Document Type : Original article
Authors
1 Department of Educational Sciences and Psychology, Kerman Branch, Islamic Azad University, Kerman, Iran.
2 Department of Psychology, Faculty of Literature and Humanities Sciences, Shahid Bahonar Kerman University, Kerman, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
Introduction
Children with specific learning disabilities are impaired in one or more basic psychological processes related to speech, writing, or language comprehension. This may manifest as failure to listen, think, speak, read, write, spell or do math. The term includes the learning problems that are not primarily the result of hearing or motor disabilities, mental retardation, emotional distress, or poor environmental, cultural, or economic situation. Specific learning disability is one of the most important factors in assessing academic performance.
Executive functions are important neurocognitive processes that play a key role in guiding and controlling purposeful behavior. Executive functions have a variety of components such as self-control, working memory, time perception, and internal language. Executive functions evolve during the growth process and with the increase of age, and gradually help the child to perform more complex and difficult tasks. Many tools have been introduced for measuring executive functions, one of which is the Behavior Rating Inventory of Executive Function (BRIEF) with 8 subscales developed by Gioia et al. to evaluate the executive functions of children aged 5-18 years. The validity and reliability of the Persian version of this questionnaire have been confirmed, and it has been used in Iran to evaluate executive functions.
The Covid-19 outbreak and the measures taken to prevent its spread have severely affected every aspect of human life around the world. The use of printed questionnaires can increase the spread of the disease, which has led to the confusion of many scholars and consultants; the use of electronic questionnaires can reduce the risk of contracting this disease. Due to the lack of validation of the electronic form of BRIEF, the problems related to male students with learning disabilities as well as the benefits of electronic forms in saving time and money and anonymity of respondents, the present study aims to assess the factor structure and validity of the Persian online BRIEF in male school students with learning disabilities.
Materials and Methods
This is a psychometric study using the structural equation modeling. The study population included all male school students with learning disabilities in Kerman, Iran. The number of samples was determined 100 based on psychometric criteria for assessing the predictive validity and 430 for assessing the convergent validity. Samples were selected by a random sampling method. The data were collected online using two questionnaires of BRIEF and Nejati (2013)’s Executive Functions Questionnaire (EFQ) by sending the link to the participants. The reliability of the online Persian BRIEF was assessed by assessing its internal consistency and split-half reliability. The initial draft was given to 15 occupational therapists with at least 5 years of experience in evaluation and clinical interventions of executive functions, to assess the content validity based on specificity, transparency, simplicity, and necessity of each item. To determine the convergent validity, Pearson correlation test was used to assess the correlation between the scores of Persian BRIEF and EFQ. To evaluate the construct validity and determine the factor structure of the online Persian BRIEF, exploratory factor analysis (EFA) was performed by principal component analysis (varimax rotation). In this analysis, factors with eigenvalues >1 were considered the main factors. Confirmatory factor analysis (CFA) was used to examine the goodness of model fit. Data analysis was performed in SPSS v. 22 and LISREL v. 8. The significance level was set at 0.05.
Results
The results showed that the Kaiser-Meyer-Olkin (KMO) value was 0.84, indicating the adequacy of the sample size; therefore, the sample size was sufficient for the analysis. The alpha coefficient (internal consistency) was calculated for the whole scale and its dimensions, while the split-half coefficient was calculated for the first half, second half, and the correlation between the two halves. The results of EFA showed that the online Persian BRIEF consisted of eight factors and the split-half reliability coefficient was 0.84. The second-order CFA also confirmed the eight-factor model. The online Persian BRIEF score had a signifcant correlation with the EFQ score (P<0.001).
Discussion
The purpose of this study was to investigate the factor structure and validity of the electronic form of Persian BRIEF in male school students with learning disabilities. The results showed that the questionnaire had acceptable content validity and convergent validity in relation with the EFQ. The results of EFA showed that the Persian online BRIEF with 86 questions had eight factors including planning, inhibition, shifting, working memory, emotional control, monitoring, organization of materials and Initiation. Therefore, the electronic form of the Persian BRIEF can be used in future studies on students with learning disabilities, More studies are recommended in other cities and on female students.
