نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه معماری، دانشکده علوم و مهندسی، دانشگاه علم و هنر، یزد، ایران.
2 گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه علم و هنر، یزد، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Background and Aims: Depression is a common psychiatric disorder after a stroke. These patients often experience defective recovery despite intensive medication and psychotherapy. Transcranial Direct Current Stimulation (tDCS) of the brain is a technique used to stimulate different areas of the brain in neurological and psychiatric patients. One of the aims of this study was to investigate the psychological effects of color along with cerebral transduction direct electrical stimulation on stroke-induced depression.
Methods: This was a quasi-experimental study. Fifteen stroke patients hospitalized in the Shahid Sadoughi Hospital in Yazd (nine males and six females with a mean age of 55.76 years and mean post-stroke of 47.4 years) were selected and randomly divided into three groups of A, B, and C. Their Beck Depression Scale scores were compared in three occasions after treatment, after sham, and two months after the treatment. Each patient received ten sessions of sham electrical stimulation (20 minutes) with white, ten sessions of anodic stimulation and cathodic stimulation (2 mA-20 min) with white, and ten sessions of anodic stimulation and cathodic stimulation (2 mA-20 min) with green in left and right dorsal lateral prefrontal cortex, respectively. Data analysis was performed in two levels of descriptive (mean & standard deviation) and inferential (ANOVA with repeated measures) using SPSS software v. 21.
Results: The findings of (ANOVA with repeated measures demonstrated that compared with a white color treatment, depression declined immediately after treatment with green and white color (P<0.001) and a follow-up period (P<0.001).
Conclusion: In line with the findings of this study, direct electrical stimulation with the green color can be utilized in the rehabilitation of stroke patients. However, electrical stimulation with the color green had a superior recovery than the white color.
کلیدواژهها [English]
مقدمه
سکته مغزی سومین علت شایع مرگومیـر و شـایعتـرین اختلال ناتوانکننده مغز و اعصاب بین بزرگسالان است. ســالانه حــدود 750 هزار ســکته مغــزی جدیــد اتفــاق میافتد و تقریباً 150 هزار نفر در سال در ایـالات متحـده در اثـر سکته مغزی فوت میکنند [1]. شــیوع ســکته مغــزی بــا بــالا رفــتن ســن افــزایش یافتــه و در مردها بیشتر از زنان و در آفریقایی-آمریکاییهـا بیـشتر از سفیدپوستان است. عوامل خطر آن پرفشاری خون، افزایش کلسترول خون، سیگار، مصرف بـیش از حـد الکـل و مـصرف قرصهای پیشگیری از بارداری هستند [2].
ارتباط بـین اخـتلالات عـصبی روانـی و بیمـاریهـای عروقـی-مغزی از صد سال پیش توسط پزشکان تشخیص داده شده اسـت، به طوری کــه امیل کرپلین از ارتباط بین شــیدایی افسردگی و بیماری عروقی-مغزی سخن گفته و یوگین بلویلر از خلق ملانکولیک پس از سکته مغزی برای ماههـا و حتـی گاهی زمان طولانیتر نیز گزارش داده است. بـا وجـود اشـارات ذکـرشده در گذشته، مطالعات سیستماتیک در مورد ایـن موضـوع در سی سال اخیر انجام شده است [3].
مسائل روانی که بعد از سکته مغزی شایع است و میتواند در رابطه مستقیم با بیماری و آسیب سیستم اعصاب مرکزی بوده یا در زمینه اُفت کارایی و آسیب شدید به اعتماد به نفس و حس سالم بودن فرد ایجاد شود. مشکلات خُلقی، بهویژه افسردگی از شایعترین بیماریهایی است که در افراد سکته مغزی بروز میکند [4]. درمانهای توانبخشی توانستهاند تا حدی مشکل روانی این بیماران را حل کنند، اما کاستیهای زیادی را نشان دادهاند [5].
