Document Type : Original article
Authors
1 Department of Sport Biomechanics, Faculty of Physical Education and Sport Sciences, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
2 Department of Sport Biomechanics and Injury Sports Pathology, Faculty of Physical Education and Sports Sciences, Kharazmi University, Tehran, Iran.
3 Department of Physical Education, Farhangian University, Tehran, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
Introduction
With aging, changes in the cardiac structure occur. On the other hand, with the increase of blood pressure, the cardiac function changes, which is also due to aging. Coronary artery disease caused by atherosclerosis and heart failure is directly related to aging. Heart failure and coronary artery disease are common in older men. To be able to return to normal life, they should undergo a supervised cardiac rehabilitation course, in addition to clinical treatment. Exercise-based cardiac rehabilitation can improve functional capacity, circulatory system, cardiac risk indicators, quality of life (QoL), and psychological risk factors. Cardiac rehabilitation is a standard care plan for patients with coronary artery disease. In rehabilitation courses, aerobic exercise is recommended due to its effect on improving aerobic performance of patients.
Both aerobic and concurrent exercises can cause functional and structural improvement in the biomechanical variables of blood and central arteries in patients with coronary angioplasty. Although the importance of cardiac rehabilitation is clear, there is scant research on its effect on different cardiovascular parameters including hemodynamical and biomechanical performance of the heart, especially in older men with coronary artery disease. This study sought to answer the question whether eight weeks of cardiac rehabilitation affect selected hemodynamic and biomechanical parameters of older men with coronary artery disease following a cardiac event or therapeutic interventions. Specifically, the purpose of the present study is to determine the effect of two aerobic and concurrent training methods for cardiac rehabilitation on selected hemodynamic and biomechanical parameters of older men with coronary artery disease following cardiac event or therapeutic interventions.
Materials and Methods
This is a quasi-experimental causal-comparative study using the pre-test/post-test design. Participants were 24 older men with coronary artery disease, randomly divided into three groups of aerobic training, concurrent training, and control. They first underwent cardiac assessment using the echo Doppler device as well as sports performance test. Then, they were referred to the biomechanics laboratory of the Physical Medicine Center to start cardiac rehabilitation training. After 8 weeks of training, they underwent post-test assessments. The mean and standard deviation were used to describe the data. The Shapiro-Wilk test was used to check the normality of data distribution and the Levene’s test was used to determine the homogeneity of variances. The paired t-test was used to assess the between group differences and independent t-test was used for assessing differences between pretest and post-test scores of the groups. The significance level was set at 0.05.
Results
In aerobic training group, the results of paired t-test showed a significant difference between pre-test and post-test scores of functional capacity , left ventricular ejection fraction (LVEF), and resting heart rate after eight weeks of training (P<0.05), but no significant difference was observed between pre-test and post-test systolic blood pressure and diastolic blood pressure (P>0.05). Therefore, it can be said that eight weeks of aerobic training could affect functional capacity, LVEF, systolic blood pressure, and resting heart rate of patients. In concurrent training group, the results of paired t-test also showed a significant difference between pre-test and post-test scores of functional capacity, LVEF , and resting heart rate (P≤0.05), but no significant difference was observed in diastolic blood pressure and systolic blood pressure (P>0.05). Thus, it can be said that concurrent training could affect functional capacity, LVEF, and resting heart rate of patients.
Conclusion
Eight weeks of aerobic training and concurrent training have significant effects on functional capacity, LVEF, and resting heart rate of older men with coronary artery disease, but they have no significant effect on their systolic and diastolic blood pressures. The concurrent training is more effective than aerobic training.
Ethical Considerations
Compliance with ethical guidelines
This study was approved by the ethics committee of Kharazmi University (Code: IR.KHU.KRC.1000.163). All ethical principles were considered in this article. The participants were informed about the study objectives and methods. They were also assured of the confidentiality of their information and were free to leave the study at any time.
Funding
This research did not receive any grant from funding agencies in the public, commercial, or non-profit sectors.
Authors' contributions
The authors contributed equally to preparing this article.
Conflict of interest
The authors declared no conflict of interest.
Acknowledgments
We express our gratitude to all individuals who assisted us in the execution of this research, with special recognition extended to the Rehabilitation Department of Sadr Heart Clinic in Tehran.