Ethical Considerations
Compliance with ethical guidelines
In the implementation of the research, ethical considerations were considered according to the instructions of the ethics committee of Kerman Branch, Islamic Azad University and the code of ethics was received under the number 147/7845.
Funding
This article has not received any financial assistance from the funding organization in the public and governmental sectors, commercial, non-profit, university or research center.
Authors' contributions
All authors contributed equally in preparing all parts of the research.
Conflict of interest
The authors declared no conflict of interest.
Acknowledgments
The authors thank the male students with learning disabilities and the schools of Kerman for their cooperation in this research.
مقدمه
اختلالات یادگیری ویژه از اختلالات رشدی شایعی است که در مدارس مشاهده میشود [1]. کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری خود را متفاوت از دیگران احساس میکنند و دچار اذیت و آزار همکلاسیهای خود و بهاحتمال زیاد بیتوجهی و غفلت معلم هستند [2]. امروزه، اختلالات یادگیری ویژه توجه کارشناسان و صاحبنظران تعلیم و تربیت را بیش از پیش بهخود معطوف ساخته است [3].
کودکان دچار اختلالات یادگیری ویژه در یک یا چند فرایند روانشناختی پایه مربوط به گفتار، نوشتار یا درک زبان اختلال دارند [4]. این ممکن است بهصورت نارسایی در گوش کردن، تفکر، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن یا انجام دادن ریاضی جلوهگر شود. این اصطلاح شامل آن دسته از مشکلات یادگیری است که اساساً نتیجه معلولیتهای شنیداری یا حرکتی، عقبماندگی ذهنی، اختلال هیجانی یا وضع نامساعد محیطی و فرهنگی یا اقتصادی نمیشود [5].
اختلال یادگیری ویژه یکی از مباحث مهم در بررسی عملکرد تحصیلی بهشمار میرود. دانشآموزان دچار این اختلال، باوجود داشتن هوش متوسط یا بالاتر نسبت به همسالان خود و بهرهمندی از شرایط مناسب آموزشی درزمینه خواندن، نوشتن و ریاضی مشکلات زیادی دارند. تحقیقات نشان میدهد نقص در کارکردهای اجرایی تا حد زیادی پیشبینیکننده عملکرد ضعیف تحصیلی است [6].
کارکردهای اجرایی فرایند عصبیشناختیِ مهمی هستند که در هدایت و کنترل رفتار هدفمند نقشی اساسی ایفا میکنند. کارکردهای اجرایی، مؤلفههای گوناگونی مانند خودگردانی، حافظه کاری، ادراک زمان و زبان درونی دارند. کارکردهای اجرایی در طول فرایند رشد و با افزایش سن کودک تحول مییابند و بهتدریج به کودک کمک میکنند تا تکالیف پیچیدهتر و سختتری را انجام دهد [7].
درزمینه اندازهگیری کارکردهای اجرایی، ابزارهای زیادی معرفی شده است. یکی از این ابزار، مقیاس بریف است که در تحقیقات انجامشده در کشور برای ارزیابی کارکردهای اجرایی استفاده شده است. اعتبار و روایی این پرسشنامه در ایران تأیید شده است [8]. این مقیاس توسط جیویا و همکاران بهمنظور تفسیر رفتاری عملکرد اجرایی کودکان 5 تا 18 ساله طراحی شده است. این مقیاس متشکل از 8 خردهمقیاس است و از ترکیب این 8 خردهمقیاس 2 شاخص تنظیم رفتار و شاخص شناختی بهدست میآید و درنهایت از ترکیب نمرات 8 خردهمقیاس نمره کل آزمون بریف حاصل میشود [9].
