Document Type : Original article
Authors
1 Department of Sport Injury and Corrective Exercise, Faculty of Physical Education and Sport Sciences, University of Guilan, Rasht, Iran.
2 Department of Physiotherapy, Faculty of Physical Education and Sport Sciences, University of Guilan, Rasht, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
Introduction
One of the characteristics of athletes is their posture, which distinguishes them from others [1]. To achieve progress, athletes should have long-term training [2]. Therefore, they are prone to some types of postural deformity depending on the type of sports activity [2, 3], which may lead to a wide range of disorders [4]. Since the scapula bones are connected to the spine by muscles and ribs, it can be expected that any change in the position of the spine and shoulder girdle can lead to a change in the position of the shoulder [5, 6]. In this regard, various studies people with shoulder impingement or healthy people, including overhead athletes have emphasized the asymmetry of the shoulders [7, 8, 9].
The trunk and upper limbs are involved in performing most of the Wushu techniques. Given that repeated punches at different angles in a bent position may cause changes in the position of the shoulder, considering the key role of the spine, the shoulder complex, and scapula bone in Wushu sport, and since the body position adopted in Wushu sport can affect the physical condition of the athletes, and there is no research to examine the position of the scapula bone and its lateral movement among Wushu athletes, this study aims to investigate the position of scapular bones and their lateral movement in professional Wushu athletes in Iran compared to non-athletes.
Materials and Methods
This is a quasi-experimental study. The statistical population consists of professional Wushu athletes and non-athletes in Iran. Using a convenience sampling method, 27 wushu athletes and 27 healthy non-athletes were selected. Athlete had at least 6 years of experience and a medal a national or international competitions with no any specific injuries in the upper or lower limbs. Non-athletes were not active in any sports. The measurements were done in one month. Before conducting the study, necessary explanations about the tests were given to the subjects, and they all declared their consent to participate in the study. Before the measurements, none of the subjects performed heavy exercise.
A tape measure was used to assess the body height, and a digital scale was used to measure the body weight. The body mass index was calculated using the formula of weight (kg) divided by the height squared (m). To evaluate the kyphosis angle, a flexible ruler was used, and the forward shoulder was determined by the photographic method. Furthermore, the scapulohumeral rhythm was determined with the lateral scapular slide test. The comparisons of forward shoulder angle, kyphosis angle, lateral movements of the shoulders, and lateral movements of the right and left scapula were done by the independent t-test. Also, Pearson’s correlation test was used to investigate the relationship between kyphosis angle and shoulder forward with scapulohumeral rhythm.
Results
The results related to the forward shoulder angle, kyphosis angle, interscapular distance, and lateral movements of the dominant and non-dominant scapula for the two study groups in different angles of arm abduction using independent t-test are presented in Table 1.
According to the results of independent t-test in Table 1, there was a significant difference in the scapulohumeral rhythm in the dominant and non-dominant shoulders, kyphosis angle, and forward shoulder angle in two groups where the angles of forward shoulder and kyphosis were higher in the athletes than in non-athletes. Moreover, the distance between the scapulae and the spinous processes was greater in the athletes than in non-athletes.
Discussion
There is a significant difference in the forward shoulder angle, kyphosis angle, and scapulohumeral rhythm between Wushu athletes and non-athletes, indicating the presence of musculoskeletal disorders in Wushu athletes. There is a significant relationship between the increase in the forward shoulder and kyphosis angles and the scapulohumeral rhythm. Moreover, in non-athletes, there is a significant difference in the distance of the two dominant and non-dominant scapulae with the spinous processes in the arm abduction angles of 0 and 45 degrees.
Ethical Considerations
Compliance with ethical guidelines
All ethical principles are considered in this article.
Funding
This research did not receive any specific grant from funding agencies in the public, commercial, or not-for-profit sectors.
Authors' contributions
All authors contributed equally in preparing all parts of the research.
Conflict of interest
The authors declared no conflict of interest.
Acknowledgments
All Wushu athletes and non-athlete students who helped the researchers in this research are thanked and appreciated.