تحریک غیرتهاجمی مغز به عنوان یک وسیله نویدبخش برای متخصصین علوم اعصاب شناختی رشدیافته است. تحریک مغناطیسی مغز و تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم به محققان اجازه میدهد تا به طور هدفمند تحریکپذیری را در نواحی کانونی از مغز افزایش یا کاهش دهند. مطالعات مختلف نشان دادهاند که تحریک مغناطیسی مغز میتواند یادگیری حرکتی و شکلگیری حافظه را در انسانهای سالم و بهطور بالقوه در بیماران با اختلالات نورولوژیکی و روانپزشکی تعدیل کند [6].
تغییرات در عملکرد عصب روانشناسی در طول تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم ناحیه پیشپیشانی بر این نکته دلالت دارد که این نواحی تحریکشده در اجرای تکالیف نوروسایکولوژیک درگیر هستند. تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم آندی در ناحیه کورتکس پیشپیشانی چپ (یک میلیآمپر، ده دقیقه) بهبود اجرا را در تکلیف یادگیری طبقهبندی احتمالاتی نشان دادند که این بازیابی ناهوشیار تجارب گذشته را اندازهگیری میکند.
همچنین کاربرد تحریک با همین پارامترها، افزایش حافظه فعال را در افراد نرمال و بیماران پارکینسون گزارش کردند که به وسیله آزمون حافظه فعال اندازهگیری شده بود. این گزارشات، تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم، به فهم بیشتر این نکته تأکید کرده که قشر پیشپیشانی در هر دو عملکرد یادگیری ضمنی و حافظه فعال درگیر است. همچنین اخیراً شواهدی وجود دارد که تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم (1/5 میلیآمپر، پانزده دقیقه) در ناحیه گیجگاهی آهیانهای در بیماران آلزایمر اجرای حافظه بازشناسی را بهبود میبخشد [7].
فرگنی و همکاران، تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم آندی ناحیه قشر پیشپیشانی چپ را در بیماران مبتلا به افسردگی شدید به کار بردند. ده بیمار بهطور تصادفی در شرایط ساختگی یا فعال قرار گرفتند. در شرایط فعال پنج روز درمان متناوب صورت گرفت. در گروه بیماران درمان فعال، کاهش قابلتوجهی در مقیاس نمرهدهی افسردگی همیلتون و سیاهه افسردگی بک مشاهده شد، ولی در گروه درمان ساختگی این گونه نبود. این نتایج عاملی برای آزمایشهای آتی کاربردهای بالینی تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم در افسردگی و سایر اختلالات خلقی شد [8].
در دنیای امروز، نقش رنگ در زندگی ما کاملاً مشخص شده است، بهگونهای که رنگها بر روان انسان تحول و تغییر ایجاد کرده و امور را تحت سیطره خود درمیآورند، تعدیلکننده نیازهای روحی و روانی انسان هستند و سبب تعادل و سلامت در جسم و روح آدمی میشوند. رنگها، نیروهایی هستند که بر واکنشهای روانی و فیزیولوژیکی انسان تأثیر بسزا دارند. پژوهشگران، نفوذ رنگها و اثرگذاری آنها را در بدن انسان به روشهای گوناگون ثابت کردهاند. پژوهشهای متعدد درباره آثار رنگها بر ذهن و رفتار آدمی، بر تعادل فکری و جسمی، در تولید شادمانی یا افسردگی، آرامش یا بیقراری و اضطراب و موارد دیگر، سالها جریان داشته و آثار رنگها را در زندگی انسان نشان دادهاند [9].
استفاده نامناسب از رنگها موجب بروز اغتشاشهای روانی در انسان میشود. پیشرفتهای دقیقِ علمی و آگاهی از مفاهیم حقیقیِ رنگ و تأثیر آن در روح و روان آدمی، روانشناسان را بر آن داشته است تا با دقت در چگونگیِ گزینش و کاربرد رنگها توسط افراد، جنبههای پنهان شخصیت آنان را بررسی کنند.
