Document Type : Review Article
Authors
1 Department of Psychology and Exceptional Children Education, Faculty of Psychology and Educational Science, Allameh Tabatabaei University, Tehran, Iran
2 Department of Psychology and Exceptional Children Education, Allameh Tabatabaei University, Tehran, Iran.
3 Department of Assessment and Measurement, Faculty of Psychology and Educational Science, Allameh Tabatabaei University, Tehran, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
پیشبینیهای اخیر بیان میکنند که تا سال 2021 نزدیک به 295 میلیون نفر در سراسر جهان بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، دچار آسیب بینایی متوسط و شدید بودهاند [1]. به عبارت دیگر، آسیب بینایی، شایعترین معلولیت حسی است و بدون بینایی درک فرد از دنیای اطرافش متفاوت خواهد بود [2].
افرادِ دچار آسیب بینایی از نظر قانونی به دو گروه نابینا و کمبینا تقسیم میشوند. افراد کمبینا مقدار کمی بینایی دارند که میتوانند با بهکارگیری لوازم کمک توانبخشی از این مقدار بینایی بهره ببرند. افراد نابینا فقط توانایی درک نور را دارند؛ بنابراین برای خواندن باید از خط بریل یا روشهای مشابه آن بدون استفاده از حس بینایی بهره گیرند. از دست دادن بینایی با عوارض و مشکلاتی همراه است که میتواند سلامت جسمانی و روانی فرد را تحتتأثیر قرار دهد، ازجمله این مشکلات میتوان به عدم استقلال فردی، افزایش وابستگی به دیگران، اُفت عملکرد، امید کم به آینده و نیازمند شدن به کمک در انجام امور زندگی، انزوای اجتماعی، عدم شرکت در فعالیتهای اجتماعی و مذهبی اشاره کرد [3]. همچنین آسیب بینایی ممکن است باعث کاهش فعالیت بدنی، افزایش مسائل روانی و مشکلاتی در تواناییها و بهزیستی افراد با آسیب بینایی شود [4].
سن وقوع آسیب بینایی بر سازگاری و استقلال این افراد اهمیت بسزایی دارد. افرادی که قبل از سن پنج تا شش سالگی بینایی خود را از دست دادهاند یا مادرزادی دچار نابینایی هستند، در چند سال اول زندگی از تجارب و حافظه دیداری بهرهای نبردهاند. این کودکان اطلاعات لازم را برای نقشه ذهنی از طریق کانالهای دیداری به دست میآورند، اما افراد کمبینا در اکتساب این اطلاعات مشکلات بیشتری دارند. این کودکان معمولاً در تجربه و دریافت اطلاعات محیطی با محدودیت مواجه هستند که همین محدودیت میتواند شرکت در فعالیتهای لذتبخش، ورزش و تعامل اجتماعی را در این کودکان به شدت محدود کند [5].
این کودکان در مهارتهای حرکتی ضعف دارند و در رفتوآمد به صورت مستقل با مشکلاتی روبهرو میشوند که این مشکلات به عدم ارتباط اجتماعی و محرومیت در آنها منجر میشود [6, 7]. مشکلات حرکتی در این کودکان باعث ترس از حرکت در آنها شده و این امر باعث میشود آنها آگاهی کمی نسبت به ادرک از فضا و محیط اطراف خود پیدا کرده [8] و درنتیجه باعث کاهش تحرک در این افراد و بیتحرکی در آنها میشود [6].
کودکان با آسیب بینایی در مقایسه با همسالان بینای خود از مهارتهای حرکتی و آمادگی جسمانی کمتری برخوردار هستند [9]. آسیب بینایی میتواند بر تعادل، جهتیابی، ترس از حرکت، ادراک و اگاهی از محیط و هماهنگی افراد تأثیر بسزایی بگذارد؛ بنابراین این موارد را میتوان با افزایش فعالیت بدنی و توانبخشی حسی-حرکتی بهبود بخشید [10].
پژوهشها نشان دادهاند که 15 تا 50 درصد از افراد با آسیب بینایی، ترس از سقوط دارند [11, 12]. نه تنها سقوط میتواند باعث مشکلات جدی برای فرد شود، بلکه حتی ترس از سقوط میتواند پیامدهای فیزیولوژیک، شناختی و اجتماعی جدی برای زندگی شخص داشته باشد و این امر میتواند باعث خودداری از انجام فعالیتهایی توسط فرد شود که قابلیت انجام آنها را دارد [13] که درنتیجه میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس و انزوای اجتماعی در این افراد شود [14].
