Document Type : Original article
Authors
1 Department of Psychology Exception and General, Faculty of Psychology and Educational Science, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
2 Department of Psychology, Faculty of Psychology and social Sciences, Roodehen Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
Abstract
Keywords
Main Subjects
مقدمه
حس بینایی، یکی از حواس مهمی است که در دریافت بسیاری از اطلاعات نقش مهمی دارد و بعضی از افراد با آسیب بینایی از این حس محروم هستند. از آنجا که هرگونه ناتوانی میتواند چهره خود را تغییر دهد [1]. فقدان حس بینایی باعث میشود که این افراد درک مناسبی از دنیای واقعی نداشته باشند [2]، این کودکان در مقایسه با همتایان بینای خود، به دلیل اینکه در معرض خطر مشکلات روانشناختی، ازجمله اضطراب و افسردگی هستند، باید با مهارت و استراتژیهای لازم برای مدیریت این اختلالها تجهیز شوند [3].
در ایران، طبق آمار پیشگیری از نابینایی وزارت بهداشت، بر اساس تخمینها سی هزار کودک کمبینا و 7500 کودک نابینا در کشور وجود دارد. بر اساس روند افزایشی این آمارها و مشکلات جسمی و روانی که این افراد با آن مواجه هستند، نیاز است که آزمایشهای زودهنگام و مناسب جهت بهبود عملکرد اجتماعی و روانی آنها صورت گیرد [4]. تجزیه و تحلیل اخیر مجمع جهانی اقتصاد تخمین زده است که تأثیر کلی اختلالات روانی از نظر خسارت اقتصادی، طی بیست سال آینده حدود شانزده تریلیون دلار خواهد بود [5].
اضطراب وافسردگی نمونهای از اختلالهای شایع روانپزشکی در دوران کودکی است [4]. طبق مطالعات بینالمللی سازمان بهداشت جهانی، حدود 322 میلیون نفر از جمعیت جهان دچار افسردگی هستند [6]. افسردگی تقریباً 2 تا 3 درصد کودکان و تا 8 درصد نوجوانان را مبتلا میکند که اگر درمان نشود به تثبیت اختلالات خُلقی منجر میشود که با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، مشکل در تمرکز، بیاشتهایی، کاهش فعالیت، مشکلات خواب و سایر ریتمهای بیولوژیک، بیحوصلگی، افکار مرگ و خودکشی مشخص میشود. پژوهشها نشان داده است که در افراد با آسیب بینایی نیز نوعی افسردگی وجود دارد [7].
اضطراب، نوعی هیجان یا احساس و ادراک ذهنی است که با پاسخ بدنی به تهدید واقعی یا ادراکشده همراه است. اضطراب 10 تا 20 درصد از کودکان و نوجوانان را مبتلا میکند. اختلالات اضطرابی با برانگیختگی مکرر هیجانی و فیزیولوژیک همراه است که شامل علائم گوارشی، تهوع، استفراغ، دل درد، علائم شبیه سرماخوردگی و در کودکان بزرگتر علائمی نظیر علائم تنفسی و قلبی عروقی شامل تپش قلب، سرگیجه، ضعف و احساس خفگی است [8]. طبق نتایج تحقیق بهپژوه و همکاران، شیوع افسردگی در میان افراد با آسیب بینایی 25 درصد است [9].
همچنین افزایش عزت نفس، یکی از باارزشترین منابعی است که افراد دچار آسیب بینایی میتوانند داشته باشند. تفاوت معناداری بین عزت نفس کودکان با آسیب بینایی و کودکان عادی وجود دارد [10]. عزت نفس پایین، اختلالات عاطفی و عدم عملکرد مناسب، برای آنها مشکلاتی ایجاد میکند [11]. علاوه بر این، عزت نفس میتواند در تمام جنبههای رشد نقش مهمی ایفا کند [12].