البته، کاربرد روانیِ رنگ و بررسیِ روانشناسانه آن، چندان ساده به نظر نمیرسد، زیرا پیچیدگیِ روحیِ انسانها، حس زیباییشناختی مخصوص خود را ایجاد میکند که میزان تأثیر آن در اقوام و ملتهای گوناگون متفاوت است. روانشناسی رنگها اهمیت خاصی دارد. به طور کلی، رنگها در روند خلاقیت و شکلدهیِ شخصیت افراد تأثیری عمیق دارند. رنگها نباید صرفاً به خاطر ارزش و تأثیر زیبایی ظاهری استفاده شوند، بلکه باید به لحاظ ارزش علمی آنها و استفاده برای مقصودی معین به کار روند [10].
چشمهسهرابی و همکاران به بررسی تأثیر رنگ در معماری داخلی فضای کتابخانههای دانشگاهی بر استفادهکنندگان طبق روانشناسی رنگ پرداختهاند. نتایج پژوهش آنان نشان داد چنانچه رنگ تجهیزات را از رنگهای بهکاررفته در فضا جدا در نظر بگیریم، «سفید» بیشترین رنگ بهکاررفته در کتابخانهها است و پس از آن، «کرم» بیشترین تکرار را داشته است. این دو رنگ جزو رنگهای خنثی هستند. با توجه به تحلیل روانشناسان، استفاده از رنگهای خنثی برای رنگآمیزی فضای داخلی کتابخانهها که به تمرکز بیشتر نیاز دارند، بهترین انتخاب است [11].
هنرارتل تأثیر رنگهای محیطیِ مدرسهای در مونیخ را مطالعه کرد. رنگهای اصلی، با تأثیرهای مثبتتر ذهنی همراه بود. در مطالعه وی، دانشآموزان به رنگهای زرد، سبز، پرتقالی و آبی روشن بیشتر علاقه نشان دادند. وقتی این رنگها در رنگآمیزی کلاسها استفاده شد، نمره بهره هوشی دانشآموزان، تا دوازده نمره افزایش یافت، در حالی که در محیطهای سفید، قهوهای و سیاه، نمرههای دانشآموزان کاهش پیدا کرد [12].
بلیزی و هیت، رنگ محیط زیست، احساسات مصرفکننده و احتمال خرید را بررسی کردهاند. آبی و قرمز به دلیل خواص رنگ مخالف خود انتخاب شدند. پژوهشهای پیشین درباره رنگ، نشان داده رنگ قرمز به عنوان رنگ منفی و عامل برانگیختگی جسمی درک شده است. از سوی دیگر، رنگ آبی به عنوان رنگ آرام، خونسرد و مثبت شناخته شده است. نتایج این تحقیق نشان داد در محیطهای فروشگاهیِ آبی، تمایل قویتری برای خرید و جستوجو وجود دارد [13].
با وجود انجام پژوهشهای مذکور، پژوهشی که بهطور همزمان اثربخشی تحریک فراجمجمهای مغز همراه با تأثیر روانی رنگها بررسی کند، توسط محققین یافت نشد؛ بنابراین با توجه به فواید این روش درمانی نسبت به دارودرمانی و همچنین کمبود پیشینه پژوهشی در این زمینه، در این پژوهش محققان تلاش کردند تا اثربخشی تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم همراه با تأثیر روانی رنگ بر افسردگی بیماران متعاقب سکته مغزی بررسی کنند.
مواد و روشها
طرح پژوهشی حاضر، از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش تمام بیماران سکته مغزی است که در سال 1396 به مراکز نورولوژی استان یزد مراجعه کرده و حداقل یک سال از زمان سکته آنها گذشته بود. از این میان سی بیمار (بیست مرد و ده زن با میانگین سنی 53/38 سال و میانگین پس از سکته 3/91 سال) انتخاب شده و در سه گروه قرار گرفتند. با استفاده از تصاویر MRI و بررسی پرونده بیمار، سالم بودن لوب گیجگاهی مغز اثبات شد (درک کلامی سالم).