همچنین درک فضا با توجه به ادراک شنیداری برای کودکان آسیب بینایی از اهمیت خاصی برخوردار است، در حالی که کودکان بینا اطلاعات مکانی را بر اساس یک چارچوب مرجع دیداری برای جهتگیری در فضا و تعاملات اجتماعی رمزگذاری میکنند [15]. همچنین مکانیسمهای پلاستیسیته میتوانند در مغز افراد با آسیب بینایی عمل کنند و کمبود بینایی را جبران کنند [16].
به علت نقش بسزایی که بینایی در تکامل حسی-حرکتی ایفا میکند؛ بنابراین برخی از جنبههای تکامل حرکتی ممکن است در کودکان با آسیب بینایی به تأخیر افتد؛ بنابراین توانبخشی حسی-حرکتی، اساسی برای عملکرد در زندگی است و نقش اساسی در جهتیابی و حرکت دارد. این مهارتها شامل راه رفتن شخص در یک خط سیر مستقیم، حفظ تعادل، استفاده از عصا، توجه به محیط و استفاده از باقیمانده بینایی است [12].
از آنجا که یکپارچگی حسی-حرکتی از بدو تولد شروع میشود و با رشد کودک و تعامل با محیط ادامه مییابد؛ بنابراین با استفاده از حواس شنوایی، بویایی، لامسه و سایر ورودیهای حسی میتوان به این افراد کمک کرد تا بر ترس حرکتی خود غلبه کرده و به طور مستقل فعالیت داشته باشند [17 ،12].
همچنین ادراک فضایی مفهومی چندوجهی است که شامل مهارتهای مختلف مبتنی بر کسب دانش در مورد روابط فضایی است. بهبود ادراک فضا برای رشد ادراکی، حرکتی و شناختی ضروری است. در واقع، ادراک فضا نه تنها برای فعالیتهایی مانند جهتیابی و تحرک مناسب است، بلکه برای عملکرد روزمره زندگی نیز بسیار مهم است [17].
مطالعات مختلف نشان دادهاند که بسیاری از تواناییهای مربوط به ادراک فضا (مثل جهتیابی) در همان ماههای اول زندگی ایجاد شده و به شدت تحت تأثیر تجربه حسی قرار میگیرند [18].به عنوان مثال، شواهدی وجود دارد که بینایی نقش اساسی در ادراک فضا دارد [19]؛ بنابراین یک پیشبینی میتواند این باشد که آسیب بینایی ممکن است با جنبههای مختلف ادراک فضا و مهارتهای حسی-حرکتی تداخل داشته باشد [20] و رشد حرکتی در کودکان با آسیب بینایی به دلیل مشکل در ادراک فضا به تأخیر میافتد [21]. از طرف دیگر، عدم بازخورد فیزیولوژیکی به سیستم دهلیزی به واسطه بینایی نیز میتواند باعث عدم انجام فعالیتها به صورت مستقل در این کودکان شود [17].
همچنین با توجه به نقش آزمایش بهنگام در بهبود مهارتهای حرکتی در کودکان با آسیب بینایی، والدین نیز در این میان نقش بسزایی ایفا میکنند. کودکان با آسیب بینایی مانند افراد عادی نمیتوانند عواطف و احساسات خود را از طریق صورت به خوبی منتقل کنند؛ بنابراین در چنین شرایطی برای یک کودک با آسیب بینایی بسیار مشکل است که والدین را به همصحبتی با خود درگیر کند؛ بنابراین تعامل فیزیکی والد-کودک بسیار مهم است. همچنین گاهی والدین در تعبیر و تفسیر رفتارهای دستی این کودکان دچار اشتباه شده و نمیدانند که حرکات دستهای آنها بیانگر چیست [12].
پژوهشهای مختلف بر نیاز به آزمایشات بهنگام حسی-حرکتی و ادارکی-فضایی برای کودکان با آسیب بینایی جهت بهبود نیازهای شناختی، حرکتی و اجتماعی تأکید کردهاند [22 ،20 ،17]. در ایران در زمینه تجربیات افراد با آسیب بینایی در انجام ترس از حرکت مطالعات کمی انجام شده است و نیز با توجه به اینکه بسیاری از این آزمایشات حسی-حرکتی جنبههای محدودی را به کار بردهاند، این آزمایشات تنها روی کودک یا والد انجام شده و پژوهشی که به صورت همزمان والد و هم فرزند او را دربرگیرد، وجود ندارد.