مقدمه
با افزایش سن، تغییرات در ساختار قلب رخ میدهد. همچنین با افزایش فشارخون، عملکرد قلب تغییر پیدا میکند که این موضوع نیز با افزایش سن اتفاق میافتد [1]. ازآنجاییکه افزایش سن یکی از مهمترین علل نارسایی قلبی در افراد سالمند به شمار میرود، طبیعی است سالمندان با بیماریهای قلبیعروقی مواجه باشند [2]. سالمندان اغلب تواناییهای احیاکننده محدود دارند و نسبت به بزرگسالان جوان در برابر بیماریهای قلبیعروقی مانند بیماریهای عروق کرونری آسیبپذیرتر و مستعدتر هستند [3]. بیماریهای عروق کرونر بهدلیل آترواسکلروز و همچنین نارسایی قلبی با افزایش سن ارتباط مستقیمی دارد [2]. تبعات ناشی از بروز این بیماریها، انواع ناتوانیها و معلولیتها میباشد که بیماران بعد از رویداد قلبی با آن دست به گریبان هستند [4]. نارسایی قلبی و بیماریهای عروق کرونر در سالمندان بسیار شایع است [2]. درمان بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونری باتوجهبه شرایط بیمار و تشخیص متخصص شامل درمان دارویی، آنژیوپلاستی کرونر از راه جلد و پیوند بایپس شریان کرونر است. ظرفیت ورزشی این بیماران تا حد زیادی کاهش یافت [5]. مطالعه روی بیماران دچار بیماری شریان کرونری با تاریخچه شخصی انفارکتوس میوکارد نشان میدهد کسانی که فعالیت ورزشی بیشتری انجام میدهند، تا اندازهای دارای کاهش پیشرونده در مرگومیر ناشی از بیماری عروق کرونری میباشند [6]. برای اینکه این بیماران شرایط بازگشت به زندگی روزمره را پیدا کنند باید همزمان با درمان بالینی، وارد یک دوره توانبخشی قلبی تحت نظارت شوند.
تمرینهای توانبخشی قلب در بیماران عروق کرونر دارای فواید فیزیولوژیکی و روانشناختی است [5]. تمرینهای ورزشی و فعالیتهای بدنی منظم محافظت در مقابل وقایع قلبی عروقی عمده را فراهم میآورند [7]. توانبخشی قلبی بهعنوان یک روش درمانی و توانبخشی بعد از سکته قلبی و عمل پیوند عروق کرونری با تعدیل عوامل خطرساز این بیماری همراه میباشد [8]. توانبخشی قلبی مبتنی بر ورزش موجب بهبود ظرفیت عملکردی، دستگاه گردش خون، بهبود شاخصهای ریسک قلبی و بهبود کیفیت زندگی و فاکتورهای ریسک روانشناختی خواهند شد [7]. توانبخشی قلب یک طرح مراقبتی مداوم و اساسی برای بیماران عروق کرونری میباشد [9]. توانبخشی قلبی مبتنی بر ورزش و فعالیت بدنی بهجز کاهش احتمال ریسک بروز بیماری، موجب کاهش عوارض بعد از بروز حوادث قلبی عروقی میشوند [7]. در دورههای توانبخشی، فعالیت ورزشی هوازی برای بیماران قلبی توصیه میشود که میتوان دلیل آن را تأثیر تمرینهای هوازی در بهبود آمادگی هوازی و عملکرد بیماران بیان کرد [10]، درحالیکه تأثیر تمرینهای مقاومتی در کاهش میزان تحلیل توده عضلانی، قدرت و توان برای این بیماران مورد تأیید میباشد [11]، کاربرد مداخله تمرینهای موازی میتواند در بهبود شاخصهای قلبیعروقی نقش داشته باشد [12]. دورههای توانبخشی قلبی مبتنی بر ورزش علاوهبر ظرفیت عملکردی قلب و عروق، موجب کاهش عمده شروع ابتلاء به بیماریهای قلبیعروقی و مرگومیر ناشی از آن میشوند [13]. تمرینهای ورزشی در هر دو سطح (هوازی و موازی) باعث بهبود عملکردی و ساختاری در متغیرهای بیومکانیک خون و عروق شریان مرکزی بیماران آنژیوپلاستی عروق کرونر شده است [14]. تمرین ورزشی هوازی در بیماران انفارکتوس قلبی سبب افزایش توانایی، افزایش ظرفیت تنفسی و افزایش مدت زمان فعالیت بدنی، کاهش معنادار میزان عود بیماری و بستری مجدد میشوند. وانگهی، اجرای تمرینهای ترکیبی (مقاومتی استقامتی) نسبت به اجرای تنها تمرینهای مقاومتی یا استقامتی اثربخشی بالاتری بر عوامل خطرزای قلبیعروقی دارند [15].