با شیوع و پاندمی بیماری کووید-19 و اقدامات انجامشده برای جلوگیری از شیوع آن، بهشدت بر هر جنبهای از زندگی روزمره بشر در سراسر جهان تأثیر گذاشته است [10]. توزیع فرمهای چاپی، احتمال گسترش این بیماری را افزایش میدهد. چنانکه این خطر به سردرگمی بسیاری از پژوهشگران و مشاوران درزمینههای کاری خود منجر شده است که میتوان بهوسیله الکترونیکی کردن پرسشنامهها با توجه به گسترش اینترنت در سطح کشور، خطر ابتلا به این بیماری را کاهش داد [11].
پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی و اعتباریابی پرسشنامه درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی بریف در دانشآموزان پسر دچار اختلال یادگیری، با توجه به عدم اعتباریابی فرم الکترونیکی پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف، مشکلات مرتبط با دانشآموزان پسر دچار اختلال یادگیری و همچنین مزایای فرمهای الکترونیکی مانند صرفهجویی در زمان و هزینه، ناشناس بودن پاسخگوها و غیره انجام شد.
روش بررسی
این پژوهش از نوع روانسنجی بود که با روش مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل همه دانشآموزان پسر دچار اختلال یادگیری شهرکرمان بود. تعداد نمونه برای روایی همگرایی 100 نفر براساس معیار سنجری و همکاران درنظر گرفته شد. همینطور تعداد نمونههای لازم در تحلیل عاملی اکتشافی برای هر سؤال، 5 نفر بود که با توجه به تعداد سؤالات 430 نفر درنظر گرفته شد [11].
برای نمونهگیری از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شد. ابتدا لیست دانشآموزان پسر دچار اختلال یادگیری تهیه و سپس بهوسیله شماره دانشآموزی و با استفاده از تولید اعداد تصادفی در اکسل، این دانشآموزان انتخاب شدند. سپس با تماس تلفنی از آنها اجازه شفاهی برای شرکت در مطالعه گرفته شد. همینطور برای ملاحظات اخلاقی به آنها اطمینان داده شد که اطلاعات بهدستآمده فقط در جهت اهداف مطالعه استفاده میشود. در هر مرحله از مطالعه میتوانند انصراف خود را اعلام کنند و مشخصات آنها بهصورت محرمانه حفظ میشود.
لینک پرسشنامههای کارکردهای اجرایی بریف و کارکردهای اجرایی نجاتی برای دانشآموزان پسر شرکتکننده در مطالعه بهوسیله رایانامه، واتسآپ و اینستاگرام ارسال شد. برای دانشآموزان پسری که به اینترنت دستیابی نداشتند، پرسشنامه با مراجعه مستقیم پژوهشگر و بهوسیله یک تبلت تکمیل شد. درنهایت، 514 پرسشنامه تکمیل شد. ملاک ورود به پژوهش شامل داوطلببودن آزمودنی، پسر بودن و داشتن اختلال یادگیری بود. ملاک خروج شامل عدم تکمیل پرسشنامهها بود.
تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 22 و LISREL نسخه 8 انجام شد. برای بررسی روایی محتوایی، نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی برآورد شد. بدین منظور، پرسشنامه در اختیار 15 نفر کار درمانگر که حداقل در ارزیابی و آزمایشات بالینی کارکردهای اجرایی 5 سال سابقه داشتند، قرار گرفت تا فرمهای مربوط به روایی محتوایی را که شامل اختصاصی بودن، شفاف بودن و سادگی و ضرورت هر عبارت بود، تکمیل کنند.
جهت بررسی روایی همگرایی، از ضریب همبستگی پیرسون بین نمرات مقیاس درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی و پرسشنامه کارکردهای اجرایی نجاتی استفاده شد. برای بررسی روایی سازه و تعیین ساختار عاملی مقیاس تحت بررسی، تحلیل عاملی اکتشافی به روش تحلیل مؤلفههای اصلی با چرخش واریمکس انجام شد. در این تحلیل، عوامل دارای ارزشهای ویژه بیشتر از 1 بهعنوان عاملهای اصلی درنظر گرفته شدند [11]. تحلیل عاملی تأییدی نیز برای بررسی برازش مقیاس بهکار گرفته شد. سطح معناداری این پژوهش 0/01 بود. ابزار پژوهش بدین صورت بود:
پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف
این پرسشنامه را جیویا و همکاران در سال 2001 برای ارزیابی رفتار عملکرد اجرایی کودکان ساختند. این پرسشنامه 2 فرم برای والدین و معلمین دارد. 8 خردهمقیاس را ارزیابی میکند که عبارتاند از: بازداری، انتقال توجه، کنترل هیجان، آغازگری، حافظه کاری، برنامهریزی راهبردی، تغییر و نیز سازماندهی و نظارت.
