Document Type : Original article
Authors
1 Department of Sport Management and Biomechanics, Faculty of Educational Science and Psychology, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran.
2 Department of Sport Biomechanics, Faculty of Sports Sciences, Bu-Ali Sina University, Hamedan, Iran.
3 Department of Sports Physiology, Faculty of Sports Sciences, University of Tehran, Tehran, Iran.
4 Department of Kinesiology, Farhangian University, Tehran, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
Introduction
There is a logical association between the arch of the foot structure and the mechanics of the lower limb. This arch provides an elastic, springy relationship between the forefoot and the rear foot so that a majority of the forces incurred during weight bearing on the foot can be dissipated before the force reaches the long bones of the leg and thigh. In flat feet, the head of the talus bone is displaced medially and distal from the navicular bone. As a result, the plantar calcaneonavicular ligament (spring ligament) and the tendon of the tibialis posterior muscle are stretched to the extent that the individual with flat feet loses the performance of the medial longitudinal arch (MLA). If the MLA is absent or nonfunctional in both the seated and standing positions, the individual has a “rigid” flatfoot. If the MLA is present and functional while the individual is sitting or standing up on his toes, this arch disappears when assuming a foot-flat stance. This condition is often treated with arch supports. The use of arch-support foot orthoses is becoming quite widespread in the management of foot pathologies. It immediately helps to absorb stress-inducing shock through the lower body, contours the feet to spread your weight more evenly and reduces pressure. It also stabilizes the position of your foot to support your natural walking style. This study examined how lower limb joint angular velocities change with wearing arch-support foot orthoses.
Materials and Methods
In this semi-experimental study, 20 healthy male volunteers (age: 34.2±8.9 years; height: 173.5±5.4 cm; mass: 76.3±13.5 kg; and BMI: 25.7±9.1 kg/m2) participated. The participants completed ten walking trials at a self-selected walking speed while 3-dimensional kinematic data of their ankle, knee, and hip joints were collected. Before the initiation of experimental procedures, the anthropometrical parameters of each subject were measured from selected anatomic landmarks for entering into Nexus software. Then, reflective markers were placed bilaterally to the subjects as follows: anterior superior iliac spine, posterior superior iliac spine, lateral mid-thigh, lateral femoral epicondyle, mid shank, lateral malleoli, heel, and between second and third metatarsal heads. Then, subjects were asked to walk three trials along the test walkway to familiarize themselves with the experimental surroundings. In addition, prior to each experiment, a static trial was captured to identify joint center locations and calculate the segment coordinate systems.
Kinematics data were collected at 100 Hz using Vicon MX Motion Systems consisting of six T-series cameras (Vicon MotionSystems, Oxford, UK) and 16 spherical reflective markers with a diameter of 15 mm. The size of the cubic calibration volume was 4.0 m (length)×2.0 m (width)×2.0 m (height), which was located in the middle of a 15 m walkway. The plug-in-gait marker set was used to identify the bilateral pelvis, thighs, legs, and feet provided in Nexus software. Paired samples t-test was used for comparing two conditions: shod with no orthoses and shod with arch support foot orthoses.
Results
The use of arch support foot orthoses decreased joint angular velocity for the hip extension (P=0.000) and ankle dorsiflexion (P=0.02) compared to walking without orthoses. However, the results revealed no significant differences in knee joint angular velocity values between both walking conditions (P=0.16).
Discussion
We concluded that arch support foot orthoses can decrease ankle and hip joint angular velocities. The use of arch-support foot orthoses reduces the risk of overuse injuries by decreasing lower limb joint angular velocities.
Ethical Considerations
Compliance with ethical guidelines
This study was approved by the Ethics Committee of the Ardabil University of Medical Sciences (Code: ARUMS-REC-1396-90)
Funding
This article is taken from the research project of Mr. Amir Ali Jafarnjadgrou in the Department of Sports Management and biomechanics, University of Mohaghegh Ardabili. The authors did not receive any financial support for this research.
Authors' contributions
Conceptualization and supervision: Amir Ali Jafarnjadgro; Methodology: Morteza Madadi Shad; Data collection: Morteza Madadi Shad, Mohammad Baqer Hanifeh and Hamidreza Momen; Data analysis: Mohammad Bagher Hanifeh and Hamidreza Momen; Review, writing of the original draft and editing: all authors.
Conflict of interest
The authors declared no conflict of interest.