مقدمه
ورزشکاران با تیپها و وضعیتهای بدنی خاص رشته ورزشی قابل شناسایی هستند و یکی از مشخصههای ورزشکاران، وضعیت بدنی آنهاست که آنها را به شکل برجستهای از دیگران متمایز میکند [1]. ورزشکاران برای رسیدن به هرگونه پیشرفت، باید وارد برنامههای طولانیمدت تمرینی شوند [2] که ممکن است هر ورزشکار بسته به نوع فعالیت ورزشی، مستعد نوع خاصی از ناهنجاریها یا انحرافات پاسچرال کوچک و جزئی شود که برای آن ورزش مناسب است [2، 3] و این انحرافات وضعیتی، ممکن است به طیف وسیعی از اختلالات منجر شود [4].
انحرافات پاسچرال معمولاً بهتنهایی صورت نمیگیرند و بر ساختارهای پیرامونی خود نیز تأثیر میگذارند [4]. ازآنجاکه استخوانهای کتف هم بهوسیله عضلات و هم ازطریق دندهها با ستون فقرات ارتباط دارند، پس امکان دارد هرگونه تغییر در وضعیت ستون فقرات (بهویژه تغییر ستون فقرات سینهای) و کمربند شانه به تغییر در وضعیت قرارگیری کتف بیانجامد [5, 6] که در همین راستا و در تحقیقات مختلف که بر روی جمعیتهای دارای علائم ایمپینجمنت شانه یا افراد سالم و همچنین در ورزشکاران دارای حرکات دست بالای سر انجام شده، محققان بر نبود تقارن کتفها تأکید کردند [7, 8, 9]. در همین راستا، قمری و همکاران به تفاوت در فاصله استخوانهای کتف کشتیگیران آزادکار، فرنگیکار و افراد غیرورزشکار تأکید کردند [10].
زاویه کتف حدود 30 تا 45 درجه از صفحه فرونتال متمایل است که به آن صفحه کتف اطلاق میشود [11]. عضلاتی که کتف را ثابت نگه میدارند به لبه میانی کتف متصل میشوند، درنتیجه وضعیت آن را کنترل میکنند. ثباتدهندههای اصلی کتف متوازیالاضلاع، بالابرنده کتف، ذوزنقه و دندانهای قدامی هستند. این ساختار عمدتاً حرکت کتف را در تمام انقباضات هماهنگ کمکی و جفت نیروها کنترل میکند تا عضلاتی که حرکت یا وضعیت مفصل یا بخشی از بدن را کنترل میکنند، جفت شوند [12].
اهمیت وضعیت قرارگیری کتف روی قفسه سینه به این دلیل است که تغییر وضعیت نرمال آن موجب افزایش کایفوز پشتی، اختلال بیومکانیکی در عضلات ناحیه اسکاپولاتوراسیک [13]، کاهش فضای زیر آخرومی، تغییر در ترتیب حرکات اندام فوقانی، بروز اختلالات حرکتی و همچنین اختلالات مفصل شانه میشود. درواقع، ناتوانی کتف در حفظ وضعیت و اختلال در ارتباطش با مفصل شانه و عضلات مرتبط، موجب آسیب یا پاسچر غیرنرمال خواهد شد [14]. با دور و نزدیک شدن فاصله استخوانهای کتف نسبت به یکدیگر وضعیتهای مختلف بدنی همانند وضعیت سینهکبوتری، وضعیت شانه گرد و بیثباتی مفصل گلنوهومرال گزارش شده است [6]. دامنه طبیعی زاویه قوس پشتی 20 تا 40 درجه و میزان طبیعی زاویه شانهبهجلو 52 درجه است [4].
مطالعات نشان دادهاند ورزشکاران بیشتر از غیرورزشکاران مستعد ابتلا به انحرافات پاسچری هستند [15, 16]. پدیده سازگاری منفی دستگاه اسکلتی با نیازهای حرکتی و مهارتهای ورزشکاران، بهویژه در ورزشکاران قهرمانی و حرفهای موضوع مهم و قابلمطالعهای است که توجه محققین را در سالهای اخیر به خود جلب کرده است [15, 16]. در همین راستا، مطالعات متنوعی بر روی ورزشکاران رشتههای ورزشی مختلف انجام شده و نتایج متفاوتی از این بررسیها به دست آمده است.