در این پژوهش سعی شده تأثیر توانبخشی حسی-حرکتی و ادراکی-فضایی بر ترس از حرکت در کودکان با آسیب بینایی (در این پژوهش هم کودکان نابینا و هم کمبینا مدنظر هستند) بررسی شود؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر، مروری بر پژوهشهای انجامگرفته در مورد تأثیر توانبخشی حسی-حرکتی و ادراکی-فضایی با محوریت تعامل والد-کودک و ترس از حرکت در کودکان با آسیب بینایی بود.
مواد و روشها
پژوهش حاضر از نوع مروری نظاممند است و روش آن مبتنی بر گردآوری، طبقهبندی و خلاصه کردن یافتههای مقالات علمی پژوهشی مرتبط با توانبخشی حسی-حرکتی و ادراکی-فضایی بر ترس از حرکت در کودکان با آسیب بینایی که بین سالهای 2007 تا 2021 میلادی برگرفته از پایگاههای اطلاعاتی اریک، ابسکو، ساینس دایرکت، اسکوپوس، پابمد، گوگل اسکالر و همچنین پایگاههای اطلاعاتی مگیران، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، پورتال جامع علوم انسانی، ایرانداک، نورمگز با کلیدواژههای توانبخشی حسی-حرکتی، ادرکی-فضایی، ترس از حرکت، تعامل والد-کودک و کودکان با آسیب بینایی بود.
نحوه جستوجو به این شکل بود که کلیدواژههای توانبخشی حسی-حرکتی، ادراکی-فضایی، تعامل والد-کودک، ترس از حرکت و کودکان با آسیب بینایی (که در این پژوهش افراد کمبینا و نابینا بررسی شدند) به زبان فارسی و انگلیسی جستوجو شد. در جستوجوی اولیه 72 مقاله انتخاب شدند و در ادامه پانزده مقاله که عنوان آنها توانبخشی حسی-حرکتی و ادراکی-فضایی در کودکان با آسیب بینایی بود، انتخاب شدند. از بین آنها 48 مقاله به دلیل عدم تناسب با موضوع، هشت مقاله به علت قدیمی بودن و یک مقاله به علت تکراری بودن در چند پایگاه اطلاعاتی حذف و نهایتاً پانزده مقاله انتخاب شد (تصویر شماره 1).
برای مطالعه مروری حاضر، مقالاتی وارد پژوهش شدند که کلیدواژههای مورد جستوجو را شامل میشدند، به صورت مستقیم به توانبخشی حسی-حرکتی و ادراکی-فضای در دانشآموزان با آسیب بینایی پرداخته و مقالات اصیلی بودند که از سال 2007 تا 2021 به زبان فارسی و انگلیسی در نشریات معتبر منتشر شده بودند. معیارهای خروج عبارتاند از مقالات قبل از سال 2007 میلادی و مقالاتی که امکان دسترسی به متن کامل آنها فراهم نبود.
یافتهها
از 72 مقاله بهدستآمده، پانزده مقاله مرتبط با موضوع مورد بررسی انتخاب و در جدول شماره 1 دستهبندی شد.
بحث
هدف از مطالعه حاضر بررسی توانبخشی حسی-حرکتی و ادراکی-فضایی با محوریت تعامل والد-کودک بر ترس از حرکت در کودکان با آسیب بینایی بود. با مرور مقالات در این زمینه عواملی که بر ترس از حرکت در افراد دچار آسیب بینایی تأثیرگذار هستند و لزوم بهکارگیری آزمایشات توانبخشی حسی-حرکتی و ادراکی-فضایی با محوریت تعامل والد-کودک را میتوان به شرح ذیل توضیح داد:
انگیزه: در انگیزش تمایلی وجود دارد که امکان یادگیری فردی را فراهم میآورد. کاهش بینایی میتواند انگیزه یادگیری مهارتهای حرکتی اولیه را کاهش داده و فرصت تمرین این مهارتها را کاهش دهد [35]، در حالی که کودکان بینا نشانههای دیداری و شنیداری را با یکدیگر ترکیب میکنند و به اکتشاف در محیط میپردازند، کودکان دچار آسیب بینایی فقط از نشانههای شنیداری استفاده میکنند و همین امر انگیزه آنها را برای حرکت در محیط کمتر میکند [36].
افراد دچار آسیب بینایی، عموماً فرصتها و انگیزههای کمتری برای درگیری در فعالیتهای حرکتی دارند. فاکتورهای متعددی وجود دارد که فرصتها و انگیزههای حرکت را محدود میکنند. کودکان دچار آسیب بینایی اغلب توسط معلمها، والدین و مراقبین بیش از حد محافظت شده و تحریک حسی و حرکتی مؤثر و فرصتهای تحرک را دریافت نمیکنند که این عوامل باعث ایجاد ترس از حرکت در آنها میشود. همچنین فقدان تحریک بینایی از محیط باعث رشد کندتر مهارتهای حرکتی در این افراد میشود [12].