تنها بیمارانی در این پژوهش شرکت داشتند که لوب پیشانی آنها دچار ضایعه شده و از نظر حرکتی، توانایی حرکت مستقل را نداشتند. از آزمودنیها با استفاده از آزمون افسردگی بک (بک، 1986) پیشآزمون به عمل آمد. در ضمن، دوره درمانی تحریک واقعی با استفاده از طراح معماری داخلی در اتاقی به رنگ سبز بود، به شکلی که همه ابزارهای داخل اتاق و لباس مراقبین در طول پژوهش به رنگ سبز بود، ولی دوره درمان ساختگی در اتاقی به رنگ سفید قرار داشتند، به شکلی که همه ابزارهای داخل اتاق و لباس مراقبین در طول پژوهش به رنگ سفید بود.
آزمودنیها در سی جلسه با استفاده از دستگاه تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم مورد تحریک الکتریکی مستقیم قرار گرفتند و سه نوع تحریک را در قشر خلفی جانبی پیشپیشانی دریافت کردند که دو نوع آن موارد ذیل است: گروه اول تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم با جریانی که الکترود آند در سمت چپ و الکترود کاتد در سمت راست قرار گرفت و رنگ سبز محیطی در اتاق درمان وجود داشت.
گروه دوم تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم ساختگی با دستگاه خاموش انجام میشد، اما شرکتکنندگان از این امر بیاطلاع بودند. گروه سوم با جریانی که الکترود آند در سمت چپ و الکترود کاتد در سمت راست قرار گرفت و رنگ سفید محیطی در اتاق درمان وجود داشت. انجام جلسات تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم توسط یکی از پژوهشگران که دکتری علوم اعصاب شناختی دارد، انجام شد و نوع دستگاه اکتیو دُز دو بی جریان صفر تا چهار میلیآمپر بود.
معیار ورود در این پژوهش، داشتن سابقه سکته مغزی به نحوی که بین یک تا شش سال از زمان سکته گذشته باشد و در فاصله سنی پنجاه تا شصت سال قرار داشته و بیماران از نظر حرکتی، توانایی حرکت مستقل نداشتند و نمره آنها در آزمون افسردگی بک حداقل 29 بود.
معیار خروج آسیب درکی شدید بیمار، داشتن اختلالات شناختی پیشرفته مانند آلزایمر و مصرف داروی افسردگی بود. پس از اتمام جلسات تحریک مغزی، پسآزمون انجام شد. همچنین جهت کورسازی شرکتکنندگان در پژوهش از هدف پژوهش که بررسی تأثیر رنگ بود و همچنین از این موضوع که در یک گروه تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم با دستگاه خاموش انجام میشود، بیاطلاع بودند. همچنین ارزیاب نتایج فردی، شخصی خارج از تیم درمانی بود. سپس دادهها با استفاده از آزمون کوواریانس و آزمون تعقیبی تجزیه و تحلیل آماری شدند.
برای انجام پژوهش حاضر از نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) استفاده شد. نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک یکی از معروفترین و متداولترین ابزارهای خودگزارشدهی جهت غربالگری افسردگی در افراد بالای سیزده سال است. این پرسشنامه به دو صورت 21 آیتمی و سیزده آیتمی است و قابلیت سنجش نوع و شدت افسردگی را دارا است. در این پژوهش از نسخه دوم و 21 آیتمی استفاده شده است.
این پرسشنامه که مدل بهروزشده و تجدیدنظرشده نسخه اصلی پرسشنامه افسردگی بک است، ابعاد شناختی، انگیزشی، عاطفی، فیزیولوژیکی و عوامل دیگر دارد. هر پرسش آن دارای چهار گزینه است و این گزینهها به ترتیب با نمرات صفر تا سه نمرهگذاری میشوند و نمره بیشتر نشاندهنده شدت افسردگی بیشتر است. در این پرسشنامه، 21 سؤال در مورد احساس فرد در دو هفته گذشته تاکنون پرسیده میشود. حداکثر نمره فرد در این پرسشنامه 63 خواهد بود. به عنوان یک قاعده کلی نمره چهارده تا نوزده افسردگی خفیف، بیست تا 28 افسردگی متوسط و 29 تا 63 افسردگی شدید در نظر گرفته میشود [14].