فهرست مذکور یکی از آزمونهای معتبر و قابلاعتماد است که به سنجش کارکردهای اجرایی میپردازد و بین سایر پرسشنامههای مربوط به کارکردهای اجرایی بهخاطر اینکه رفتار افراد را در زندگی واقعی ارزیابی میکند، ارزش فراوانی دارد. این فهرست 86 سؤال دارد که با توجه به شرایط حادث شدن وضعیت برای کودک بهعنوان هیچوقت=1، گاهیاوقات=2 و همیشه=3 توسط والدین نمرهگذاری میشود و رفتارهای کودک را در مدرسه یا منزل بررسی میکند. در نسخه اصلی پرسشنامه، ضریب پایایی آلفای کرونباخ بین 0/82 و 0/98 است و همبستگی بهدستآمده از بازآزمایی بعد از 3 هفته برای مقیاسهای فرم والدین نیز 0/72 تا 0/84 بوده و همچنین روایی محتوایی و صوری آن نیز تأیید شدهاست [9].
در ایران به بررسی ویژگیهای روانسنجی فهرست رتبهبندی رفتار عملکرد اجرایی در کودکان 9 تا 20 ساله پرداخته شده است که نتایج از مدل تکعاملی کارکردهای اجرایی حمایت کرد. همچنین آلفای کرونباخ بهدستآمده بین 0/68 تا 0/93 محاسبه شده که نشاندهنده همسانی درونی بالا است [12]. در این پژوهش، پایایی ابزار به روش آلفای کرونباخ مقدار 0/95 بهدست آمده است.
پرسشنامه کارکردهای اجرایی نجاتی
این پرسشنامه 30 سؤال دارد که 7 زیرمقیاس دارد و نمرهگذاری آن بهصورت لیکرت است. برای هر سؤال نمرهای بین 1 تا 5 تعلق میگیرد. زیرمقیاسهای آن شامل حافظه، کنترل مهاری و توجه انتخابی، تصمیمگیری، برنامهریزی، توجه پایدار، شناخت اجتماعی و انعطافپذیری شناختی است. آلفای کرونباخ پرسشنامه 0/834 و همبستگی پیرسون 2 نوبت آزمون در سطح 0/01 معناداری گزارش شده است. یافتههای مطالعه همبستگی توانمندیهای شناختی و معدل تحصیلی دانشآموزان را در تمام زیرمقیاسها نشان داد که در سطح 0/001 معنادار است که بیانگر روایی همگرای آزمون است [13].
یافتهها
در مرحله روایی محتوایی، همه سؤالات ازنظر کارشناسان تأیید شدند. نسبت روایی محتوایی برای 86 سؤال مقیاس در دامنه 81 تا 100 درصد قرار داشت. براساس جدول لاوش برای ارزیابی 10 متخصص، روایی محتوایی بالاتر از 0/62 مورد نیاز است [14].
شاخص روایی محتوایی نیز برابر با 0/71 برآورد شد که مقدار قابلقبولی است. حداقل مقدار قابلقبول شاخص روایی محتوایی برابر با 0/70 است [15]. بهمنظور بررسی همبستگی بین نمرات آزمودنیها در هر گویه و نمره آنها در کل مقیاس درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاصل از همبستگی گویهها با نمره کل مقیاس، بیانگر آن است که همه گویهها با نمره کل همبستگی مثبت و معناداری دارند و در دامنه 0/35 تا 0/61 متغیر بودند. بهمنظور بررسی روایی همگرایی، مقیاس درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی بریف در کنار پرسشنامه کارکردهای اجرایی نجاتی اجرا شد. نتایج نشان داد همبستگی بین مقیاس درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی بریف و پرسشنامه کارکردهای اجرایی نجاتی، مثبت و معنادار بود (P<0/001 و 0/78=r).