رابطه والد-کودک: نحوه نگرش والدین به مشکل فرزندشان بر ایجاد یا محدود کردن فرصتهای آنها تأثیر زیادی دارد، همچنین عدم پذیرش کودک دچار آسیب بینایی توسط والدین باعث تأخیر در رشد مهارتهای حرکتی در آنها میشود [37]. گاهی حمایت بیش از حد والدین مانع رشد مهارتهای حرکتی و ترس در حرکت در این افراد میشود [38].
همچنین انکار آسیب بینایی کودک از طرف والدین نیز باعث میشود که والدین فرصت طلایی رشد را از کودک گرفته و باعث ترس در حرکت در وی شوند. یکی دیگر از واکنشهایی که والدین به کودک دچار آسیب بینایی نشان میدهند، پنهان کردن کودک از جامعه است که این کار باعث میشود کودک در محیط اکتشاف کامل نداشته باشد و درنتیجه رشد وی به تأخیر میافتد [37].
از طرف دیگر، در مقایسه با کودکان بینا والدین کودکان دچار آسیب بینایی، مدت زمان کمتری را به تعامل با این کودکان میپردازند. یکی از این دلایل این است که کودکان دچار آسیب بینایی نمیتوانند زبان بدن را ببینند و آن را درک کنند [38].
تأخیر در رسیدن به آگاهی بدنی: آگاهی بدنی شامل آگاهی از بخشهای مختلف بدن و درک مفاهیمی است که با بدن تداعی میشود مانند بالا و پایین، پشت، جلو، راست و چپ. در سنین مدرسه کودکان با آسیب بینایی باید بتوانند موقعیت بدن خود را در ارتباط با محیط درک کنند. برای مثال، کودک باید بتواند از روی صداها محل و موقعیت آنها را در ارتباط با بدن خود درک کند [38].
ناتوانی در تقلید از حرکت دیگران: نوزادان در بدو تولد به وسیله بینایی تحریک میشوند، نوزادانی که اشیای درخشان یا چهره مادر خود را میبینند، به سمت آن حرکت میکنند و به این ترتیب تحول مهارتهای حرکتی در آنها آغاز میشود، اما کودکان با آسیب بینایی در این زمینه با چالشهایی مواجه هستند و ممکن است به اندازه کودکان بینا برای حرکت برانگیخته نشوند. مهارتهای حرکتی همچنین از طریق مشاهده حرکت دیگران و تقلید فراگیری میشود، افراد بینا میتوانند ببینند که دیگران چگونه بدن خود را راست نگه میدارند. همچنین انعکاس تصاویر بدنی خود را در آیینه میبینند، اما کودکان با آسیب بینایی نمیتوانند الگوهای حرکتی را مشاهده کنند [39].
فقدان مهارتهای جهتیابی و تحرک: جهتیابی فضایی مهارت فرد در استفاده از اطلاعات محیطی، تجزیه و تحلیل آن برای تعیین موقعیت فرد و جایگاه او نسبت به اشیا در محیط است. مهارتهای فضایی با ایجاد و استفاده از روابط فضایی بین یک مکان خاص و خود فرد در یک موقعیت ثابت معین یا بین مکانهای مختلف تعریف میشود [41 ،40]، جهتیابی فضایی باعث یادگیری ادراکی-شناختی و ادغام حواس میشود که در نهایت به رشد مفهوم ادراک فضا منجر میشود. جهتیابی و تحرک، یکی از نیازهای اساسی در کودکان دچار آسیب بینایی است، فقدان این مهارت منجر به مشکلاتی در رشد شناختی، حرکتی، اجتماعی، زبانی و عاطفی میشود. فرد دچار آسیب بینایی در محیطهای ناآشنا بیش از حد مضطرب میشود.
بنابراین درک شناخت محیط برای این افراد ضروری است. این افراد با بهرهگیری از سایر حواس مانند شنوایی، لامسه و بویایی میتوانند محیط را به خوبی شناسایی کنند. لووِنفلد اظهار داشت که تحرک از دو جزء تشکیل میشود یکی جهتگیری (تعیین موقعیت ذهنی) و دیگری حرکت بدن (فیزیکی) از یک مکان به مکان دیگر است. جهتگیری ذهنی (توانایی فرد در درک محیط اطراف و ارتباط بینایی و مکانی محیط با فرد) تعریف میشود [42].