Acknowledgments
We gratefully thank all participants for having volunteered to participate in this study.
مقدمه
راه رفتن، اولین و ابتداییترین فعالیتی است که آدمی از دوران طفولیت تا دوران پیری برای انجام کارهای روزانه خود انجام میدهد. ازاینرو محققانی که بر چگونگی سبک زندگی انسان مطالعه دارند، همواره در پی ارزیابی عوامل بیومکانیکی اثرگذار بر این فعالیت پایه هستند. تحقیقات پیشین گزارش کردند تغییرات در نوع شکل و ساختار پا میتواند بر چگونگی راه رفتن انسان تأثیر بگذارد [1]. قوس کف پای انسان، علاوه بر تأثیر بر نوع راه رفتن انسان، نقش تعیینکنندهای در توزیع یکنواخت نیروی بدن بر پا در زمان راه رفتن و دویدن ایفا میکند [2 ,3]. همچنین این قوس باعث میشود نیروی منتقلشده به پا بهصورت یکنواخت به مفاصل قوزک، زانو و ران منتقل شود و از بین رفتن قوس طبیعی پا میتواند به افزایش ریسک آسیب در اندام تحتانی منجر شود [4 ,5]. پزشکان و درمانگران همواره برای افرادی که دارای عارضه کف پای صاف منعطف هستند و از داشتن قوس طبیعی پا محروم هستند، استفاده از کفی حمایتکننده قوس طولی پا را پیشنهاد میکنند [6, 7, 8].
تحقیقات مختلف نشان دادند یکی از عوامل اثرگذار بر بیومکانیک راه رفتن میتواند نوع کفش و کفی استفادهشده توسط فرد باشد [9، 10]. مطابق تحقیقات، اغلب انسانها بهصورت روزانه، برای انجام کارهای شخصی خود در حدود 8000 تا 10000 قدم راه میروند [11]. ازاینرو تغییرات بیومکانیکی ایجادشده توسط کفش و کفی میتواند اثرات شگرفی بر سلامت مفاصل و استخوانها داشته باشد [12]. برای مثال تحقیقات گذشته نشان دادند استفاده از کفی با ودج خارجی در کفش میتواند به کاهش وخامت بیماری استوآرتریت زانو در افراد بیمار منجر شود [13]. همچنین نشان داده شده است که کفی با ودج داخلی برای بیماران مبتلا به سندرم درد کشکی رانی میتواند بسیار مثمرثمر باشد [14]. بنابراین انتخاب کفی مناسب برای هر فرد، یکی از دغدغههای همیشگی پزشکان و درمانگران بوده است.
تحلیل بیومکانیکی راه رفتن این امکان را فراهم میکند تا درک درستی از نیروهای وارد بر مفاصل انسان داشته باشیم که این امر میتواند بر سلامت افراد مؤثر باشد [15, 16, 17].
جعفرنژاد و همکاران گزارش کردند استفاده از کفی میتواند باعث کاهش نیرویهای وارد از سمت زمین بر مفاصل اندام تحتانی شود و بهاینترتیب خطر ایجاد آسیبهای مرتبط با پرتکراری و بار اضافی همانند استرس فراکچر استخوانهای اندام تحتانی کاهش یابد [18]. همچنین گزارش شده است که استفاده از کفی حمایتکننده قوس پا میتواند به بهینهسازی در هماهنگی حرکت بین مفاصل مختلف اندام تحتانی منجر شود و ازاینرو برای بیماران کف پای صاف بسیار مؤثر باشد [19].
هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات استفاده از کفی حمایتکننده قوس طولی پا بر سرعت زاویهای مفاصل مختلف اندام تحتانی در هنگام راه رفتن است. فرض این مطالعه بر آن بود که استفاده از کفی حمایتکننده قوس پا با کاهش دامنه حرکتی مفاصل اندام تحتانی میتواند به کاهش سرعت زاویهای این مفاصل در حین راه رفتن منجر شود.