در این راستا، صادقی و همکاران در تحقیقی که بر روی ووشوکاران انجام دادند، تفاوت معناداری بین کایفوز، لوردوز و سربه جلوی 3 گروه ورزشکاران حرفهای، مبتدی و غیرورزشکاران (0/01˂P) گزارش کردند [15]. همچنین دوماراتزکی و همکاران به وجود هایپرکایفوز در ورزشکاران رشته کیکبوکسینگ اشاره کردند [17] و گرابرا به وجود سربهجلو و کایفوز در ورزشکاران رشته والیبال اشاره کرده است [18].
ورزش ووشو یکی از ورزشهایی است که در آن دستها در جلوی بدن کار میکند. ورزش ووشو، 2 بخش تالو (حرکات نمایشی) و ساندا (مبارزه) دارد. در بخش مبارزه ووشو، حرکاتی مانند حرکات دست و پا در گارد صورت مانند ورزشکاران بوکس و تکواندو، حرکات پاها در گارد پا مانند ورزشکاران تکواندو و همچنین فنون کشتی وجود دارد که تکرار آنها میتواند ناهنجاریهای جسمانی مختلفی بهدنبال داشته باشد [19] که این ناهنجاریها ممکن است نداشتن تعادل عضلانی و تغییر در قدرت و استقامت برخی عضلات و تغییر در دامنه حرکتی برخی مفاصل را درپی داشته باشد. درزمینه ارتباط بین ناهنجاریهای تنه و کمربند شانه با قدرت، استقامت و انعطافپذیری، تحقیقات متفاوتی انجام شده است که در ارتباط با کایفوز استراتون به وجود ارتباط بین ضعف عضلات اکستنسور پشتی و هایپرکایفوز اشاره کردند [20]. باتوجهبه اینکه در انجام بیشتر فنون رشته ووشو، ناحیه تنه و اندام فوقانی درگیر هستند و ضربات مکرر دست در زوایای مختلف در وضعیت خمیده ممکن است در وضعیت قرارگیری کتف تغییراتی ایجاد کند و باتوجهبه نقش کلیدی ستون فقرات، مجموعه مفصل شانه و استخوان کتف در این ورزش و ازآنجاکه وضعیت بدنی اتخاذشده در ووشو میتواند بر وضعیت بدنی این ورزشکاران تأثیر بگذارد و همچنین تحقیقی مشاهده نشده تا وضعیت قرارگیری استخوان کتف و حرکت جانبی آن بین ووشوکاران را محقق بررسی کند، در این مطالعه به بررسی وضعیت قرارگیری استخوانهای کتف و حرکت جانبی آنها در ووشوکاران حرفهای و مقایسه آن با افراد غیرورزشکار پرداخته شده است.
مواد و روشها
تحقیق حاضر نیمهتجربی است و جامعه آماری آن را ووشوکاران حرفهای و افراد غیرورزشکار تشکیل دادند که نمونه آماری این پژوهش بهصورت دردسترس انتخاب شده که شامل 27 نفر ووشوکار و 27 نفر غیرورزشکار سالم بود. آزمودنیهای ورزشکار حداقل 6 سال سابقه تمرین و عنوان ملی یا بین المللی در رشته ووشو داشتند و آسیب خاصی در اندام فوقانی یا تحتانی اثرگذار بر نتایج تحقیق نداشتند و افراد غیرورزشکار نیز در هیچیک از رشتههای ورزشی فعال نبودند. اندازهگیریها در بازه زمانی 1ماهه انجام شد.
قبل از انجام آزمونها، توضیحات لازم در مورد ارزیابیها به آزمودنیها داده شد و تمام آزمودنیها با رضایت کامل در تحقیق شرکت کردند. پیش از اندازهگیریها، هیچیک از آزمودنیها تمرین سنگینی انجام ندادند. برای ارزیابی قد از متر نواری و برای سنجش وزن از ترازوی دیجیتال استفاده شد و شاخص توده بدنی نیز ازطریق فرمول وزن برحسب کیلوگرم تقسیم بر مجذور قد برحسب متر محاسبه شد.
