالعه یونگ کانگ و همکاران تمرینات اختصاصی ناحیه مرکزی بدن را بر روی ثبات و توزیع وزن در سالمندان بررسی کردند [28]،که نتایج آنها با نتایج مطالعه حاضر همسو بوده است. همچنین مطالعه بیکران و همکاران نیز به بررسی تأثیر 16 هفته تمرینات پیلاتس بر ثبات ناحیه مرکزی پرداختند [22] که نتایج مطالعه آنها با نتایج مطالعه حاضر در بهبود استقامت عضلات ناحیه مرکزی همسو بوده است.
از طرف دیگر، تمرین بر روی سطح ناپایدار یا تخته تعادل ازطریق جابهجایی مرکز ثقل، زمینه بیثباتی فرد را فراهم میکنند. ماهیت پویای تمرین بر سطح ناپایدار میتواند وضعیت بدن، تعادل، هماهنگی، آگاهی بدن، انعطافپذیری و قدرت را ارتقا دهد. بیثباتی سطح، موجب فعالشدن سریع عضلات کوچک کنترل قامت میشود که اغلب در تحریک حسیعمقی و سیستم حسی پیکری برای بهبود توانایی تعادل ایستا استفاده میشود. همچنین این نوع تمرین ممکن است نسبت به تمرینات بر روی سطح ثابت، تعداد بیشتری از واحدهای حرکتی عضلات ثباتدهنده را تحریک کند. همچنین تمرین بر سطح ناپایدار، موجب فعالشدن برخی از مناطق ساقه مغز، سیستم دهلیزی و مخچه میشود که منجر به کنترل بدن و حفظ پاسچر میشود. بنابراین پرداختن به این موضوع که تعادل میتواند نقش بسیار مهمی در حفظ استقلال، پیشگیری از افتادن و زمینگیر شدن در این دوره از زندگی داشته باشد، ضروری است [31].
از نتایج این تحقیق میتوان به تأثیر مناسب تمرینات در هر 2 گروه آزمایش بر متغیرهای تحقیق اشاره کرد که میتواند نشاندهنده محتوای مناسب تمرینی پیلاتس ارائهشده در این تحقیق باشد؛ بهطوریکه تغییرات ناشی از کاربرد سطح پایدار یا ناپایدار در نتایج بین گروههای آزمایش مشاهده نشد. باوجودیکه تحقیقات نشان میدهد تمرین بر روی سطح ناپایدار یا تخته تعادل از طریق جابهجایی مرکز ثقل، زمینه بیثباتی فرد را فراهم میکنند. ماهیت پویای تمرین بر سطح ناپایدار میتواند وضعیت بدن، تعادل، هماهنگی، آگاهی بدن، انعطافپذیری و قدرت را بیشتر ارتقا دهد. پیشنهاد میشود در تحقیقات آینده اثر 6 هفتهای این تمرینات مقایسه شود. از طرفی، ماندگاری تأثیر بعد از گذشت 1 یا 2 ماه بیتمرینی تحتتأثیر این تمرینات با کاربرد سطح پایدار یا ناپایدار مقایسه شود. ازجمله محدودیتهای این تحقیق میتوان به عدم امکان مقایسه تأثیر این تمرینات در جنسیت مختلف و پیگیری ماندگاری اثر تمرینات نام برد.
نتیجهگیری
باتوجهبه نتایج مطالعه حاضر بهبود ثبات ناحیه مرکزی و تعادل عملکردی در افراد سالمند را با اجرای تمرینات پیلاتس این گونه میتوان توجیه کرد که یکی از اصلهای پیلاتس تمرکز بر ورزش در ناحیه مرکزی بدن دارد، بنابراین توصیه میشود برای دستیابی هرچه بیشتر سالمندان به استقلال فردی از تمرینات پیلاتس با و بدون استفاده از سطح ناپایدار برای سالمندان بهویژه ساکنین در مراکز سالمندان که بهدلیل کمتحرکی از استقلال فردی کمتری برخوردارند، استفاده کنند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در اجرای این پژوهش کلیه ملاحظات اخلاقی در نظر گرفته شده است. این مطالعه دارای کد اخلاق IR.GUMS.REC.1397.151 از دانشگاه علوم پزشکی گیلان میباشد.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه کارشناسیارشد آزیتا جمالزاد فلاح با راهنمایی دکتر علی شمسی و دکتر پریسا صداقتی گروه آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی، پردیس دانشگاهی-دانشگاه گیلان میباشد.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت یکسان داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از کلیه شرکتکنندگان در این مطالعه و مسئولین مراکز سالمندان شهر رشت برای همکاری در انجام پژوهش، قدردانی میشود.
References