طبق تحقیقات انجامشده، برای رفع عزت نفس پایین و اختلالات روانشناختی، بازی راهحل بسیار مناسبی است. بازی برای کودکان عادی و استثنایی، وسیله بیان و ارتباط است که به عقیده برخی از پژوهشگران بخش مهمی از فرایند درمانگری را تشکیل میدهد [13]. استفاده از بازیها به کودکان این امکان را میدهد تا خود را از تجربیات احساسی عمیق دور کرده و به تعمق و تفکر بپردازند. همچنین فرصتی میدهد که به مشکلات خود اندیشیده و به روش غیرتهدیدآمیز پیامدهای آن را از طریق بازی تغییر دهند و خود را قدرتمند ساخته تا بتوانند با مشکلات زندگی واقعی کنار بیایند [14].
بازی تأثیر زیادی بر عزت نفس و بر طیف وسیعی از اختلالات و مشکلات داشته است [15, 16]. همچنین آموزش بازی همراه با موسیقی علاوه بر اینکه یک بازی و سرگرمی است، باعث تخلیه هیجانی و جهتدهی عاطفی میشود [17]. کمالیان اعلام کرد این نوع بازی برای درمان اختلالات جسمی و روانی نقش دارد [18].
طبق تحقیقات انجامشده در دو دهه اخیر، موسیقی به تنهایی برای درمان افسردگی محبوبیت فزایندهای به دست آورده است. نتایج نشان داد موسیقیدرمانی اثرات مثبتی در تقویت اعتماد به نفس، وضعیت روحی و علائم افسردگی و اضطراب شرکتکنندگان داشته است [7]. نتایج تحقیق محمدی اورنگی و همکاران نشان داد که تمرین ریتمیک با موسیقی باعث کاهش اضطراب و افسردگی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی میشود [19].
با توجه به آنچه مطرح شد، توجه به مشکلات روانشناختی کودکان با آسیب بینایی اهمیت دارد و تا آنجا که پیشینه نشان میدهد، تحقیقات کمی در ایران انجام شده و این مقوله مورد غفلت قرار گرفته است. همچنین ضرورت توجه به مشکلات این کودکان، جهت یافتن روشهای مناسب برای کاهش آنچه که با آن مواجه هستند، مورد نظر قرار گرفت. علاقهمندی ذاتی کودکان به بازی، محققین پژوهش حاضر را بر آن داشت تا مشکلات شناختی کودکان با آسیب بینایی را با هدف بررسی اثربخشی بازیهای موسیقیایی بر این متغیرها مورد پژوهش قرار داده و مطالعات پیشین را گسترش دهند.
همچنین میتواند تصویر جامعتری از عوامل کاهشدهنده علائم اضطراب و افسردگی این کودکان را ترسیم کند و در جهت بالا بردن عزت نفس کودکان با آسیب بینایی که تأثیر بسیار عمیقی بر ارتقای روابط اجتماعی دارد، وظیفه انسانی خویش را ایفا کند. همچنین پژوهش حاضر میتواند زمینه جدیدی برای برانگیختن پژوهشهای بیشتر کودکان با آسیب بینایی فراهم کرده و با انتخاب روشهای مناسب و تأثیرگذار در مشکلات این کودکان، دنیای آنان را زیباتر کند.
در راستای هدف مورد نظر، پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که آیا بازی و موسیقی میتواند بر کاهش اضطراب، افسردگی و بهبود عزت نفس کودکان با آسیب بینایی نقش داشته باشند؟
مواد و روشها
این تحقیق یک روش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل همه دانشآموزان دوره دوم ابتدایی با آسیب بینایی مدرسه پسرانه نابینایان شهر مشهد (شصت نفر) هستند که در سال تحصیلی 1399-1398 مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه بر اساس روش کوکران انجام شد و متناسب با حجم جامعه بر اساس شصت نفر، حجم نمونه 51 نفر تعیین شد.
اما از آنجا که نمونه مورد نظر باید هر سه اختلال اضطراب، افسردگی و عزت نفس را دچار باشد و همچنین بر اساس ملاحظات اخلاقی، به دلیل عدم رضایت چند تن از دانشآموزان برای شرکت در آزمایشات، حجم نمونه به 28 نفر کاهش یافت که بعد از همتاسازی بر اساس سن و نوع آسیب بینایی در هر گروه چهارده نفر در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.