مواد و روشها
آزمودنیها
در این مطالعه نیمهتجربی، 20 مرد سالم (سن: 8/9±34/2 سال، قد 5/4±173/5 سانتیمتر، جرم 13/5±76/3 کیلوگرم، شاخص توده بدن 9/1±25/7 کیلوگرم بر متر مربع) بهصورت داوطلبانه شرکت کردند. بررسی با نرمافزار جیپاور نشان داد برای دستیابی به توان آماری 80 درصد و همچنین میزان خطای نوع اول 0/05 و اندازه اثر 0/80 حداقل 10 نفر آزمودنی نیاز بود. شرایط پذیرش آزمودنیها در مطالعه حاضر شامل داشتن ساختار پای طبیعی (بدون تغییرشکل) و عدم اختلاف در طول پاها بود. برای پای طبیعی میزان امتیاز شاخص ساختار پا در محدوده 1- تا 4+ و زاویه استراحت پاشنه کمتر از 4 درجه درنظر گرفته شد [20]. ﺷــﺎﺧﺺ ﺳــﺎﺧﺘﺎﺭ ﭘﺎ یک ﺭﻭﺵ ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻰ ﻛﻠﻴﻨﻴﻜﻰ است که در آن بهصورت ﺑﺼﺮﻯ درمانگر وضعیت پای بیمار را با ﺷﺶ ﺁﻳﺘﻢ مختلف میسنجد و در انتها با توجه به نمره کسبشده، وضعیت پای فرد به یکی از زیرمجموعههای پای سالم، پای پرونیت و پای سوپینیت دستهبندی میشود [20]. این روش را ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺑﺎﺭ رادموند ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 2005 ﻣﻌﺮﻓﻰ کرد و سپس محققین دیگر آن را معتبر شناختند [20]. شرایط حذف آزمودنیها از مطالعه شامل داشتن سابقه جراحی، ناهنجاریهای آناتومیکی، مصرف داروهای درمانی یا تقویتی و داشتن فعالیت خستهکننده طی یک هفته منتهی به آزمایش بودند. قبل از شروع آزمایش تمامی شرکتکنندگان فرم مشخصات سلامت فردی را تکمیل و فرم رضایتنامه را امضا کردند.
ابزار
در پژوهش حاضر از نوع کفی حمایتکننده قوس طولی پا استفاده شد. این کفی از نوع پیشساختهشده و با جنس لاستیک میکروسلولار و با درجه سختی A55/A50 و شیب طولی 25 درجه بود (تصویر شماره 1).
برای مارکرگذاری از مدل Plug-in Gait استفاده شد [21]. برای اندازهگیری متغیرهای کینماتیکی راه رفتن از سیستم تحلیل حرکتی وایکان استفاده شد. یک فضای کالیبره (به ابعاد 4 متر طول، 2 متر ارتفاع و 1/5 متر عرض) استفاده شد. فضای کالیبره در مرکز آزمایشگاه بیومکانیک ورزشی به طول 20 متر قرار داشت. نرخ نمونهبرداری 100 هرتز بود. متغیرهای کینماتیکی با استفاده از فیلتر باترورث مرتبه چهارم و با فرکانس پایینگذر 6 هرتز پردازش شد [22].
مراحل اجرا و پردازش دادهها
ابتدا هر آزمودنی 5 آزمایش راه رفتن را برای آشنایی با محیط آزمایشگاه انجام میداد. سپس در هریک از شرایط 10 تکرار راه رفتن ثبت شد. سپس ترتیب انجام تکرارهای راه رفتن با استفاده از کفی و بدون آن بهصورت تصادفی برای هر آزمودنی مشخص میشد. تکرارها به این صورت انجام میشد که آزمودنی میبایست طول مسیر آزمایشگاه را به طول 17 متر با سرعت طبیعی راه برود. برای جلوگیری از اثرگذاری متغیر مداخلهگر خستگی، بین هر تکرار 2 دقیقه استرحت برای آزمودنی درنظر گرفته شد. تکراری مورد قبول واقع شد که فاقد مشکل آشکار نظیر پیچ خوردن پا و وضعیت غیرطبیعی راه رفتن بود [23]. درانتها متغیرهای بیشینه سرعت زاویهای مفصل مچ در حرکات دورسی فلکشن و پلانتار فلکشن، مفصل زانو در حرکات فلکشن و اکستنشن و مفصل ران در حرکات فلکشن و اکستنشن در هنگام راه رفتن با بهرهگیری از نرمافزار نکسوز نسخه 1/8/1 تجزیهوتحلیل شد.
تحلیل آماری
ابتدا با استفاده از آزمون شاپیرو ویلک نرمال بودن توزیع دادهها بررسی شد. کلیه دادهها از توزیع طبیعی برخوردار بودند. با استفاده از آزمون تی وابسته تفاوت در میزان متغیرهای کینماتیکی موردمطالعه هنگام راه رفتن در شرایط با و بدون کفی بررسی شد. این تجزیهوتحلیلها با نرمافزار SPSS، نسخه 22 انجام شد. سطح معناداری همه مقایسهها (0/05>P) درنظر گرفته شد.