تحلیل عاملی اکتشافی
برای پی بردن به اینکه آیا ماتریس همبستگی بین سؤالات مقیاس از تناسب کافی برای تحلیل عاملی برخوردار است، از اندازه کفایت نمونهگیری و آزمون کرویت بارتلت استفاده شد. نتایج نشان داد مقدار آزمون کفایت نمونهبرداری کایسر-مایر برای پژوهش حاضر برابر با 0/84 است که نشاندهنده کفایت حجم نمونه است. بنابراین حجم گروه نمونه برای این تحلیل کافی بودهاست (جدول شماره 1).
نتایج نشان داد اجرای تحلیل عاملی برای دادههای بهدستآمده قابلتوجیه است. برای انجام یک تحلیل عاملی خوب در آزمون کفایت نمونهبرداری، ارزشهای 0/60 و بالاتر از آن، مورد نیاز است و در صورتی میتوان گفت دادهها برای تحلیل عامل مناسب هستند که مقدار آزمون بارتلت در سطح معناداری قابلقبول باشد [16].
نتایج نشان داد مقیاس از 8 عامل اشباع است که براساس روش مؤلفههای اصلی با چرخش واریماکس درمجموع 58/51 درصد از واریانس موردنظر را تبیین میکند که بهترتیب عامل اول با 13/54 درصد، عامل دوم با 12/91 درصد، عامل سوم با 10/19 درصد، عامل چهارم با 10/02 درصد، عامل پنجم با 9/10 درصد، عامل ششم با 8/36 درصد، عامل هفتم با 7/45 درصد و عامل هشتم با 7/37 درصد از واریانس را تبیین میکنند.
نتایج بار عاملی مربوط به هر سؤال طبق مدل 8 عاملی نشان داد هیچیک از گویههای مقیاس حذف نشد، زیرا ضرایب استخراجی سؤالات بالاتر از 0/4 هستند [17]. همچنین سوالات هریک از ابعاد به شرح ذیل نامگذاری شدند:
بُعد 1: گویههای 11، 15، 18، 22، 28، 35، 36، 40، 46، 51، 53، 58، 76، 77، 86 (برنامهریزی)
بُعد 2: گویههای 38، 41، 43، 44، 49، 54، 55، 65، 73، 78، 79، 82 (بازداری)
بُعد 3: گویههای 5، 6، 8، 12، 13، 23، 30، 39، 80، 84، 85 (انتقال توجه)
بُعد 4: گویههای 2، 9، 17، 19، 24، 27، 32، 33، 37، 57، 83 (حافظه کاری)
بُعد 5: گویههای 1، 7، 20، 25، 26، 45، 50، 62، 64، 70 (کنترل هیجانی)
بُعد 6: گویههای 14، 21، 31، 34، 42، 52، 60، 63، 81 (کنترل نظارت)
بُعد ۷: گویههای 4، 29، 67، 68، 69، 72، 74، 75 (سازماندهی مواد)
بُعد 8: گویههای 3، 10، 16، 47، 48، 61، 66، 71 (آغازگری)
تحلیل عاملی تأییدی
شاخصهای کلی برازش مقیاس درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی در جدول شماره 2 ارائه شده است.
برای بررسی پایایی مقیاس درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی، از روش همسانی درونی استفاده شد. ضریب آلفای بهدستآمده برای کل مقیاس و ابعاد آن، ضریب تصنیفی (دو نیمه کردن) برای نیمه اول دادهها، برای نیمه دوم دادهها و همبستگی بین دو نیمه محاسبه شد (جدول شماره 3).