این آزمون در ایران توسط طاهری تنجانی و همکاران در سال 1394 به فارسی برگردانده شد و بر اساس نُرم جامعه ایرانی شاخصهای روانسنجی آن روی 233 نفر از سالمندان منطقه یک شهر قم به دست آمده است. در پژوهش فوق، ضریب همبستگی درون طبقهای 0/81 محاسبه شده و ثبات داخلی نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 0/93 به دست آمده است [15].
پس از جمعآوری دادهها، اطلاعات در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. در زمینه آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در زمینه آمار استنباطی از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون بنفرونی انجام شد. برای تحلیل دادهها از نسخه 21 نرمافزار SPSS استفاده شد و دادهها در سطح 95 درصد اطمینان تحلیل شدند.
به لحاظ رعایت موضوعات اخلاقی، در رابطه با جمعآوری اطلاعات، پژوهشگران نظارت دقیقی بر تکمیل پرسشنامهها داشتند و توضیحات لازم در اختیار والدین و شرکتکنندگان قرار گرفت. همچنین شرکتکنندگان برای شرکت در پژوهش حق انتخاب داشتند و از همه آنها رضایتنامه گرفته شد.
یافتهها
در پژوهش حاضر، بیست مرد و ده زن. با میانگین سنی 53/38 سال و میانگین پس از سکته 3/91 سال حضور داشتند. میانگین سنی افراد شرکتکننده برای مردان 2/6±53/7 و برای زنان 3/9±52 سال بود. جدول شماره 1 اطلاعات مربوط به نمره افسردگی در سه گروه را در پیشآزمون-پسآزمون نشان میدهد.
طبق جدول کمترین نمره افسردگی مربوط به پسآزمون گروهی بوده است که تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم را با رنگ محیطی سبز دریافت کرده است. قبل از انجام آزمون آنالیز واریانس مکرر فرض نرمال بودن دادهها توسط آزمون کولموگروف-اسمیرنف بررسی شد و این فرض برقرار بود (0/143=P).
همچنین آزمون لوین برای بررسی همگنی واریانسها نیز نشان داد این پیشفرض برقرار بود (0/241=P). نتایج آزمونهای M باکس و کرویت موچلی نیز حاکی از برقراری پیش فرضهای همگنی ماتریسهای واریانس-کوواریانس و همگنی واریانسهای درون آزمودنیها بود. در ادامه دادههای مربوط به تجزیه و تحلیل کوواریانس آورده میشود:
همانطور که در جدول شماره 2 مشاهده شد نتایج تجزیه و تحلیل کوواریانس با حذف اثر پیشآزمون نشان داد بین نمرات پسآزمونِ سه گروه تفاوت معنادار وجود دارد.
به منظور بررسی این موضوع که منشأ این تفاوت بین کدام مراحل است از آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد که بین نمرات پسآزمون گروهی که تحریک ساختگی را دریافت کرده بود، با هر دو گروه که تحریک واقعی را دریافت کرده بودند، تفاوت معنادار وجود داشت. نتایج این آزمون نشان داد که بین نمرات پسآزمون گروهی که تحریک واقعی را با رنگ سفید دریافت کرده بودند، با گروهی که تحریک واقعی با رنگ سبز را دریافت کرده بود، تفاوت معنادار وجود داشت.
بحث
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مغز همره با تأثیر روانی رنگ بر افسردگی بیماران متعاقب سکته مغزی بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی با ولتاژ دو میلیآمپر در قشر پشتی طرفی پیشپیشانی منجر به بهبود افسردگی در بیماران سکته مغزی میشود. همچنین یافتهها نشان دادند که وقتی از رنگ سبز در اتاق بیمار استفاده شود، میزان بهبود افزایش مییابد. نتایج پژوهش با پژوهش فرگنی و همکاران، باگیو و همکاران و ریگوناتی و همکاران همخوان است.