ارزیابی کایفوز
جهت ارزیابی کایفوز، خطکش منعطف بر روی ستون فقرات قرار داده شد. سپس نقاط مشخصشده (مهره دوم و دوازدهم پشتی) روی ستون فقرات، بر روی خطکش منتقل شدند. درانتها، خطکش با احتیاط از روی ستون فقرات جدا شده و روی کاغذ موردنظر قرار داده شد و نقاط موردنظر مشخص شدند. فاصله 2 نقطه L و عمق انحنا H بهوسیله خطکش اندازهگیری شد و سپس با استفاده از فرمول شماره 1 زاویه کایفوز محاسبه شد [21].
نُرم طبیعی زاویه کایفوز 40 درجه گزارش شد که بیشتر از آن نشاندهنده افزایش زاویه کایفوز است (تصویر شماره 1-الف) [19].
ارزیابی شانهبهجلو
برای ارزیابی شانهبهجلو از روش فوتوگرافی استفاده شد. برای اندازهگیری زاویه شانهبهجلو در این روش، ابتدا 2 نشانه آناتومیکی برجستگی آکرومیون سمت راست و زائده خاری مهره هفتم گردنی مشخص و با لندمارک نشانهگذاری شد. سپس از آزمودنی خواسته شد تا در محل تعیینشده کنار دیوار (در فاصله 23 سانتیمتری) طوری بایستد که بازوی چپ وی به سمت دیوار باشد. آنگاه، سهپایه عکسبرداری که دوربین دیجیتال نیز روی آن قرار داشت، در فاصله 265 سانتیمتری دیوار قرار گرفت و ارتفاعش در سطح شانه راست آزمودنی تنظیم شد. در چنین شرایطی از آزمودنی درخواست شد تا 3 بار به جلو خم شود و 3 بار نیز دستهایش را به بالای سر ببرد و سپس بهصورت راحت و طبیعی بایستد و به دلخواه نقطهای فرضی را روی دیوار مقابل نگاه کند (چشمها در راستای افق). آزمونگر پس از 5 ثانیه مکث، اقدام به گرفتن عکس از نمای نیمرخ بدن کرد. درنهایت، عکس مذکور به رایانه منتقل و با نرمافزار اتوکد، زاویه خط واصل مهره هفتم گردنی و زایده آکرومیون با خط عمود (زاویه شانهبهجلو) اندازهگیری شد [22]. نُرم طبیعی زاویه شانهبهجلو 52 درجه گزارش شده که بیشتر آن نشاندهنده افزایش زاویه شانهبهجلو است (تصویر شماره 1-ب) [23].
ارزیابی ریتم حرکتی کتفی بازویی
پس از ارزیابی کایفوز و شانهبهجلو از آزمودنیها خواسته شد پشت به آزمونگر قرار گیرد. سپس زوایای تحتانی کتفهای آزمودنیها بهعنوان نقطه مرجع، علامتگذاری شد و فاصله 2 زاویه تحتانی با استفاده از متر نواری (میانگین 3 اندازهگیری) اندازهگیری و ثبت شد (تصویر شماره 1-ج). برای ارزیابی حرکت جانبی و تقارن استخوانهای کتف از آزمون حرکت جانبی استخوان کتف در زوایای صفر، 45 و 90 درجه استفاده شد [24, 25] که ضریب همبستگی 0/91-0/92 درصد دارد (تصویر شماره 1-ج، د، ه) [26]. این اندازهگیریها برای هر 2 کتف چپ و راست انجام شد.
تحلیل اماری
تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نسخه 24 نرمافزار SPSS انجام شد. از آزمون شاپیرو ویلک برای ارزیابی نرمال بودن توزیع دادهها استفاده شد. باتوجهبه اینکه نتایج آزمون شاپیرو ویلک معنادار نبود، درنتیجه توزیع دادهها نرمال بود. بهمنظور مقایسه شانهبهجلو، کایفوز و حرکت جانبی کتفها در 2 گروه و مقایسه حرکت جانبی 2 کتف راست و چپ هر گروه آزمودنی از آزمون تیمستقل استفاده شد. همچنین جهت بررسی ارتباط بین کایفوز و شانهبهجلو با ریتم حرکتی کتفی بازویی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافتهها
اطلاعات فردی و میانگین متغیرهای اندازهگیریشده در جدول شماره 1 گزارش شده است.