اکنون اهمیت توانبخشی قلبی بهخوبی اثبات شده است، اما در مورد تأثیر آن در شاخصهای متفاوت قلبیعروقی و بهویژه هموداینامیکی و بیومکانیک عملکردی قلب، پژوهشهای کمی بهخصوص درباره افراد سالمند مبتلا به بیماری عروق کرونر انجام شده است. در این پژوهش تلاش شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که آیا 8 هفته تمرین توانبخشی قلب بر شاخصهای منتخب هموداینامیکی و بیومکانیکی مردان سالمند دارای بیماری عروق کرونری بهدنبال رویداد قلبی یا مداخلات درمانی، تأثیرگذار است؟
بهطور مشخص هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثر دو شیوه تمرین هوازی و موازی توانبخشی قلب بر شاخصهای منتخب هموداینامیکی و بیومکانیکی مردان سالمند مبتلا به بیماری عروق کرونری بهدنبال رویداد قلبی یا مداخلات درمانی بود.
مواد و روشها
روش این پژوهش نیمهآزمایشی و آیندهنگر با طرح پیش و پسآزمون، مدل على-مقایسهای (تأثیر سنجی) و نوع پژوهش نیز کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش متشکل از مردان سالمند دارای بیماری عروق کرونری که 1 ماه پس از رویداد قلبی (انفارکتوس قلبی) یا مداخلات درمانی (عمل جراحی پیوند عـروق کرونـر و نیز آنژیوپلاستی عروق کرونر)، بود. این افراد 1 ماه پس از بروز بیماری برای ادامه درمان و به توصیه و تشخیص پزشک متخصص قلب جهت انجام توانبخشی قلب به بخش توانبخشی کلینیک قلب صدر تهران معرفی شده بودند. این افراد منعی برای ورزشکردن نداشتند. حجم نمونه با استفاده از نرمافزار جیپاور و با در نظر گرفتن سطح معناداری 0/05، توان 0/8 و اندازه اثر 0/5 و با استفاده از دستور Outlier در نسخه 24 نرمافزار SPSS تعیین شد. اساس انتخاب آزمودنیها در مرحله اول عدم استعمال دخانیات، مشروبات الکلی و داروهای اثرگذار بر متغیرهای پژوهش بود. آزمودنیها پرسشنامه اطلاعات فردی را پاسخ دادند. برای ارزیابی وضعیت قلبیعروقی از پرسشنامه سلامت فیزیولوژیکی، از دستگاه سنجش ترکیبهای بدن مدل تانیتا 480 بیسی، ساخت کشور ژاپن، برای سنجش قد، وزن و شاخص توده بدنی آزمودنیها، بهمنظور اندازهگیری جهت عملکرد سیستولیک بطن چپ، از دستگاه اکو داپلر مدل (Vivid-S5 ساخت کمپانی جنرال الکتریک) و به منظور تعیین ظرفیت و توانمندی قلب، سرعت ریکاوری قلب و کاهش پالس استراحتی از دستگاه تست ورزش مدل (CosMED) استفاده شد.
بعد از انجام معاینههای تشخیصی و احراز معیارهای ورود به پژوهش توسط آزمودنیها، برای رعایت ملاحظههای اخلاقی از همه آنها جهت حضور در این پژوهش رضایتنامه آگاهانه کتبی دریافت شد. آزمودنیها برای انجام مرحله پیشآزمون به مرکز تصویربرداری (اکو داپلر) و تست ورزش معرفی شدند. آنگاه بیماران برای شروع تمرین توانبخشی قلب به آزمایشگاه بیومکانیک مرکز طب فیزیکی معرفی شدند و با گذشت ۸ هفته تمرین، از آزمودنیها، مرحله پسآزمون انجام شد. آزمودنیهای پژوهش بهطور تصادفی به 3 گروه تمرینهای هوازی (8 نفر)، گروه تمرینهای موازی (8 نفر) و گروه کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. گروههای تمرینی بهمدت 8 هفته و 3 بار در هفته تمرینهای زیر بیشینه انجام دادند. شدت تمرین برای هر آزمودنی بهصورت جداگانه براساس فرمول کارونن محاسبه شد (فرمول شماره 1). با استفاده از معادله کارونن براساس ضربان قلب نشان یا نسبتی از ضربان قلب ذخیره، شدت تمرین برای هر فرد تعیین شد. برای اطمینان از پایش دقیق شدت تمرینها، پایش ضربان قلب هم مدنظر قرار گرفت. آزمودنیهای گروه کنترل در طول این 8 هفته فعالیت ورزشی منظمی نداشتند.