در تبیین نتایج پژوهش حاضر باید گفت مطالعات متعددی نشان دادند قشر پیشپیشانی نقش مهمی در پردازش شناختی و خُلقی دارد [16]. ضمناً در این مطالعه جهت اثربخشی آزمایش تحریک مغزی از روش تحریک (تسهیل و بازداری) استفاده شد. بر این اساس و طبق پیشینه پژوهش، تحریک دوسویه ناحیه قشر پیشپیشانی پشتی جانبی منجر به ایجاد تعادل بین فعالیت دو نیمکره شده و درنتیجه اثر اعمالشده با تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم با تغییر نسبی و متعادل قشر خلفیجانبی پیشپیشانی دوسویه انجام میپذیرد (افزایش فعالیت قشر خلفیجانبی پیشپیشانی یک نیمکره و فرونشانی برانگیختگی قشر خلفیجانبی پیشپیشانی دگرسو).
در این شرایط اثر متقابل بین دو نیمکره در طول انجام تکلیف نیز تحت کنترل قرار میگیرد. درنتیجه تحریک آندی نیمکره چپ باعث افزایش عملکرد نیمکره چپ و تحریک کاتدی نیمکره راست باعث کاهش عملکرد نیمکره راست شده که این به بهبود خلق و افسردگی منجر میشود. در همین راستا نتایج مطالعه فرگنی و همکاران نشان داد که در گروه بیماران درمان فعال، کاهش قابلتوجهی در مقیاس نمرهدهی افسردگی همیلتون و سیاهه افسردگی بک مشاهده شد، ولی در گروه درمان ساختگی این گونه نبود. این نتایج عاملی برای آزمایشهای آتی و کاربردهای بالینی تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم در افسردگی و سایر اختلالات خلقی شد [8].
در تبیین نتایج پژوهش میتوان به نقش تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم در قشر مغزی و تغییرات عملکردی مغز اشاره کرد. تغییرات در عملکرد عصب روانشناسی در طول تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم ناحیه پیشپیشانی بر این نکته دلالت دارد که این نواحی تحریکشده در اجرای تکالیف نوروسایکولوژیک درگیر هستند.
تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم آندی در ناحیه کورتکس پیشپیشانی چپ (یک میلیآمپر، ده دقیقه ) بهبود اجرا را در تکلیف یادگیری طبقهبندی احتمالاتی نشان دادند که این بازیابی ناهوشیار تجارب گذشته را اندازهگیری میکند. همچنین کاربرد تحریک با همین پارامترها، افزایش حافظه فعال را در افراد نرمال و بیماران پارکینسون گزارش کردند که به وسیله آزمون حافظه فعال three-back اندازهگیری شده بود.
در این گزارشات، تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم به فهم بیشتر این نکته تأکید کرده که قشر پیشپیشانی در هر دو عملکرد یادگیری ضمنی و حافظه فعال درگیر است. همچنین اخیراً شواهدی وجود دارد که تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم (1/5 میلیآمپر، پانزده دقیقه) در ناحیه گیجگاهی آهیانهای در بیماران آلزایمر اجرای حافظه بازشناسی را بهبود میبخشد [7].
اغلب مطالعات تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم اولیه که در انسانها صورت گرفته بود، قشر حرکتی را هدف قرار داده بودند، زیرا تغییرات تحریکپذیری قشری را راحتتر میتوان به وسیله پتانسیلهای برانگیخته حرکتی برانگیختهشده توسط تحریک مغناطیسی مغز نظارت کرد. هر چند سودمندی تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم محدود به این ناحیه نیست.
اهمیت ویژه برای درمان افسردگی، اثرات تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم برای تعدیل عملکرد پیشپیشانی است. اگرچه اندازهگیری الکتروفیزیولوژیکی برای نواحی قشری قابل دسترس نیست، نشان داده شد که تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم ناحیه DLPFC میتواند حافظه فعال، تصمیمگیری، رفتار پرخطر، تکانشگری و پاسخهای هیجانی به محرکات بینایی را در انسانهای سالم تسهیل کند. به علاوه اثبات کردند که تحریک فراجمجمهای مغز با جریان الکتریکی مستقیم قشر پیشانی گیجگاهی بر عملکرد تکلیف یادگیری طبقهبندی احتمالی مؤثر است؛ بنابراین بهطور متقاعدکنندهای نشان دادند که تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم میتواند بر عملکردهای پیشپیشانی مؤثر باشد [8].