همچنین نتایج اطلاعات مربوط به تفاوت شانهبهجلو، کایفوز، فاصله 2 کتف از یکدیگر و حرکات جانبی کتف برتر و غیربرتر بین 2 گروه ووشوکار و افراد غیرورزشکار در زوایای مختلف ابداکشن شانه که با آزمون تیمستقل ارزیابی شده، در جدول شماره 2 بیان شده است.
علاوهبرآن در جدول شماره 3،یافتههای مربوط به بررسی تفاوت حرکت جانبی کتف برتر و غیربرتر در زوایای 0، 45 و 90 درجه ابداکشن بازو در هر 2 گروه گزارش شد.
در جدول شماره 4 نیز نتایج مربوط به بررسی ارتباط بین کایفوز و ریتم حرکتی کتفی بازویی و نیز ارتباط بین شانهبهجلو و ریتم حرکتی کتفی بازویی گزارش شده است.
نتایج آزمون تیمستقل نشان داد بین ویژگیهای فردی 2 گروه تفاوت معناداری وجود ندارد.
براساس جدول شماره 2، نتایج آزمون تیمستقل نشان داد در ریتم حرکتی کتف در دست برتر و غیربرتر، کایفوز و شانهبهجلو در 2 گروه ووشوکاران سطح ملی و افراد غیرورزشکار اختلاف معناداری وجود دارد، بهصورتی که میزان زاویه شانهبهجلو و کایفوز در ووشوکاران بیشتر از افراد غیرورزشکار بود. همچنین فاصله کتفها از ستون مهره نیز در گروه ووشوکار بیشتر از گروه غیرورزشکار بود.
براساس جدول شماره 3، نتایج آزمون تیمستقل در مقایسه ریتم حرکتی کتف برتر و غیربرتر در 2 گروه نشان داد در افراد غیرورزشکار در زوایای صفر و 45 درجه تفاوت معناداری بین سمت برتر و غیربرتر وجود دارد، بهصورتی که براساس میانگین فاصله کتف برتر از ستون مهره بیشتر از فاصله کتف غیربرتر است، اما در گروه ووشوکاران این تفاوت ازنظر آماری معنادار نیست.
نتایج جدول شماره 4 نشاندهنده وجود ارتباط معنادار بین شانهبهجلو و ریتم حرکتی کتفی بازویی و نیز کایفوز و ریتم حرکتی کتفی بازویی است. بهصورتی که با افزایش شانهبهجلو و کایفوز فاصله کتفها از ستون مهره در حالت صفر درجه، 45 درجه و 90 درجه افزایش مییابد.
بحث
نتایج مطالعه حاضر نشاندهنده وجود تفاوت معنادار بین میزان زاویه شانهبهجلو، کایفوز و ریتم حرکتی کتفی بازویی در 2 گروه ووشوکار و غیرورزشکار بود، بهصورتی که بیانکننده وجود اختلالات اسکلتیعضلانی در ووشوکاران است. همچنین نتایج نشاندهنده وجود ارتباط معنادار بین افزایش زاویه شانهبهجلو و کایفوز با ریتم حرکتی کتفی بازویی بوده است. علاوهبراین مشخص شد در افراد غیرورزشکار بین فاصله 2 کتف برتر و غیربرتر تا ستون مهره در زوایای صفر درجه و 45 درجه تفاوت معناداری وجود دارد.
به عقیده سهرمن، حرکات مناسب عملکردی و سیستمهای عضلانیاسکلتی تأثیر متقابلی بر یکدیگر دارند [4] و همانگونه که در این تحقیق نیز مشاهده شد، گاهی قرار گرفتن در وضعیتی ثابت برای مدت طولانی یا انجام حرکات تکراری سبب دور شدن فرد از وضعیت طبیعی شده و امکان ایجاد ناهنجاری و بهدنبال آن آسیب وجود دارد. ازطرفی، حرکاتی که فرد انجام میدهد نیازمند حرکت چند مفصل مجاور هم بوده که سازگاریهای بافتی نامطلوب میتواند عملکرد مناسب را تحتتأثیر قرار دهد. درنتیجه این سازگاریها میتواند مشکلساز باشد. ازاینرو، انجام حرکت در جهت مناسب میتواند احتمال ایجاد اختلالات حرکتی را از بین ببرد و سلامت سیستم اسکلتیعضلانی را تأمین کند [4].