1. (ستراحتHR– بیشینه ×(HR(درصد شدت موردنظر)+ استراحت HR=هدف HR)
پروتکل تمرینی بهکار گرفتهشده شامل 3 جلسه در هفته تمرینهای توانبخشی شامل گرم کردن، تمرین اصلی و سرد کردن بود. مدت زمان هر جلسه فعالیت توانبخشی ۴۰ تا ۶۰ دقیقه بود. بدین ترتیب بنابر بهبود وضعیت جسمانی، مدت زمان فاز اصلی ورزش هر جلسه 1 دقیقه و شدت آن هر هفته بهطور تقریبی ۴ درصد حداکثر ضربان قلب افزایش مییافت (مدت زمان جلسه اول تمرین ۲۰ دقیقه بود). ضربان قلب، فشارخون و تغییرات احتمالی الکتروکاردیوگرام هنگام ورزش کنترل میشد (جدول شماره 1).
از بین بیماران مراجعهکننده به پزشک متخصص قلب و با تأیید پزشک، آزمودنیها برای شرکت در برنامه بازتوانی انتخاب شدند و برای آمادهسازی و انجام آزمونهای اولیه، از افراد تست ورزش و اکوکاردیوگرافی به عمل آمد. آنگاه بیماران برای شروع برنامه توانبخشی قلب که شامل یک دوره تمرین هوازی بود و زیر نظر پرستار آشنا به مانیتورینگ انجام میشد به آزمایشگاه بیومکانیک مرکز طب فیزیکی معرفی شدند. از تست ورزش ناختون به منظور اندازهگیری ظرفیت عملکردی آزمودنیها برای تعیین توانایی قلبیعروقی و تعیین شدت تمرینهای توانبخشی قلب استفاده شد. در ضمن همه بیماران شرکتکننده در هر 3 گروه جزء بیماران کمخطر محسوب میشدند.
برای جمعآوری دادهها و اجرای پروتکل پژوهش، مراحل اجرایی شامل ست آپ سیستم، جهت اجرای آزمون محل استقرار دستگاه از قبل مشخص و کالیبره شد. محیط برگزاری آزمون برای اجرای آزمون از قبل آماده شد و شرایط محیطی نور، دما و غیره) تحت کنترل قرار گرفته است. با گذشت 8 هفته از برنامه توانبخشی بهمنظور بررسی اثرات تمرین بر شاخصهای مورد نظر از آزمودنیها، پسآزمون به عمل آمد. در انتها بر روی دادههای بهدستآمده، پردازش دادهها شامل چککردن دادهها، فیلترکردن دادهها، معمولی کردن دادهها و تحلیل دادهها انجام شد.
برای توصیف دادهها از میانگین و انحرافمعیار استفاده شد، برای بررسی نرمال بودن دادهها از آزمون شاپیرو ویلک و از آزمون لون برای بررسی همگنبودن واریانس دادهها استفاده شد. باتوجهبه نرمالبودن دادهها در پیشآزمون و پسآزمون میزان ظرفیت عملکردی، کسر تخلیهای بطن چپ، فشارخون سیستولیک، فشارخون دیاستولیک و ضربان قلب استراحتی در دو نوع تمرین موازی و هوازی، از آزمون تی وابسته جهت اختلاف درونگروهی و از آزمون تی مستقل جهت اختلاف پیشآزمون، پسآزمون گروههای تمرینی با گروه کنترل در جهت تأیید آزمون تی وابسته، بهصورت جداگانه، پیشآزمون هوازی-کنترل، پسآزمون هوازی–کنترل و نیز پیشآزمون موازی-کنترل، پسآزمون موازی–کنترل در سطح معناداری (0/05≥P) استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد تفاوتی بین دو شیوه تمرینهای هوازی و موازی وجود ندارد، اما باتوجهبه نتایج آمار توصیفی به نظر میرسد تأثیر تمرینهای موازی از هوازی بهتر است. کلیه محاسبات با استفاده از نسخه 22 نرمافزار SPSS انجام شده است.