تستهای مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون عزت نفس کودکان، آزمون اضطراب اسپنس و آزمون افسردگی کودکان است. نمونه آماری شامل دانشآموزانی بود که پس از غربالگری با ابزارهای پژوهش، دچار اختلال اضطراب، افسردگی و عزت نفس تشخیص داده شدند و از این میان افرادی انتخاب شدند که نمره حد نصاب متناسب با نمره تعیینشده در آزمونها را دریافت کرده بودند.
محدوده اضطراب بر اساس آزمون اضطراب اسپنس 44 و بالاتر بود. محدوده افسردگی بر اساس آزمون افسردگی بین نُه تا بالاتر از بیست بود، محدوده نمره عزت نفس بر اساس آزمون عزت نفس کودک بین سی تا شصت بود. معیارهای ورود شرکتکنندگان، محدوده سنی نُه تا پانزده سال، دچار آسیب بینایی، جنسیت پسر، بدون اختلال روانپریشی بود. ملاکهای خروج عدم انجام صحیح تکنیکها و بازیها و غیبت بیشتر از سه جلسه بود. (برای گروه کنترل هیچ آزمایشی انجام نشد و در هیچ جلسهای شرکت نداشتند. برای دریافت اینکه گروه کنترل بعد از این مدت آیا تغییری داشتهاند یا خیر، آمارها روی نمرات گروه کنترل نیز محاسبه شد.)
برای اجرای پژوهش ابتدا معرفی نامه از اداره آموزش و پرورش کودکان استثنایی برای حضور در مدرسه استثنایی پسرانه، اخذ شد. سپس با حضور در مدرسه مربوطه با گرفتن تأیید از مدیر مدرسه، معلمان و والدین دانشآموزان، آزمونها اجرا شدند. ابتدا سؤالات پرسشنامهها برای تک تک دانشآموزان بهعنوان پیشآزمون خوانده و نمرات خام توسط پژوهشگر محاسبه شد. آزمایشات بهصورت گروهی، دو جلسه در هفته به مدت ده جلسه و هر جلسه سی دقیقه در سالن ورزشی سرپوشیده مدرسه توسط پژوهشگر اجرا شد. پس از اتمام آزمایشات، سؤالات پرسشنامهها به عنوان پسآزمون، برای آزمودنیها مجدداً خوانده، نمرات خام محاسبه و ثبت شد و در پایان، نتایج آزمایشات با استفاده از نرمافزار SPSS محاسبه شد.
پروتکل بازی و موسیقی
اجرای بازیها با اهداف مشخص در هر جلسه و به صورت گروهی با استفاده از سازههای کوبهای دستساز و ابزارهای دیگر، ازجمله پاراشوت و چوبک اجرا شد. در پایان هر جلسه، آرامسازی همراه تنفس شکمی با هدف اکسیژنرسانی بهتر، کاهش اضطراب و استرس و به تعادل رساندن انرژی هیجانی ایجادشده طی بازیها انجام گرفت. (پروتکل بر اساس کارگاههایی که پژوهشگر زیر نظر هاتف دوستدار، اصغری نکاح و سودابه سالم گذرانده و آموزش دیده بود، تدوین شده است) (جدول شماره 1).
ابزار پژوهش
تست اضطراب اسپنس
این پرسشنامه توسط اسپنس و در سال 2003 برای ارزیابی نشانههای اضطراب در کودکان در جمعیت عمومی ساخته شد [20]. این مقیاس شامل 38 گویه است که سؤالات در یک مقیاس لیکرت (هرگز، گاهی اوقات، بیشتر اوقات و همیشه) پاسخ داده میشوند و پاسخها به ترتیب از صفر (هرگز) تا سه (همیشه) نمرهگذاری میشود. حداکثر نمره 114 و حداقل نمره صفر است.