یافتهها
تصویر شماره 2 مقادیر بیشینه سرعت زاویهای مفصل مچ پا در صفحه سهمی یا ساژیتال در هنگام راه رفتن با و بدون استفاده از کفی را نشان میدهد.
نتایج مربوط به تحلیل آزمون تی نشان داد آزمودنیها هنگام راه رفتن بدون کفی 35 درصد سرعت دورسی فلکشن بیشتری را دارا هستند (0/02=P). در حرکت پلانتار فلکشن مچ پا بین دو حالت استفاده و عدم استفاده از کفی نتایج معناداری یافت نشد (0/86=P).
تصویر شماره 3 مقادیر مربوط به بیشینه سرعت زاویهای مفصل زانو در صفحه ساژیتال در هنگام راه رفتن با و بدون استفاده از کفی را نشان میدهد.
تحلیل آماری نشان داد پوشیدن کفی تغییر معناداری در میزان سرعت زاویهای مفصل زانو ایجاد نمیکند (0/16=P).
مقادیر مربوط به بیشینه سرعت زاویهای مفصل ران در صفحه ساژیتال در هنگام راه رفتن با و بدون استفاده از کفی در تصویر شماره 4 آورده شده است.
پوشیدن کفی در هنگام راه رفتن باعث شد تا میزان سرعت زاویهای اکستنشن ران، 93 درصد کاهش پیدا کند (0/000=P). بااینحال تغییری را در سرعت زاویهای حرکت فلکشن ایجاد نکرد (0/54=P).
بحث
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات استفاده از کفی حمایتکننده قوس طولی پا بر سرعت زاویهای مفاصل مختلف اندام تحتانی در هنگام راه رفتن بود. فرض این مطالعه بر آن بود که استفاده از کفی حمایتکننده قوس پا با کاهش دامنه حرکتی مفاصل اندام تحتانی میتواند به کاهش سرعت زاویهای این مفاصل در حین راه رفتن منجر شود. نتایج نشان داد درمورد مفصل مچ و ران فرض ما صحیح است. حال آنکه کفی نتوانست تغییر محسوسی را در نتایج مربوط به مفصل زانو ایجاد کند.
مطالعات پیشین گزارش کردند استفاده از کفی ضمن کاهش دامنه حرکت پرونیشن پا، به کاهش سرعت زاویهای پرونیشن پا منجر میشود [24]. با وجود این مطالعهای یافت نشد که در آن به نقش کفی در سرعت زاویهای حرکات در صفحات ساژیتال و فرونتال بپردازد. همچنین مطالعات گذشته نشان دادند در هنگام راه رفتن با افزایش دامنه حرکتی در اندام تحتانی، سرعت زاویهای مفصل نیز افزایش مییابد [25, 26]. درحقیقت ممکن است آزمودنیها هنگام عدم استفاده از کفی، دارای دامنه حرکت بیشتر در مفاصل اندام تحتانی خود باشند و این پدیده با بیشتر بودن سرعت زاویهای مفصل همراه باشد. کورتز بیان کرد افزایش سرعت زاویهای در مفصل با افزایش جذب انرژی همراه است [27]. افزایش جذب انرژی در مرحله پاسخ بارگیری در زمان راه رفتن به کاهش بار وارد بر مفصل و کاهش ریسک آسیبهای مرتبط با اندام تحتانی منجر میشود [28, 29]. بنابراین از نتایج مطالعه حاصل میتوان دریافت که استفاده از کفی حمایتکننده قوس پا دارای مزایایی در جهت کاهش ریسک آسیبهای مرتبط با اندام تحتانی است.
تحلیل سرعت زاویهای مفصل طی یک حرکت میتواند بهصورت غیرمستقیم تأثیر 2 عامل فعالیت عضلانی و نیروهای خارجی بر مفصل را نشان دهد [30]. نشان داده شده است کاهش سرعت زاویهای مفصل میتواند ناشی از کمفعالیتی یا ضعف عضلانی باشد [30]. از طرف دیگر، اگر یک مداخله درمانی به کاهش سرعت مفصل منجر شود، میتوان اینطور برداشت کرد که این عامل توانسته است مفصل موردنظر را به تثبیت برساند و از آسیب آن جلوگیری کند. برخی مطالعات نشان دادند ثبات بیشتر مفصل که حاصل از یک تداخل درمانی است، به کاهش فعالیت عضلانی اطراف مفصل منجر شده است [31]. در چنین شرایطی میتوان فرض کرد یک حالت بهینه ایجاد شده است، چراکه با شدت فعالیت کمتر عضلات و بهبود اقتصاد بیومکانیکی حرکت، مفصل همچنان از ثبات خوبی بهوسیله عناصر غیر فعال برخوردار است [32].