یافته ها
ویژگیهای جمعیتشناختی آزمودنیها در جدول شماره 2 ارائه شده است. نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد اختلافی بین ویژگیهای جمعیتشناختی آزمودنیها وجود ندارد (0/05<P).
نتایج آمار توصیفی در پیشآزمون و پسآزمون ظرفیت عملکردی، کسر تخلیهای بطن چپ، فشارخون سیستولیک، فشارخون و دیاستولیک ضربان قلب استراحتی به شکل میانگین و انحرافمعیارد در گروه کنترل سالمند، سالمند هوازی و سالمند موازی، بهبود در شاخصهای هموداینامیکی و عملکردی قلب را نشان میدهند. در شاخصهای ظرفیت عملکردی، کسر تخلیهای بطن چپ، فشارخون سیستولیک، فشارخون و دیاستولیک ضربان قلب استراحتی تغییرات معناداری مشاهده میشود (0/05≥P). در تفاوت بین گروهها نیز تغییرات معناداری مشاهده شد.
در تمرین هوازی، نتایج آزمون تی مستقل تفاوت معناداری در پیشآزمون شاخصهای ظرفیت عملکردی، کسر تخلیهای، سرعت ضربان قلب استراحتی، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک گروه سالمند (هوازی) و گروه کنترل را نشان نداد (0/05<P). نتایج آزمون تی وابسته نیز نشان داد تفاوت معناداری بین پیشآزمون و پسآزمون در شاخصهای ظرفیت عملکردی، کسر تخلیهای بطن چپ و سرعت ضربان قلب استراحتی گروه سالمند در 8 هفته تمرینهای هوازی وجود دارد (0/05>P)، اما تفاوت معناداری بین فشارخون سیستولیک و فشارخون سیستولیک مشاهده نشد (0/05<P) (جدول شماره 3). نتایج آزمون تی مستقل نشان داد تفاوت معناداری در پسآزمون شاخصهای ظرفیت عملکردی، کسر تخلیهای بطن چپ، ضربان قلب استراحتی گروه سالمند و گروه کنترل بعد از انجام تمرینات هوازی وجود دارد، اما تفاوت معناداری در فشارخون دیاستولیک و فشارخون سیستولیک، مشاهده نشد (0/05<P). باتوجهبه نتایج، میتوان گفت 8 هفته تمرینهای هوازی شاخصهای ظرفیت عملکردی، کسر تخلیهای بطن چپ، فشارخون سیستولیک و ضربان قلب استراحتی گروه سالمند مؤثر بوده است.
در تمرین موازی نتایج آزمون تی مستقل تفاوت معناداری در پیشآزمون شاخصهای ظرفیت عملکردی، کسر تخلیهای، ضربان قلب استراحتی، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک گروه سالمند (موازی) و گروه کنترل را نشان نداد (0/05<P)، درحالیکه نتایج آزمون تی وابسته نشان داد تفاوت معناداری بین پیشآزمون و پسآزمون در شاخصهای ظرفیت عملکردی، کسر تخلیهای بطن چپ، سرعت ضربان قلب استراحتی گروه سالمند در تمرینهای موازی وجود دارد (0/05≥P)، اما تفاوت معناداری در فشارخون دیاستولیک و فشارخون سیستولیک مشاهده نشد (0/05<P)، (جدول شماره 4). نتایج آزمون تی مستقل نشان داد تفاوت معناداری در پسآزمون شاخصهای ظرفیت عملکردی، کسر تخلیهای بطن چپ، ضربان قلب استراحتی گروه سالمند و گروه کنترل بعد از انجام تمرینهای موازی وجود دارد (0/05≥P)، اما تفاوت معناداری بین فشارخون دیاستولیک و فشارخون سیستولیک مشاهده نشد (0/05<P). میتوان به این نتیجه رسید که تمرینهای موازی بر شاخصهای ظرفیت عملکردی، کسر تخلیهای بطن چپ، ضربان قلب استراحتی گروه سالمند مؤثر بوده است.