علاوه بر زیرمقیاسها، این پرسشنامه، یک نمره کل که معرف اضطراب کلی است، دارد. این پرسشنامه برای دامنه سنی سه تا هفده سال به کار گرفته شده است. در پژوهش موسوی و همکاران، اعتبار آزمون از طریق فرمول کلی آلفای کرونباخ 0/874 به دست آمد [21]. برای بررسی روایی سازه از روش تحلیل مؤلفههای اصلی بهره گرفته شد. نتایج حاصل از آن نشان میدهد شش عامل از پرسشنامه مورد مطالعه، 42/138 درصد واریانس کل را تبیین میکنند. نمره بین صفر تا 44 اضطراب پایین، نمره بین 44 تا 88 اضطراب متوسط و نمره بالاتر از 88 اضطراب بالا را نشان میدهد.
پرسشنامه اعتبار و پایایی مقیاس افسردگی کودکان
پرسشنامه افسردگی کودکان توسط کوواکس در سال 1985 برای ارزیابی افسردگی در دوران کودکی و نوجوانی طراحی شده است [22]. این پرسشنامه یک ابزار خودگزارشی است و 27 سؤال و پنج خردهمقیاس دارد که شامل موارد زیر است: آسیبپذیری، احتیاج برای تأیید شدن، موفقیت کمالگرایی، احتیاج برای خشنودی دیگران و نیاز به تأثیر گذاشتن بر دیگران [23].
هریک از سؤالها بر اساس یک مقیاس سه درجهای صفر، یک و دو درجهبندی شده است. دامنه نمرات از صفر تا 54 و نمره زیاد معرف درجه بالایی از افسردگی است [24]. گلزاری و همکاران نسخه فارسی پرسشنامه افسردگی کودکان تیشر و لانگ را برای جمعیت عمومی ایران اعتباریابی و هنجاریابی کردند. پایایی این مقیاس از طریق بازآزمایی شش هفتهای، 0/82 است و آلفای کرونباخ آن را 0/96 گزارش کردند. سؤالات این پرسشنامه به صورت سه گزینهای طراحی شده است [25]. نمره صفر تا هشت، نشانه سلامت، نمره نُه تا نوزده، آستانه افسردگی و نمره بیست و بالاتر، نشانه افسردگی است.
پرسشنامه عزت نفس کودکان
مقیاس عزت نفس در سال 1985 توسط هیر و بروس ساخته شده است که از سی گویه و سه خردهمقیاس عزت نفس همسالان، عزت نفس خانه و عزت نفس مدرسه که هر کدام از ده سوال تشکیل شده است، به منظور سنجش عزت نفس در کودکان سنین مدرسه به کار میرود. نمرهگذاری پرسشنامه به صورت طیف لیکرت چهار درجهای است که برای گزینههای «به شدت مخالفم»، «مخالفم»، «موافقم» و «به شدت موافقم» به ترتیب امتیازات یک، دو، سه و چهار در نظر گرفته میشود.
در پژوهش هیر، دامنه ضریب همبستگی به روش بازآزمایی با فاصله زمانی سه ماهه بین دو نوبت آزمون، بین 0/56 تا 0/65 برای سه خردهمقیاس و 0/74 برای مقیاس کلی، نشاندهنده ثبات خوب ابزار است [26]. نمره بین سی تا شصت نشانه عزت نفس فرد پایین، نمره بین 60 تا 75، عزت نفس فرد متوسط و نمره بالاتر از 75، عزت نفس فرد بالا را نشان میدهد.
یافتهها
در مطالعه حاضر، تعداد 28 نفر بررسی شدند که در هر گروه، چهارده نفر بعد از همتاسازی از نظر سن و نوع اختلال بینایی قرار داده شدند. دامنه سنی بین نُه تا پانزده سال با میانگین 1/612±11/74 سال است. برای بررسی اختلاف دو گروه از نظر سن در خط پایه از آزمون تی مستقل استفاده شد و اختلاف معناداری در دو گروه از نظر متغیر ذکرشده در خط پایه وجود نداشت (P=0/496).
برای بررسی پیشفرض نرمال بودن توزیع متغیرها از آزمون لوین استفاده شد.
جدول شماره 2 نشان میدهد که در دو گروه آزمایش و کنترل شرط برابری واریانس از منظر افسردگی، اضطراب و عزت نفس، قابل قبول است.