کودکان نابینا از سالهای اول زندگی به روشهای یادگیری برای تحرک مستقل و آگاهی از محیط خود نیاز دارند که به آنها امکان حرکت ایمن و کارآمد را میدهد؛ بنابراین افراد دچار آسیب بینایی باید بتوانند محیط اطراف خود را توصیف کنند، نقشههای شناختی بسازند، بتوانند مسیرها را دنبال کنند و توانایی برآورد مدت زمان/فاصله را داشته باشند و از راهبردهای حل مسئله در شرایطی که در آن هستند، استفاده کنند.
نتیجهگیری
مهارتهای ادراکی و حسی-حرکتی یک عامل ضروری برای افراد با آسیب بینایی است که به ایجاد یکپارچگی ادراکی-فضایی در افراد با آسیب بینایی کمک میکند. همچنین مشکلات ادراکی-فضایی و ادراکی-حرکتی یکی از بارزترین مشکلات کودکان با آسیب بینایی است که بر حرکت و فعالیتهای مستقل این افراد تأثیرگذار است.
به علت نقش بزرگی که بینایی در تکامل حسی-حرکتی در کودکان دارد، برخی جنبههای تکامل حرکتی ممکن است در کودکان دچار آسیب بینایی به تأخیر بیفتد؛ بنابراین آزمایشات توانبخشی حسی-حرکتی و ادراکی-فضایی برای این کودکان به آنها در بهبود مهارتهای شناختی، حرکتی، اجتماعی و هیجانی کمک میکند. این آزمایشات با تأکید بر حواس شنوایی، لامسه، بویایی و همچنین تأکید بر جهتیابی و تحرک باعث ایجاد استقلال در این کودکان شده و ترس از حرکت را در آنها کاهش میدهد.
این پژوهش با محدودیتهایی، ازجمله کمبود تحقیقات در زمینه تأثیر توانبخشی حسی-حرکتی و ادراکی-فضایی با محوریت تعامل والد-کودک بر ترس از حرکت در کودکان با آسیب بینایی مواجه بود. همچنین مطالعه مروری حاضر فاقد روش جستوجوی نظاممند بود. اگرچه بیشتر مقالات بهدستآمده از مجلات معتبر بینالمللی و علمی-پژوهشی داخلی بود و از نظر رتبهبندی کیفی مقالات در سطح مقبولی برآورد میشوند؛ بنابراین در تعمیم نتایج آن به این علت که هم نابینایی و هم کمبینایی بررسی شده و مقایسه روشهای درمانی در این دو مورد سخت است و باید احتیاطهای لازم انجام شود.
همچنین اگرچه راهبردهای جستوجوی کاملی به کار گرفته شد، اما تنها مقالات انگلیسی و فارسی مرور شد و ممکن است مقالات مربوط دیگری به زبانهای دیگر وجود داشته باشد. یکی دیگر از محدودیتهای این پژوهش، عدم دسترسی به ادبیات خاکستری بود.
با در نظر گرفتن محدودیتهای ذکرشده، به نظر میرسد بهتر باشد تحقیقاتی که در آینده در این حیطه صورت میگیرد به بررسی کیفی مقالات بپردازد. همچنین پیشنهاد میشود کارگاههای آموزشی و دورههای ضمن خدمت توانبخشی حسی-حرکتی و ادراکی-فضایی با محوریت تعامل مادر-کودک برای مشاوران و معلمان برگزار شود. همچنین توصیه میشود مشاوران و معلمان زمانی را برای تمرینهای توانبخشی حسی-حرکتی و ادراکی-فضایی اختصاص دهند و از توانبخشی حسی-حرکتی و ادراکی-فضایی برای بهبود ترس از حرکت و جهتیابی و تحرک برای این کودکان استفاده کنند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله یک مقاله مروری نظاممند است و هیچ نمونه انسانی و حیوانی ندارد.
حامی مالی
این مقاله از رساله دکتری نویسنده اول، به راهنمایی نویسنده دوم و مشاوره نویسندگان سوم و چهارم استخراج شده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومپردازی و نظارت: پرویز شریفی درآمدی، صاحب یوسفی؛ روششناسی: محمد عسگری، صاحب یوسفی؛ تحقیق، نگارش-پیشنویس اصلی و نگارش-بررسی و ویرایش: تمام نویسندگان، گردآوری اطلاعات: صاحب یوسفی؛ تجزیهوتحلیل دادهها: پرویز شریفی درامدی، صاحب یوسفی؛ منابع و منابع مالی: تمام نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
References