بحث
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر دو شیوه تمرین هوازی و موازی توانبخشی قلب بر شاخصهای منتخب هموداینامیکی و بیومکانیکی مردان سالمند مبتلا به بیماری عروق کرونری بهدنبال مداخلات درمانی بود. یافتههای پژوهش تأثیر معنادار 8 هفته تمرین هوازی و نیز تمرین موازی بر شاخصهای ظرفیت عملکردی، کسر تخلیهای و ضربان قلب استراحتی مردان سالمند مبتلابه بیماری عروق کرونری را نشان دادند، درحالیکه، هیچکدام از این تمرینها بر شاخصهای فشار سیستولیک و دیاستولیک خون تأثیر معناداری نداشته است.
یافتههای پژوهش درباره تأثیر 8 هفته تمرین هوازی و نیز تمرین موازی بر فشارخون سیستولیک مردان سالمند مبتلا به بیماری عروق کرونری نشان داد تفاوت معناداری در فشارخون سیستولیک به دنبال یک دوره تمرین ایجاد نشد. این نتایج با بافتههای برخی از پژوهشهای انجامشده [16، 17] همخوانی داشت و با نتایج گزارششده از سوی برخی پژوهشگران [18-24] همخوانی نداشت. یافتههای پژوهش درباره تأثیر 8 هفته تمرین هوازی و نیز تمرین موازی بر فشارخون دیاستولیک مردان سالمند مبتلا به بیماری عروق کرونری نشان داد تفاوت معناداری در فشارخون دیاستولیک به دنبال یک دوره تمرین ایجاد نشد. این نتایج با یافتههای ارائهشده از سوی برخی پژوهشگران [25، 26] همخوانی داشت و با یافتههای تعدادی دیگر از پژوهشهای انجام شده همخوانی نشان نداشت [16، 17].
پژوهشها بر بهبود فشارخون سیستولیک و دیاستولیک به دنبال شرکت در یک دوره تمرینهای ورزشی تأکید دارند، این پژوهشها درخصوص تأثیر تمرینهای ورزشی بر شاخصهای هموداینامیکی بیان کردند که شاخصهای هموداینامیکی چون فشارخون سیستولیک بهواسطه کاهش مقاومت عروقی، بهبود مییابند. از پیامدهای سالمندی ضخیم و سختشدن شریانهای بزرگ، بهدلیل رسوب کلاژن و کلسیم و از دست دادن الاستیک تارها در لایه میانی، افت فشارخون دیاستولی و افزایش فشارخون سیستولی درنتیجه کاهش خاصیت ارتجاعی آئورت میباشد [1]. دلیل عدم اثرگذاری تمرین بر فشارخون سیستولیک و دیاستولیک شرکتکنندگان در این پژوهش را علاوهبر شرایط سالمندی، شاید بتوان انجام مداخلات جراحی، بالا نبودن فشارخون سیستولیک اغلب بیماران قبل از شروع دوره توانبخشی، تحت کنترل بودن فشارخون سیستولیک و دیاستولیک بهواسطه مصرف داروهای ضدفشارخون و داشتن رژیم غذایی کنترلشده برشمرد. شدت تمرینی بهکار گرفتهشده در این تمرینها نیز میتواند از دلایل عدم تأثیرگذاری معنادار تمرین بر میزان فشارخون سیستولیک و دیاستولیک بیماران به شمار رود.
یافته های پژوهش حاضر نشان داد ضربان قلب استراحتی بر اثر تمرین هوازی و نیز تمرین موازی در مردان سالمند مبتلا به بیماری عروق کرونری بهبود پیدا کرد. این بهبود در جهت کاهش معنادار سرعت ضربان قلب استراحتی در گروههای تمرینی نسبت به قبل از تمرین توانبخشی بود. این نتایج با یافتههای پژوهشگران قبلی همخوانی داشت [16-20، 22]. پژوهشهای پیشگفت بر بهبود ضربان قلب استراحتی پس از تمرینات ورزشی تأکید دارند. این پژوهشها درخصوص تأثیر تمرینهای ورزشی بر متغیرهای هموداینامیکی نشان دادند شاخصهای هموداینامیکی چون ضربان قلب استراحتی بهواسطه بهبود عملکرد سیستولیک قلب و بهبود عملکرد عروقی بهواسطه افزایش اتساعپذیری و کاهش مقاومت عروقی بهبود یافتند. بنابراین، تمرینهای ورزشی اثر مثبتی بر ضربان قلب استراحتی و ضربان قلب بیشینه دارند.