جدول شماره 3 نشان میدهد که اختلاف معناداری در دو گروه در خط پایه افسردگی و اضطراب وجود ندارد. فقط در مورد متغیر عزت نفس بین دو گروه آزمایش و کنترل اختلاف معنادار وجود داشت (0/0007=P).
جدول شماره 4 ارزیابی اثرات بازی-موسیقی بر متغیرهای اضطراب، افسردگی و عزت نفس را با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان میدهد.
بین گروهها اختلاف معناداری بعد از آزمایش از نظر عزت نفس و افسردگی وجود ندارد (n=28)، اما در متغیر اضطراب بین دو گروه اختلاف معناداری وجود دارد (0/0001=P).
جدول شماره 5 نشان میدهد اختلاف معناداری قبل و بعد از آزمایش در هر سه متغیر وجود دارد (n=14).
جدول شماره 6 نشان میدهد اختلاف معناداری قبل و بعد از آزمایش در گروه کنترل وجود ندارد.
بحث
مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی بازی و موسیقی بر اضطراب، افسردگی و عزت نفس دانشآموزان با آسیب بینایی دوره دوم ابتدایی انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد بعد از ده جلسه بازیهای موسیقیایی، سطح اضطراب و افسردگی آزمودنیها کاهش و عزت نفس افزایش یافته است، اما در مقایسه با گروه کنترل، نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد در رابطه با افسردگی این کاهش معنادار نبوده است. نتایج تحقیق محزونی از تأثیر اجرای موسیقی بر کاهش افسردگی کودکان با آسیب بینایی و کودکان عادی خبر میدهد که با نتایج این تحقیق در رابطه با کاهش افسردگی همسو بوده است [27].
نتایج تحقیق حاضر با نتایج تحقیق آقایی و همکاران در رابطه با نقش بازی بر اضطراب کودکان همسو است [28]، اما نتایج این محققان ثابت کرد تأثیر اجرای بازی که توسط افراد غیرمتخصص (که اغلب والدین هستند) انجام میشود، بیشتر از تأثیر اجرای آن توسط افراد متخصص است. نتایج پژوهش حاضر با تحقیق اصغری نکاح در رابطه با معنادار بودن نتایج آزمایش بازی برکاهش اضطراب و معنادار نبودن بر افسردگی همسو است [29].
محمدینیا و همکاران در مورد ماهیت متغیرها بیان کردند آرامش و دلمشغولیهای مثبت و تجارب خوشایند در فعالیتهای بازیهای موسیقیایی برای کاهش اضطراب مناسب بوده، ولی برای کاهش تغییر چرخه افکار منفی که ماهیت افسردگی را تشکیل میدهد، مناسب نبوده است که با نتایج تحقیق حاضر همسو است [30].
نکته قابل توجه این است که احتمال دارد تعداد جلسات پایینتر که در این پژوهش انجام شد، از اثربخشی آن در رابطه با تأثیر بر افسردگی کاسته باشد. همچنین نتایج این تحقیق با تحقیق سانتوس و همکاران در رابطه با اثربخشی بازی بر اضطراب کودکان همسو است. آنها در پژوهش خود نشان دادند که بازی شیوهای است که کودکان به وسیله آن به راهی مناسب، نگرانی و اضطراب خود از محیط را ابراز میکنند.
همچنین بهطور کلیتر نشان دادند که بازی تأثیرات مثبت روی سازگاری روانشناختی کودکان داشته است. چون کودکان به تفکر انتزاعی دست نیافتهاند تا بتوانند به بیان هیجانات و احساسات بپردازند؛ بنابراین به دنبال راهی بودند تا کودکان به وسیله آن هیجانات و احساسات منفی و مثبت خود را نمایان کنند و از آنجا که بازی برای کودکان مانند کلام برای بزرگسالان است، باعث ارتباط افکار درونی با دنیای خارجی آنها میشود [31].
نتایج این پژوهش با تحقیق سوآن و کاف در رابطه با نقش بازی در کاهش اضطراب کودکان نیز همسو است. آنها معتقدند بازی میتواند در تأثیر آزمایشات روانشناختی به عنوان یک رویکرد مستقل یا مکمل به همراه سایر روشهای درمانی برای کودکان با نیازهای ویژه استفاده شود [5].