در همین زمینه، بیان شده که تمرینات اختصاصی رشتههای ورزشی مختلف میتواند سبب تغییرات پاسچرال متناسب با رشته ورزشی در ورزشکاران شود [15]. علت اصلی تفاوت شانهبهجلو و کایفوز ووشوکاران و افراد غیرورزشکار در تحقیق حاضر احتمالاً مربوط به حالت تنه و ستون فقرات و گارد خمیده ووشوکاران هنگام مسابقه و تمرین است، بهطوریکه ووشوکاران بهمنظور ستیابی به امتیاز و دفاع ضربات مشت و پای حریف دستها را جلوی صورت نگهداشته و تنه را به جلو خم میکنند؛ بنابراین در طولانیمدت و هنگام تمرین و مسابقه، حالت خمیده به جلو در این ورزشکاران بهعنوان پاسچر غالب میتواند یکی از عوامل مهم در ارتباط با شانهبهجلو و کایفوز سینهای افزایش یافته در این گروه نسبت به غیرورزشکاران باشد.
ازسویدیگر، افزایش کایفوز سینهای در گروه ووشوکاران را میتوان با یک نظریه توضیح داد. فشار بر قسمت قدامی مهره در اثر پاسچر خمیده در درازمدت به تغییر شکل قسمت قدامی مهره منجر میشود که در این زمینه میتوان به قانون ولف و بهطورکلی در ارتباط با استخوان به قانون ولکمن درباره مهرهها و بهویژه صفحه رشد آنها اشاره کرد. براساس قانون ولف، استخوان، شکل خارجی و ساختار داخلی خود را با فشار اعمالشده بر آن منطبق و سازگار میکند [3].
نگهداشتن دستها در جلوی بدن و وضعیت خمیده به جلو در ووشوکاران موجب افزایش فشار در قسمت قدامی مهرهها در مقایسه با قسمت خلفی آنها میشود که بهویژه اگر ووشوکار جوان باشد، این فشار میتواند بر روی اپیفیز مهرهها اثر بگذارد و به کاهش رشد در ناحیه قدامی بیانجامد. در همین راستا، دوماراتزکی و همکاران، شرکت در ورزش کیکبوکسینگ را بهعلت فعالیت مکرر دستها در جلوی بدن در ایجاد ناهنجاری هایپرکایفوز عامل مؤثری دانستند [17]. بهنظر میرسد شرکت در ورزش ووشو و انجام تمرینات آن بتواند موجب ایجاد اختلالات اسکلتیعضلانی همچون افزایش زاویه کایفوز و شانهبهجلو شود.
نتایج دیگر تحقیق حاضر نشان داد فاصله استخوانهای کتف در ووشوکاران (17/23 سانتیمتر) بهطور معناداری بیشتر از افراد غیرورزشکار (15/27 سانتیمتر) است (0/001˂P). قمری و همکاران نیز در تحقیقی که در آن به مقایسه کایفوز سینهای و وضعیت قرارگیری استخوان کتف کشتیگیران آزادکار و فرنگیکار سطح ملی با غیرورزشکاران پرداختند، نشان دادند فاصله استخوانهای کتف در کشتیگیران آزادکار بیشتر از فرنگیکاران و افراد غیرورزشکار بود. آنها در تحقیق خود دلیل این امر را نوع سبک تمرینی و مسابقه دانستهاند [10] که در تحقیق فعلی نیز این امر میتواند از دلایل این موضوع باشد.
درزمینه عوارض دیسکینزیس کتف، تغییر در وضعیت قرارگیری کتف و تغییرات مرتبط با حرکت آن نیز هیکی و همکاران نشان دادند این اختلالات خطر بروز درد شانه در آینده را در ورزشکاران بدون علامت تا 3 درصد افزایش میدهد [27]. باتوجهبه تأثیر تغییرات ریتم حرکتی کتف بر کاهش کارایی و اثر آن بر افزایش درد و احتمال ایجاد آسیب شانه، مدیریت و اصلاح ریتم حرکتی کتف در جهت کاهش این خطرات مهم و اساسی است.