یافتههای پژوهش حاضر نشان داد کسر تخلیهای بطن چپ بر اثر تمرین هوازی و نیز تمرین موازی در مردان سالمند مبتلا به بیماری عروق کرونری بهبود پیدا کرد. این بهبود در جهت افزایش معنادار کسر تخلیهای در گروههای تمرینی نسبت به قبل از تمرین توانبخشی بود. این نتایج با یافتههای تعدادی از پژوهشگران همخوانی داشته است [16، 27-30] و با یافتههای دیگری از پژوهشگران که مقادیر کسر تخلیهای را بدون تغییر گزارش کردند، همخوانی ندارد [11، 31]. عملکرد ضعیف پمپ و اتساع بطن چپ موجب کاهش کسر تخلیهای بطن چپ میشود. ازآنجاییکه کسر تخلیهای، بهعنوان شاخص عملکرد کلی قلب به شمار میرود، بهبود عملکرد پمپ و کاهش حجمهای بطن چپ ( محدود کردن اتساع بطن چپ) که از اهداف مهم درمانی میباشند، موجب افزایش کسر تخلیهای میشوند [32]. انجام تمرینهای ورزشی بهواسطه تأثیر مستقیم بر عضله قلب و تقویت این عضله، با بهبود کسر تخلیهای همراه خواهد بود.
یافتههای پژوهش حاضر نشان داد ظرفیت عملکردی بر اثر تمرین هوازی و نیز تمرین موازی در مردان سالمند مبتلا به بیماری عروق کرونری بهبود پیدا کرد. این بهبود در جهت افزایش معنادار ظرفیت عملکردی در گروههای تمرینی نسبت به قبل از تمرین توانبخشی بود. این نتایج با یافتههای محققان قبلی همخوانی داشت [16، 20، 33-36]. شواهد پیشنهاد میکند توانبخشی قلبی مبتنی بر ورزش علاوهبر ظرفیت عملکردی، موجب بهبود ساختار عروقی و کاهش عمده شروع ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی و مرگومیر ناشی از آن میشوند. این تمرینها باعث بهبود میزان متابولیسم استراحتی در بیماران قلبی میشود. بهبود در میزان متابولیسم استراحتی احتمالاً ناشی از سازگاریهای محیطی درنتیجه فعالیت ورزشی بوده است. بهبود ظرفیت عملکردی میتواند متأثر از بهبود در هموداینامیک تمرین، کاهش مقاومت محیطی و افزایش مقادیر برونده قلبی و حجم ضربهای شود [37].
محدودیتهای پژوهش حاضر شامل قومیت، شغل، فعالیتهای روزانه و زمان استراحت، سطح درآمد، وضعیت رفاهی و سطح آرامش، کنترل استرس و مسائل روحی و روانی، رژیم غذایی، داروهای مصرفی، عدم کنترل دقیق بیمار و ابتلا به بیماریهای زمینهای دیگر مانند دیابت، پرفشاری خون و غیره میباشد.
نتیجهگیری
باتوجهبه نتایج حاصل از پژوهش حاضر، ضمن تأیید اثرگذاری هر دو نوع تمرین هوازی و موازی در بهبود شاخصهای هموداینامیکی و بیومکانیک عملکردی قلب در افراد سالمند دارای بیماری عروق کرونری بهدنبال رویداد قلبی و مداخلات درمانی، تأکید بر اولویت بهرهگیری از تمرینهای ورزشی موازی نسبت به تمرین هوازی را میتوان، مورد توجه قرار داد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در اجرای پژوهش ملاحظات اخلاقی مطابق با دستورالعمل کمیته اخلاق پژوهشکده علوم حرکتی دانشگاه خوارزمی در نظر گرفته شده و کد اخلاق به شماره (IR-KHU.KRC.1000.163) دریافت شده است.
حامی مالی
این مقاله هیچگونه کمک مالی از سازمان تأمینکننده مالی در بخشهای عمومی و دولتی، تجاری، غیرانتفاعی دانشگاه یا مرکز تحقیقات دریافت نشده است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت یکسان داشتند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از تمامی افرادی که ما را در انجام این پژوهش یاری کردند، بهویژه بخش توانبخشی کلینیک قلب صدر تهران تقدیر و تشکر میشود
References