حرکات ریتمیک همراه با موسیقی شرایطی برای کودکان ایجاد میکند که زمینهساز رشد شناختی آنها میشود. گوش دادن به موسیقی که در نیمههوشیار اتفاق میافتد و کودک به ظاهر، مقاومتی در مقابل آن ندارد، بسیار نافذ بوده و همراه با بازی، باعث رفع موانع شده و کودک از نظر هیجانی، تخلیه شده و احساس قدرت میکند و باعث میشود عواملی که موجب اضطراب و پناه بردن به دنیای درون خود میشود را شناسایی کند. در پژوهش حاضر، نقش بازیهای موسیقیایی در کاهش اضطراب تأیید شد که با تحقیق خانزاده و همکاران همسو است [32].
نتایج این پژوهش در نقش موسیقی در کاهش معنادار علائم اضطراب با پژوهش سیلویا همسو است. وی معتقد است توأم کردن بازیهای ورزشی با موسیقی به دلیل مفرح و گروهی بودن آنها باعث هماهنگی بیشتر و افزایش اعتماد به نفس میشود و اضطراب را کاهش میدهد. همچنین این محقق اذعان داشت موسیقی در کاهش بیماریهای روانپزشکی مؤثر است [33].
همچنین نتایج پژوهش حاضر در رابطه با اثر موسیقی بر افزایش عزت نفس نوجوانان با پژوهش کیم همسو است [34]. نتایج تحقیق بنا و همکاران و حسنی و همکاران از اثر بخشی بازی بر افزایش عزت نفس کودکان دچار ناتوانی ذهنی خبر داد که با نتایج این تحقیق همسو است. آنها بیان داشتند بازی به طور غیرمستقیم تجربیات کودک را تغییر میدهد و با برداشتهایی که لذتبخش و مطلوب باشد، عزت نفس آنها را تقویت میکند و این امکان را فراهم میکند که بتوانند ارزیابی واقعی و مثبت از تواناییهای خود را در طی فرایند تعامل گروهی به دست آورند. علاوه بر این، توجه به ویژگیهای مثبت، عزت نفس آنها را افزایش میدهد [36 ،35]. همچنین نتایج تحقیق طالبی نشان داد که بازی بر افزایش عزت نفس کودکان تأثیر داشته که با نتایج این پژوهش همسویی ندارد [15].
نتیجهگیری
در مجموع نتایج این پژوهش نشان میدهد که برای کاهش مشکلات روانشناختی کودکان با آسیب بینایی میتوان از بازی و موسیقی استفاده کرد. آزمایش، نتایج مثبتی در کاهش این مشکلات داشته و میتوان در رابطه با همه کودکان، ازجمله کودکان استثنایی با رعایت موارد اخلاقی از اثرات مثبت این آزمایش استفاده کرد.
محدودیت این پژوهش، عدم همکاری مناسب معلمان به دلیل طولانی بودن جلسات درمان بود. به همین دلیل جلسات از دوازده جلسه به ده جلسه کاهش یافت. همچنین محدود بودن حجم نمونه و اجرای پژوهش در یک گروه سنی محدود، مهمترین محدودیتهای این پژوهش بودند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در اجرای پژوهش ملاحظات اخلاقی مطابق با دستورالعمل کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در نظر گرفته شده است.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از پایاننامه سیده شهره طاهری با راهنمایی منصوره شهریاری احمدی در گروه روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و مشاوره حسن پاشاشریفی در گروه روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی و روششناسی: منصوره شهریاری احمدی و حسن پاشاشریفی؛ تحقیق و بررسی، نوشتن پیشنویس اصلی، گردآوری اطلاعات، ویرایش و اجرای پژوهش: سیده شهره طاهری. تجزیهوتحلیل دادهها: همه نویسندگان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از آموزش و پرورش کودکان استثنایی، مدرسه نابینایان امام علی (ع) و نیز پرسنل محترم آن مجموعه که در انجام این تحقیق ما را یاری کردند و از دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی برای حمایتهای ارزشمندشان تشکر و قدردانی میشود.
References