درمورد مفصل زانو، نتایج مطالعه حاضر نشان داد استفاده از کفی نمیتواند تغییرات معناداری را در میزان سرعت زاویهای مفصل ایجاد کند. یکی از دلایل احتمالی برای این درمورد سرعت زاویهای مشابه در مفصل زانو ممکن است عدم تأثیرگذاری پوشیدن کفی بر فعالیت عضلات چهارسرران و همسترینگ باشد. در مطالعات قبلی نتایج متناقضی در ارتباط با تأثیرگذاری پوشیدن کفی بر سطح شدت فعالیت عضلات چهارسرران و همسترینگ وجود دارد [33, 34 ,35, 36, 37, 38, 39]. در ارتباط با نتایج مطالعه حاضر ممکن است در هنگام استفاده از کفی، آزمودنیها با حفظ فعالیت عضلات چهارسرران و همسترینگ خود موجب حفظ و پایداری ثبات مفصل زانو شوند و کینماتیک مفصل زانو دچار تغییر نشود. با وجود این، به دلیل اینکه ارزیابی شدت فعالیت عضلانی با الکترومیوگرافی در پژوهش حاضر انجام نشده، نمیتوان با اطمینان در این مورد سخن گفت.
پژوهش حاضر دارای محدودیتهایی کلیدی زیادی بود که از مهمترین آنها میتوان به عدم حضور جنس مؤنث و بررسی اثرات کفی بر رویآنها اشاره کرد. همچنین عدم استفاده از دستگاه ثبت شدت فعالیت عضلات مختلف و دستگاه صفحه نیروسنج از دیگر محدودیتهای پژوهش حاضر بودند.
پیشنهاد میشود در مطالعات آینده اثرات استفاده از کفیهای حمایتکننده قوس پا بر روی بیومکانیک راه رفتن افراد پاتولوژیک، بهویژه افراد دارای عارضه کف پای صاف بررسی شود.
نتیجهگیری
این مطالعه نشان داد استفاده از کفیهای حمایتکننده قوس طولی پا میتواند به کاهش سرعت زاویهای مفصل مچ پا در حرکت دورسی فلکشن و مفصل ران در حرکت اکستنشن منجر شود. بنابراین استفاده از این نوع کفی میتواند با کاهش سرعت زاویهای مفصل، به پیشگیری از ایجاد آسیبهای مربوط به پرتکراری در مفاصل مچ و ران در افراد سالم کمک کند. درمورد تعمیم نتایج مطالعه حاضر به افراد بیمار میبایست بسیار احتیاط کرد. بنابراین پیشنهاد میشود در مطالعات آتی اثرگذاری کوتاهمدت و بلندمدت این نوع کفیها در افراد پاتولوژیک همانند افراد با عارضه کف پای صاف تحلیل و بررسی شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در اجرای پژوهش ملاحظات اخلاقی مطابق با دستورالعمل کمیته اخلاق دانشگاه علومپزشکی اردبیل در نظر گرفته شده است و کد اخلاق به شماره ARUMS-REC-1396-90 دریافت شده است.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از طرح پژوهشی آقای امیرعلی جعفرنژادگرو در گروه مدیریت و بیومکانیک ورزشی دانشگاه محقق اردبیلی است. مؤلفین برای انجام این تحقیق هیچگونه حمایت مالی دریافت نکردند.
مشارکت نویسندگان
مفهومپردازی و نظارت: امیرعلی جعفرنژادگرو؛ روششناسی: مرتضی مددی شاد؛ گردآوری دادهها: مرتضی مددی شاد، محمد باقر حنیفه و حمیدرضا مومن؛ تحلیل دادهها: محمد باقر حنیفه و حمیدرضا مومن؛ بررسی، نگارش پیشنویس اصلی و ویرایش: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تقدیر و تشکر
از همه شرکتکنندگان برای شرکت داوطلبانه در این مطالعه قدردانی میشود.
References
References