از یافتههای دیگر این تحقیق، نتایج آزمون حرکت جانبی استخوان کتف درخصوص فاصله استخوانهای کتف از ستون فقرات در وضعیتهای صفر درجه، 45 درجه و 90 درجه بوده که در هر 3 وضعیت و در دستهای برتر و غیربرتر تفاوت معناداری در ووشوکاران در مقایسه با افراد غیرورزشکار وجود داشت. همانطورکه گفته شد، نحوه وضعیت قرارگیری کتف بر قفسه سینه تأثیر میگذارد، وضعیت غیرطبیعی آن موجب اختلال در حرکت میشود و این تغییرات بیومکانیکی حاصل از راستای غیرطبیعی میتواند نیروی واردآمده بر مفصل، کارایی مکانیکی عضلات و کارکرد حس عمقی را تحتتأثیر قرار دهد [28].
کیبلر و سیاسیکا نیز به وجود تغییرات ریتم حرکتی کتف در ورزشکاران با فعالیت دست بالای سر اشاره کردند [29] و هیکی و همکاران شرکت در ورزشهایی با کارکرد دستها در جلوی بدن و بالای سر را در ایجاد تغییرات ریتم حرکتی کتف مؤثر دانستند [27].
ازطرفدیگر، در افراد غیرورزشکار نشان داده شد که فاصله کتف در سمت دست برتر در زاویه صفر و 45 درجه نسبت به کتف سمت غیربرتر بیشتر است که نتایج بهدستآمده با نتایج تحقیقات مختلفی که بر روی افراد غیرورزشکار و سالم انجام شده، همراستاست [8، 9]، اما در گروه ورزشکاران تفاوتی بین سمت برتر و غیربرتر مشاهده نشد. موریس و همکاران نشان دادند که در افراد سالم کتف غالب در همه حالتها (صفر، 45 و 90 درجه) جمعشدگی (حرکت بیشتری) به سمت بالا داشته است (0/001˂P) [9] که در تحقیق فعلی این وضعیت در حالتهای صفر و 45 درجه وجود داشتهاست.
ماتوسکی و همکاران در تحقیقی که بر روی ورزشکاران باتجربهای که در ورزشهای دست بالای سر، کار میکردند، به این نتیجه رسیدند که کتف غالب در حالت استراحت و در حالت حداکثر ارتفاع بازو چرخش پایینی بیشتری نسبت به کتف غیرغالب (0/001˂P) داشته است [8]. بااینحال، برخی از تحقیقات تقارن در کتفهای غالب و غیرغالب را نشان دادند [30، 31]. مشاهده عدم تقارن کتف در سمت برتر و غیربرتر در افراد غیرورزشکار در این تحقیق تعجبآور نیست، باتوجهبه اینکه برخی از تحقیقات نیز به این موضوع اشاره کردهاند [9]. بااینحال، تأکید بر این نکته مهم است که غالب بودن دست ممکن است یک اثر مهم بر سینماتیک کتف داشته باشد، زیرا افراد در بیشتر کارهای روزمره از دست غالب خود استفاده میکنند و این امر ممکن است موجب ایجاد تفاوت در 2 سمت شود. ازطرفدیگر، این تفاوت در زاویه 90 درجه مشاهده نشد که برخی از مطالعات بالینی نیز به این نکته اشاره کردهاند [24، 32] و علت آن میتواند این موضوع باشد که غالب حرکاتی که افراد در طی کارهای روزمره انجام میدهند، در زیر خط افق بوده که این امر میتواند در معنادار نبودن تفاوت 2 سمت در زاویه 90 درجه دخیل باشد.
در تحقیق فعلی همچنین برخلاف تحقیق مک کینا و همکاران [32]، در فاصله کتفهای 2 طرف ووشوکاران تفاوتی مشاهده نشده که این امر میتواند بهعلت نوع رشته ورزشی باشد، زیرا در ورزشهای با حرکات دست بالای سر، غالباً یک دست مدت زمان بیشتری در بالای خط افق و بالای سر کار کرده که این امر میتواند در ایجاد عدم تقارن دخیل باشد. در ووشو هر 2 دست برتر و غیربرتر مانند بوکس در جلوی صورت فعالیت دارد و غالباً از هر 2 دست نیز استفاده میشود که این امر میتواند در کاهش اختلاف در تقارن 2 سمت مؤثر باشد، اما فعالیت مستمر 2 دست در این رشته ورزشی میتواند عامل ایجاد تفاوت در 2 سمت نسبت به افراد غیرورزشکار شود.