نتایج حاکی از ضریب همسانی درونی مطلوب برای مقیاس درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی بریف است.
با توجه به نتایج نسبت مجذور کای به درجه آزادی، شاخص نیکویی برازش اصلاحشده، شاخص برازش هنجارشده، شاخص برازش تطبیقی، شاخص برازش افزایشی، شاخص برازش مقتصد هنجارشده، ریشه میانگین مجذورات خطای برآورد و نیز شاخصهای برازش قابلقبول [18] میتوان گفت دادهها از مدل 8 عاملی حمایت میکند (جدول شماره 2) (تصویر شماره 1).
بحث
هدف این پژوهش بررسی ساختار عاملی و اعتباریابی فرم الکترونیکی پرسشنامه درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی در دانشآموزان پسر دچار اختلال یادگیری بود. یافتهها نشان داد پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف از روایی محتوای قابلقبولی برخوردار است و روایی همگرایی آن با پرسشنامه کارکردهای اجرایی نجاتی بررسی شد که نتایج بیانگر روایی همگرایی قابلقبولی بود. این نتایج با نتایج سایر پژوهشگران هرراس [19]، دوکو و وایلانکورت [20]، وساری و همکاران [21]، عبدالهیپور و همکاران [22]، عبدالمحمدی و همکاران [12] و علیزاده و همکاران [7] همسویی دارد.
نتایج تحلیل عامل اکتشافی نشان داد مقیاس درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی با 86 سؤال از هشت عامل 1. برنامهریزی، 2. بازداری، 3. انتقال توجه، 4. حافظه کاری، 5. کنترل هیجانی، 6. کنترل نظارت، 7. سازماندهی مواد و 8. آغازگری تشکیل شده است. این ساختار عاملی با پژوهش سایر پژوهشگران هرراس [19]، دوکو و وایلانکورت [20]، وساری و همکاران [21]، عبدالمحمدی و همکاران [12]، علیزاده و همکاران [7] و عبدالهیپور و همکاران [22] همسویی دارد.
نتیجهگیری
نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد پرسشنامه درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی از 8 عامل تشکیلشده و از ضریب پایایی بهروش دو نیمه کردن 0/84 بهدست آمد. تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نیز مدل 8 عاملی را تأیید کرد. این پرسشنامه به همراه پرسشنامه کارکردهای اجرایی نجاتی اجرا شد که با 86 گویه از پایایی و روایی مناسبی برخوردار بود. بنابراین از پرسشنامه مقیاس درجهبندی رفتاری کارکردهای اجرایی میتوان برای ارزیابی کارکردهای اجرایی در دانشآموزان پسر دچار اختلال یادگیری استفاده کرد.
الکترونیکی بودن این پرسشنامه، نقطه قوت این پژوهش است، اما از محدودیتهای این پژوهش این است که اعتباریابی ابزار کارکردهای اجرایی بریف فقط در شهر کرمان صورت گرفته است. بنابراین در تعمیمپذیری نتایج به سایر شهرها و سایر دانشآموزان، بهویژه دانشآموزان دختر باید احتیاط بیشتری صورت گیرد.
پیشنهاد میشود از فرم الکترونیکی مقیاس کارکردهای اجرایی بریف در پژوهشهای آینده در دانشآموزان دچار اختلال یادگیری استفاده شود. همچنین این پژوهش در شهرهای دیگر و با دانشآموزان دختر نیز اجرا شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در اجرای پژوهش، ملاحظات اخلاقی مطابق با دستورالعمل کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان درنظر گرفته شده و کد اخلاق به شماره 7845/147 دریافت شده است.
حامی مالی
این مقاله هیچگونه کمک مالی از سازمان تأمینکننده مالی در بخشهای عمومی و دولتی، تجاری، غیرانتفاعی دانشگاه یا مرکز تحقیقات دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت یکسان داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان از دانشآموزان پسر دچار اختلال یادگیری و مدارس شهر کرمان برای همکاری در این پژوهش تشکر میکنند.
References
References