همچنین در پژوهش حاضر نشان داده شد که کاربرد رنگ سبز در محیط بیمار منجر به بهبود بیشتر افسردگی نسبت به رنگ سفید میشود. این نتیجه با نتایج پژوهش چشمهسهرابی و همکاران همخوان است. در تبیین نتایج پژوهش حاضر باید گفت رنگها تأثیرات روانی و فیزیولوژیکی بر انسانها دارند. پژوهشها نشان میدهند که رنگها باعث ایجاد پاسخهای فیزیولوژیکی متفاوتی در فشار خون، ضربان قلب، سیستم تنفسی و گوارشی و دمای بدن میشوند [16].
کورت گلدستین نوروسایکولوژیست ادعا میکند حتی افراد کوررنگ نوعی دریافت حسی دارند که آنها را قادر میکند رنگ را از طریق پوستشان حس کنند. رنگ به سبب تولید پالسهای الکتریکی و جریانهای مغناطیسی سبب ایجاد زمینههای انرژی است که در حالت فعال نخست از فرایندهای بیوشیمیایی و هورمونی در بدن انسان، محرک یا آرامبخش لازم برای به تعادل رساندن کل سیستم و اعضای آن هستند [17].
در راستای این پژوهش، برخی از مطالعات نشان میدهند که چراغهای رنگی میتوانند بر تمرکز، هوشیاری، پرخاشگری، استرس و حتی نارساخوانی تأثیر داشته باشند [18]. از سوی دیگر تحقیقات صورتگرفته نشان داد که یک محیط کاملاً سفید میتواند بیانگیزگی دید ایجاد کرده و حتی القاکننده استرس در اقامت طولانی مدت بیماران باشد. نباید فراموش کرد که محیطهای خنثی، القاکننده اثرات خنثی هستند؛ بنابراین بهترین انتخاب برای پالت رنگی محیطهای درمانی، رنگهای سبز، سبز آبی، آبی کمرنگ، صورتی کمرنگ، گلبهی، کرم، لیمویی یا تلفیقی از آنها با هم است، ولی به کار بردن رنگهای بنفش، خاکستری، قهوهای، مشکی و مانند اینها در محیطهای درمانی هرگز توصیه نمیشود [19].
از آنجا که طبق تحقیقات، رنگ سبز به آرامبخشی و افزایش امید در افراد منجر میشود و رنگ سفید رنگی خنثی در طبقهبندی رنگها است. استفاده از رنگ سبز در ترکیب با روشهای دیگر درمانی، ازجمله تحریک الکتریکی مغز میتواند به بهبود افسردگی در افراد منجر شود.
ازجمله محدودیتهای پژوهش حاضر، میتوان به عدم تفکیک جنسیتی و همکاری لازم بیشتر خانوادهها به خاطر عدم آشنایی با روش تحریک مغزی اشاره کرد. پیشنهاد میشود پژوهشگران اثرات این درمان را به صورت مجزا در زنان و مردان مطالعه کرده و تأثیر تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم بر سایر عملکردهای آسیبدیده در سکته مغزی و سایر اختلالات نورولوژیک و نقش سایر رنگها در اثربخشی عملکرد روش تحریک فراجمجمهای مغز با استفاده از جریان الکتریکی مستقیم بررسی شود.
نتیجهگیری
بنابراین با توجه به یافتههای این پژوهش و اثربخشی این روش درمانی بر کاهش افسردگی بیماران متعاقب سکته، استفاده از این روش درمانی به متخصصین توصیه میشود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
در اجرای پژوهش، ملاحظات اخلاقی مطابق با دستورالعمل کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد با کد اخلاق IR.SSU.REC.1400.089 درنظر گرفته شد.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از طرح پژوهشی انجامشده در دانشگاه علم و هنر است.
مشارکت نویسندگان
تمام نویسندگان در آمادهسازی این مقاله مشارکت یکسان داشتهاند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
References