از عوامل تأثیرگذار دیگر در افزایش فاصله کتفها در زوایای مختلف در ووشوکاران میتواند افزایش زاویه کایفوز پشتی و میزان شانهبهجلو باشد که بهعلت نوع تمرینات در این رشته ورزشی، در این ورزشکاران ایجاد میشود [4]. درزمینه ارتباط شانهبهجلو و تغییر در فاصله کتفها، تحقیقات نشان دادند عدم تعادل عضلات اسکاپولوتوراسیک (دندانهای قدامی، ذوزنقه، سینهای کوچک، متوازیالاضلاع و گوشهای) میتواند موجب وضعیت قرارگیری غیرطبیعی کتف شود و با اختلال در ریتم اسکاپولوهومرال مانع عملکرد طبیعی شانه شود [33].
علاوهبراین، بهدنبال عدم تعادل ایجاد خستگی در عضلات دلتوئید و روتیتورکاف، افزایش جابهجایی فوقانی سر استخوان بازو دیده شده است [34]. همچنین بیان شد کیفوز باعث افزایش تنش در عضلات شانه، ازجمله پکتورالیس ماژور، تحت ترقوهای و سینه کوچک میشود و شانهها چرخش داخلی بیش از حد را نشان میدهند و با عضلات روتاتور کاف تراز کتف افراد مبتلا به کیفوز ممکن است طبیعی نباشد [35].
یو و همکاران نشان دادند اعمال تمریناتی برای کاهش زاویه کایفوز پشتی موجب بهبود وضعیت قرارگیری کتفها میشود [35]. علاوهبراین، پاییندهی و همکاران در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که اصلاح کایفوز میتواند موقعیت قرارگیری کتف را تغییر دهد که تغییر در فاصله کتفها بهدنبال اصلاح عارضه کایفوز میتواند تأییدکننده وجود ارتباط بین این دو باشد [36].
هوتا و همکاران بیان کردند پس از تمرینات، عضلات کتفی قویتر می شود و کتف را روی قفسه سینه ثابت میکنند که میتواند عامل بهبود عملکرد شانه شود [37] که باتوجهبه اهمیت عملکرد مناسب شانه در ووشوکاران بهنظر میرسد بهبود راستای کتف، کاهش زاویه کایفوز پشتی و زاویه شانهبهجلو بتواند در بهبود عملکرد این ورزشکاران مؤثر باشد.
از محدودیتهای مطالعه حاضر تعداد کم آزمودنیها در بخش ووشوکاران بود که دلیل آن انجام این مطالعه در استان مازندران و بر روی ووشوکاران حرفهای این استان بوده است. همچنین ارزیابی ریتم حرکتی کتفیبازویی با آزمون حرکت جانبی استخوان کتف و با کمک متر نواری انجام شده که جهت تعیین میزان دقت نتایج مطالعه حاضر پیشنهاد میشود این مطالعه با تعداد آزمودنیهای بیشتر و ابزار ارزیابی دقیقتر انجام شود.
نتیجهگیری
براساس نتایج مطالعه حاضر که نشاندهنده وجود ارتباط بین ریتم حرکتی کتفیبازویی، شانهبهجلو و کایفوز بوده است و همچنین تغییرات ریتم حرکتی کتفیبازویی در ووشوکاران نسبت به افراد غیرورزشکار، بهنظر میرسد اعمال تمریناتی در راستای کاهش زاویه پشتی و اصلاح راستای شانه و بهدنبال آن، راستای کتف و ریتم حرکتی کتفیبازویی با تأثیری که بر عملکرد شانه میگذارد، بتواند به افزایش کارایی و بهبود عملکرد ورزشی این ورزشکاران کمک کند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
کلیه اصول اخلاقی در این مقاله لحاظ شده است.
حامی مالی
این مقاله هیچگونه کمک مالی از سازمان تأمینکننده مالی در بخشهای عمومی و دولتی، تجاری، غیرانتفاعی دانشگاه یا مرکز تحقیقات دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت یکسان داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از تمام ووشوکاران و دانشجویان غیرورزشکار که در این پژوهش محققین را یاری کردند، تشکر و قدردانی میشود.
References